0

0

0

0

0
طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

امانوئل والرشتاین در گفتگو با واشنگتن پست :
اساتید لیبرال در جریان سفر یک جامعه‌شناس آمریکایی به ایران از وی خواستند علیه سرمایه‌داری آمریکا و افول سخن نگوید چون علیه آنها و لیبرالیسم تمام می‌شود.
به گزارش مشرق، پایگاه علوم اجتماعی با اشاره به سفر چندی پیش امانوئل والرشتاین، به نقل از واشنگتن پست نوشت: این جامعه‌شناس مشهور منتقد سرمایه‌داری که هفته گذشته به دعوت انجمن جامعه‌شناسان به ایران رفته و در برخی محافل دانشگاهی و استراتژیک سخنرانی کرده بود به خبرنگار ما گفت «برخی از اساتیدی که گرایشات لیبرالی داشتند به من گفتند در ایران درباره افول آمریکا صحبت نکن چون در ایران از این صحبت‌ها علیه لیبرالیسم استفاده می‌شود»(!)
والرشتاین قبلا در یادداشتی به بررسی پیامدهای افول آمریکا پرداخته و نوشته بود: مدت زمان درازی است که بحث کرده‌ام افول ایالات متحده به مثابه یک قدرت هژمونیک از حدود 1970 آغاز شد و این افول آرام در دوران ریاست‌جمهوری جورج بوش شتاب گرفت. نخستین بار نوشتن در این باره را در 1980 یا بعد از آن آغاز کردم. در آن زمان واکنش همه اردوگاه‌های سیاسی به این بحث این بود که آن را به عنوان بحثی نامعقول رد می‌کردند. در دهه 1990، کاملا برعکس، باز هم واکنش همه طرف‌های طیف سیاسی این بود که ایالات متحده به اوج سلطه تک‌قطبی دست یافته است. اما بعد از شکستن حباب 2008، تغییر نظر صاحبنظران و عامه مردم آغاز شد. امروز درصد بزرگی از مردم (هر چند نه همه آنها) واقعیت افول نسبی در قدرت و جایگاه و نفوذ ایالات متحده را پذیرفته‌اند. این پذیرش در ایالات متحده کاملا با اکراه صورت پذیرفته است. سیاستمداران و صاحبنظران در پیشنهاد اینکه چگونه هنوز می‌توان جلوی این افول را گرفت با هم رقابت می‌کنند. به باور من این فرآیند بازگشت‌ناپذیر است.
وی در این تحلیل خاطرنشان می‌کند: مسئله همگان در وضعیت آشوب ژئوپلتیک سطح بالای اضطرابی است که به بار می‌آورد و فرصت‌هایی است که برای شایع شدن حماقت ویرانگر ایجاد می‌کند. مثلا ایالات متحده دیگر قادر نیست برنده جنگ‌ها شود اما قادر است با اقدامات غیرمحتاطانه خطر عظیمی برای خود و دیگران پدید آورد. ایالات متحده در خاورمیانه کنونی به هر کاری دست بزند شکست می‌خورد. هم‌اکنون هیچ یک از کنشگران قدرتمند خاورمیانه دیگر از رهنمودهای ایالات متحده پیروی نمی‌کند. این شامل مصر، اسرائیل، ترکیه، سوریه، عربستان سعودی، عراق، ایران و پاکستان است.

سرانجام آن که دو پیامد حقیقی هست که می‌توان در دهه‌های آتی نسبت به آن تا حد زیادی یقین داشت. نخست پایان دلار ایالات متحده به عنوان ارز مرجع است. وقتی این وضعیت حاکم شد، ایالات متحده پشتوانه گسترده بودجه ملی‌اش و هزینه‌های عملیات اقتصادی‌اش را از دست داده است. دومین پیامد، احتمالا افول جدی در سطح نسبی زندگی شهروندان و ساکنان ایالات متحده است. پیامدهای سیاسی این حول اخیر را دشوار بتوان به تفصیل پیش‌بینی کرد اما بی‌اهمیت نخواهد بود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۰۹
0
گزارشی مستند از بخش تولید؛
هرچند با اجرای توافق ژنو و پلمب شدن بسیاری از سانتریفیوژهای کشور، شعار چرخیدن سانتریفیوژها (البته به گفته دولتی ها به طور موقت) تعلیق شده است؛ اما اکنون با گذشت 7 ماه از روی کار آمدن دولت روحانی، فرصت مناسبی است تا به وضعیت کارخانجات کشور نیز پرداخته شود که آیا چرخ کارخانجات می چرخد؟
گروه اقتصادی مشرق -«کاری می کنیم تا هم سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ کارخانه ها.» این جمله بدون تردید یکی از محوری ترین شعارهای حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری بود. 

