یا از دیگران عبرت میگیریم یا مایه عبرت دیگران خواهیم شد.
اقدامات اخیر و رفت و آمد جاسوسان خبر از تک گسترده و فروپاشی عظیم برای تمام جهان اسلام و سلطه نهایی شیطان و ایادی آن است.
با مطرح شدن پروژه nz و زمان کوتاه مقابله با آن خبر از تصمیم نهایی از آغاز حمله نهایی میدهد و در آینده نزدیک دنیا این گونه نخواهد بود و خود را باید با دنیای یک ملیارد نفری آماده کنیم.
از این سو اقدامات مخرب و مشکوک در داخل خبر های بدی را در خود دارد. خیانت یا حماقت مسئله هرچه باشد پای جان 80 میلیون ایرانی در میان است که کار را به جایی رسانده اند که حداقل 40 میلیون نفس ایرانی به واسطه حملات بیولوژیک مرده باید حسابشان کرد که این حاصل حملات قبلی است.
عملیات کاملی که بخشی از آن اجرا شده بقیه آن هم بی درنگ انجام میشود...
زنگ خطر از قبل باید زده میشد ولی بیدار کردن مسئولینی که باید بیدار باشند و موجب بیداری بقیه کار سختی ست اما آن دسته نفوذی های دشمن که این سو دست به خرابکاری زده و برای هواپیما های دشمن رادار خاموش کرده را فراموش نکرده ایم.
واقعه تاریخی نابودی دشمنان در طبس یک حلقه مفقوده دارد چه کسی دستور خاموش کردن رادار های پایگاه ها رو داد؟ از روی حماقت یا خیانت ؟اون تجهیزات با rcs بالا را هر راداری میگرفت آن هم روی کویر که بهترین شرایط رو برای شناسایی بدون نقطه کور راداری رو داشتند. آن موقع اراده خدا بر این بود که بشود آن چه شد زلت و ذلت شیطان و عزت ایران اما حالا که شیطان برای ایران عزیز شده سنت خدا بر این است که هر گاه شیطان در میان قومی عزیز شد آن ها تنزل درجه خواهند یافت و ذلت و مسکنت بر سرشان فرود می آید مگر این که آن قوم در خودشان تغییر دهند.
زمزمه لاشخور مابانه و کوسه صفتان از تضعیف تیروهای مسلح یا ایران بدون ارتش یا کاهش بودجه دفاعی توسط خائنان که خیانتشان رو نشده میخ آخر بر این تابوت است و صدای جنگ را میشنوم که جبهه ما خواب است وافراد بیدار اندک جنگ به نیمه رسیده و تا رسیدن فاز آخر چیزی نمانده جاسوسان برای بازدید نهایی و چک کردن کار های قبلیشان و طرح نقشه جدید می آیند و میروند و شهر پر از اسب تروا و لشکر در بیرون و دربازه ها
اگر ببازیم برای همیشه باخته ایم و عبرتی خواهیم شد برای تمام تاریخ تا قیامت و هر که از ما عبرت گرفت برای همیشه پیروز خواهد بود که تا الان هم مایه عبرت دیگران شده ایم بیشترین ضریب نفوذ (بانک بخوانید ربا) ,یکی از بالاترین ضریب آلودگی سایبری و حفره امنیتی سایبری, یکی از آسیب پذیر ترین نقاط دنیا از نظر حملات بیولوژیکی, بالا رفتن سن ازدواج و اثرات بد آن,و شیوه مدیریتی که بدتر از همه چیز هایی هست که ذکر شد که عامل آن ها همین مدیرانیست که ریاست جمهوری را در دست داشته اند و قبل از آن نخست وزیری تا برسیم به بازرگان بعضی با خیانت و بعضی با حماقت
اگر تاریخ را مروری بکنیم که از بازرگان و سید ابولحسن بنی صدر (که اکثر قدرت در دست رئیس جمهور بود حتی فرماندهی کل قوا) بعد از آن دوره 35 روزه شهیدان رجایی و باهنر(که اکثر قدرت در دست نخست وزیری بود)و بعد از آن دوره آیت الله عظمی خامنه ای با نخست وزیری میر حسین موسوی (تا اینجا اکثر قدرت در دست نخست وزیر بود )و دوره اکبر هاشمی (قدرت کامل در دست رئیس جمهور و حذف نخست وزیری) و دوره دنباله روهایش در سیاست های لیبرالی محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد و حسن روحانی
سیاست های لیبرالی این ها شدت و ضعف داشته و در بعضی لایه ها ممکنه سیاست های انقلابی هم باشد اما نکته مغفول این است که سیستم بانکی همیشه لیبرالی بوده و طبقه فاسدی دورش شکل گرفته که کارشان تیشه به ریشه اسلام زدن است و با سیستم بانکداری ربوی به جنگ با خدا رفته اند و همین یک قلم ما را به فروپاشی اقتصادی رسانده و این طبقه در 25 سال گذشته در لایه های زیرین قدرت را بدست داشتن و روز به روز بر قدرت خود افزوده و تا لایه وزیر مهره داشته و دارند در مجلس هم مهره دارند مهره هایشان در هر لباسی هستند و امر دشمن را مو به مو اجرا کرده اند در هر سطح و لایه ای و سرطان وار در ساختار ها رسوخ کرده اند و آن سازمان ها را کاملا به گند کشیده اند ناگفته نماند که این سازمان ها را استعمار ساخته و پرداخته و این سیستم ها فشل و ناکار آمد بوده و هستند و همین یکی از دلایل عقب ماندگی ماست
این بیمار قابل احیاست اما با جراحی قسمت های سرطانی با غده سرطانی نمیتوان مسالحه کرد زمانی دیگر نمانده و نفسی نیست احیا با جراحی الزامیست و فقط پزشکان حازق مجازند اقدام به احیا کنند دیگر تعلل هم گناست و اشتباه حکم مرگ را دارد و گرگان دور جسد حلقه زدند اینبار اگر در انتخاب اشتباه کنیم همه نابود خواهیم شد نه دیوانه نه خائن این دو ما را به مسلخ میبرند.
آینه دارم ولی در شهر خوابان یا کوران؟ بیدار نشوید شهر شهر مردگان است
اینجا را خریدار عیسی نمیبینم روم و دمی به خریدار زنم
احمق است برص و مریض نیست ایجا آتش به ده و بازار زنم
گزینم از هر سو کسی بس که ناکس دیدم
شوم به کوه و بیابان و خرابابات تا مرد بینم
روم به آینه خانه ی دوست تا من همه او شوم
روم به ساحل و گوهر زسنگ بینم و او شوم
سنگ در دست و چشم های گزنده خلق
چه در دستت ز رشک و حسد گزنده خلق
دوستان هم ندیده گوهر دل گل سنگ دید
خریدار نهایی بذر چی داشت اندر او چی دید
تو چه می بینی اندرون خاک من چه میبینم
تو چه می بینی آن دگر چی را من چه ها بینم
عاقبت من را در میان خلق آینه داری میبینی
این همه تویی جز رضای تو تو چه میبینی