هرچند با اجرای توافق ژنو و پلمب شدن برخی از سانتریفیوژهای کشور، شعار چرخیدن سانتریفیوژها (البته به گفته دولتی ها به طور موقت) تعلیق شده است؛ اما اکنون با گذشت 7 ماه از روی کار آمدن دولت روحانی، فرصت مناسبی است تا به وضعیت کارخانجات کشور نیز پرداخته شود که آیا چرخ کارخانجات می چرخد؟

برای قضاوت در این باره بدون هیچ تحلیلی به اظهارات فعالان بخش خصوصی می پردازیم تا مشخص شود آیا دولت روحانی توانسته مشکلات بخش تولید را رفع کند تا چرخ کارخانجات بچرخد؟
 
 * هشدار نسبت به رکود

در حالی که دولت، تمرکز خود را بر کاهش تورم قرار داده و آن را به عنوان نماد موفقیت خود بر سر دست گرفته، فعالان اقتصادی از غفلت دولت از رکود بخش تولید، انتقاد می کنند. آنها بر این باورند که با محدود کردن منابع مالی، تورم به طور موقت، کنترل خواهد شد اما با رکود بخش تولید، مجددا قیمت ها صعودی خواهند شد.  
 
در همین زمینه، رئیس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران، با اشاره به تمرکز دولت بر کنترل تورم، تأکید کرد: با این وجود مسؤولان نباید فراموش کنند که اقتصاد ایران در حال دست و پنجه نرم کردن با پدیده پیچیده رکود تورمی است. بنابراین غافل ماندن از بخش رکودی آن، عوارض بدتری به دنبال خواهد داشت. 

احمد پورفلاح بر پرداختن متوازن به دو چالش جدی تورم و رکود تأکید و تصریح کرد: درست است که تورم می‌تواند زیرساخت‌های اقتصادی را دچار اختلال سازد ولی این نباید باعث شود که راه‌حلی برای معضل رکود در نظر نگیریم و از آن غفلت کنیم، چرا که در حال حاضر اقتصاد ایران از هر دوی این موارد به طور هم زمان رنج می‌برد. 

فعالان بخش خصوصی پاسخ می دهند: آیا چرخ کارخانجات می چرخد؟
 
* انباشت بدهی دولت به پیمانکاران

یکی از مشکلات بخش تولید کشور، بدهی های بخش دولتی به پیمانکاران است که دولت یازدهم نتوانسته این مشکل را حل کند و وضع به همان روال دولت احمدی نژاد، باقی مانده است.

در این خصوص، دبیر انجمن صادرکنندگان خدمات فنی و مهندسی ایران گفت: متأسفانه هم‌اکنون پرداخت‌های مشاوران و پیمانکاران نزدیک به دو سال است که پرداخت نشده است. دولت لازم است این پرداختی‌ها را واریز کند تا شرکت‌های پیمانکار بتوانند با خارج از کشور همکاری داشته باشند. 

دبیر انجمن صادرکنندگان خدمات فنی و مهندسی ایران تصریح کرد: پیشنهادی که قبلا به دولت در این خصوص ارائه داده بودیم این بود که یک ماه پول هدفمندی یارانه‌ها را به مطالبات قطعی پیمانکاران و مشاوران اختصاص دهد تا این مشکل اساسی رفع شود.  
 

* کاهش صادرات فراورده های نفتی

از سوی دیگر، آمارها نیز علیه شعار «چرخیدن کارخانجات» وارد عمل شده اند. به عنوان مثال، حسن خسروجردی رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرآورده های نفت، گاز و پتروشیمی گفته است: در 11 ماهه سال جاری میزان صادرات فرآورده های نفت هم به لحاظ ارزش دلاری، هم به لحاظ ارزش ریالی و هم از نظر وزنی نسبت به 11 ماهه سال گذشته کاهش داشته است. 

رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرآورده های نفت، گاز و پتروشیمی همچنین به کاهش صادرات محصولات پتروشیمی اشاره و خاطرنشان کرد: در زمستان به دلیل کم شدن سوخت گاز پتروشیمی برای تامین سوخت منازل به تبع آن میزان تولید و صادرات نیز کاهش داشته به طوری که معدل آن به نصف رسید. 

فعالان بخش خصوصی پاسخ می دهند: آیا چرخ کارخانجات می چرخد؟
 
* تعطیلی مسکن مهر، چه سودی داشت؟

یکی از مشکلاتی که در دولت یازدهم تشدید شده، روند نامناسب تسهیلات دهی بانک ها به صنایع و تولیدکنندگان است.

در این رابطه نجفی سهی از اعضای اتاق بازرگانی از روند اعطای تسهیلات گذشته بانکی به واحدها انتقاد کرد و گفت: معلوم نیست بخش زیادی از این تسهیلات پرداخت شده در چه قسمت‌هایی صرف شده است. 

وی با اشاره به اقدامات دولت یازدهم ادامه داد: طرح مسکن مهر برای جلوگیری از افزایش قیمت‌ها متوقف شد ولی این موضوع نه تنها باعث کاهش قیمت‌ها نشد بلکه صنایع وابسته به ساختمان را تعطیل و موجب افزایش آمار بیکاری گردید. از طرف دیگر شاهد آن هستیم که محصولات ساختمانی موجود در بازار، همگی وارداتی هستند.  
 

* تصمیمات یک شبه

روال تصمیمات اقتصادی ناگهانی که یکی از انتقادات به دولت احمدی نژاد بود، در دولت روحانی نیز ادامه یافته است و سبب زمین گیر شدن فعالان اقتصادی شده است.

به عنوان نمونه، در تاریخ 12 اسفندماه گمرک کشور به بنادر اعلام کرد که صادرات شمش فولاد آزاد نبوده و عوارضی 40 درصدی دارد. این مسأله تولیدکنندگان فولاد و روند فعالیت آن‌ها را مختل ساخته است. 

فعالان بخش خصوصی پاسخ می دهند: آیا چرخ کارخانجات می چرخد؟همچنین محمدرضا بهرامن، رئیس کمیسیون معادن اتاق بازرگانی با انتقاد از عملکرد دولت برای تعیین حقوق دولتی 92 در بخش معدن طی دو ماه پایانی سال اعلام کرد: بدون هیچ گونه اقدام کارشناسی و معیار مشخصی، حقوق دولتی معدن برای سال 1392 بین 300 تا 800 درصد افزایش پیدا کرد. 

وی ادامه داد: حقوق دولتی باید در 3 ماه ابتدایی هر سال تعیین و اعلام گردد. دلیل این همه تاخیر و افزایش میزان آن مشخص نیست. بر اساس آنچه در گذشته صورت می گرفته این بخش به طور کلی هر سال نزدیک به 20 درصد افزایش می یافت.  
 
این عضو هیأت نمایندگان اتاق ایران حرکت و تصمیمات شتاب زده را عامل تعطیلی بخشی از تولید کشور ارزیابی کرد و گفت: به طور قطع تصمیمات غیرکارشناسی و شتاب زده، معادن کوچک و متوسطی که توان رقابت اندکی دارند را متوقف می سازد.  
 
 
این اقدامات دولت یازدهم در حالی است که طبق قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار در جلسات تصمیم گیری باید نظرات بخش خصوصی و تشکل های ذیربط با هدف تدوین و تهیه برنامه های جامع و کامل اخذ شود.

اما به هنگام تعیین این میزان حقوق دولتی به هیچ وجه نظرات تشکل های معدنی گرفته نشده و حتی بر اساس اظهارات بهرامن این موضوع در جلسه شورای عالی معادن نیز مطرح نشده است.  
 
 
* هجمه به صنعت

علاء میرمحمدصادقی، رئیس انجمن صنایع و معادن گچ نیز با اعلام این خبر که متأسفانه حقوق دولتی برای صنعت گچ 500 درصد افزایش پیدا کرده است و تأکید بر این نکته که هجمه‌هایی علیه این صنعت وجود دارد، عنوان کرد: حتی معاون معدنی وزارتخانه نیز با شنیدن این مبلغ تعجب کرد.  
 
میرمحمدصادقی ادامه داد: در حال حاضر اغلب فعالان اقتصادی تعهدات بانکی دارند که به سختی از پرداخت اقساط و بعضاً جرایم مربوط به بدهی‌های معوق خود برمی‌آیند. نرخ بهره‌های بانکی به تنهایی کمر هر تولیدکننده‌ای را می‌شکند. حال با در نظر گرفتن برنامه دولت برای افزایش تدریجی بهای سوخت و انرژی در سال آینده باید به منظور رهایی از گرفتاری‌های موجود راهکارهای جدی ارائه دهیم.  
 
* بازگشت تفکرات دهه 60

دبیر اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان مواد معدنی ایران نیز با اشاره به اینکه وضع عوارض برای صادرات سنگ‌آهن ناشی از افکار دهه ۶۰ است، تصریح کرد: «وضع عوارض روی صادرات سنگ‌آهن هیچ مبنای کارشناسی و قانونی ندارد.»
 
کامران وکیل، دبیر اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان مواد معدنی ایران افزود: «وضع عوارض صادراتی روی سنگ‌آهن دیدگاهی غیرکارشناسی است و مبنای قانونی ندارد. در ماده ۱۰۲ قانون برنامه پنجم توسعه عنوان شده که دولت می‌تواند در موارد خاص روی صادرات مواد با ارزش افزوده پایین عوارض وضع کند.»

وکیل با اشاره به اینکه دیگر فرصت آزمون و خطا را در اقتصاد کشور نداریم، اظهار کرد: «گفته می‌شود که به منظور حمایت از صنعتی دیگر برای صادرات سنگ‌آهن، عوارض وضع می‌شود. این چطور حمایتی است؟»

دبیر اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان مواد معدنی ایران، تاکید کرد: «درحال حاضر ۸۶ درصد از معادن سنگ‌آهن کشور در دست دولت قرار دارد که همه ذخایر آنها نیز پرعیار است. دولت می‌تواند از جیب همین معادن به جیب صنعت فولاد بریزد. چرا دولت سراغ معادن سنگ‌آهن بخش خصوصی آمده است؟ باید بگویم که اقتصاد کشور دیگر کشش چنین سیاست‌های مبتنی بر آزمون و خطا را ندارد.»

وی گفت: «طبق آمارهای اقتصادی هر یک درصد رشد اقتصادی به حدود ۲۰ میلیارد دلار صادرات یا سرمایه‌گذاری نیاز دارد. اگر بخواهیم با وضع عوارض جلوی صادرات سنگ‌آهن را بگیریم دیگر نمی‌توانیم به تحقق هدفگذاری ۱۲ درصدی رشد اقتصادی برای سال آینده خوشبین باشیم، زیرا بخش معدن در شرایط کنونی تنها راه توسعه کشور به شمار می آید.»
 
* تیم روحانی 180 درجه تغییر کرده اند

فعالان بخش خصوصی پاسخ می دهند: آیا چرخ کارخانجات می چرخد؟عملکرد تیم اقتصادی دولت روحانی که در ابتدا مایه امیدواری بخش تولید کشور شده بود، به گونه ای بوده که اکنون دیگر خبری از امید نیست.

مثلا عباس وطن‌پرور عضو کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران گفت: نمی‌دانم صندلی دولت چه خاصیتی دارد که هر کس بر آن می‌نشیند، ۱۸۰ درجه تغییر موضع فکری می‌دهد.  
 
وی اظهار داشت: امروز تلاش برای افزایش رکود و مهار مصرف موجب سکون در رشد برخی شاخص‌ها و کاهش برخی شاخص‌های دیگر شده است و همین موجب می‌شود وقتی نرخ تورم در بین حدود ۳۶۰ قلم سبد کالای مورد نظر محاسبه می‌شود، با افت روبه‌رو شویم.  
 
وی افزود: ما اگر به نرخ تورم در سبد مایحتاج روزانه خانوار رجوع کنیم، شیب صعودی آن هنوز پا برجاست و مردم در عمل گرفتار افزایش نرخ تورم هستند.  
 
عضو کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران تصریح کرد: در مورد سبد ارزاق عمومی دولت هیچ کاری نکرده که هیچ، بلکه با سیاست‌های جدید افزایش نرخ برق و آب و گاز و شایعات نرخ بنزین و نان، همین امروز گرفتار افزایش نرخ تورم به علت اثرات روانی و تبلیغی بودیم و با اعلام تصویب افزایش نرخ برق و آب شاهد افزایش قیمت‌ها و صعود شاخص تورم خواهیم بود.  
 
وطن‌پرور با بیان این‌که هر کدام از مسوولان دولتی در زمانی که مسوولیتی نداشتند، به انتقاد می‌پرداختند، اما بعد از این‌که مسوولیت پیدا کردند، سکوت کردند و یا مسایل را به‌گونه دیگری نشان دادند، عنوان کرد: برای مثال، دکتر پژویان تا روزی که فقط یک استاد بود، همیشه منتقد سیاست‌های اقتصادی دولت‌ها بود، اما همین که صندلی دولتی گرفت، دیدیم که چه کرد.

دکتر نهاوندیان در جایگاه اتاق بازرگانی منتقد قانون هذفمندی بود، اما همراه دکتر پژویان در جلسه غیر علنی مجلس از آن دفاع کرد و مجلس را قانع به اجرای آن کرد. سخنان دکتر نیلی در جلسات شورای مشاوران اتاق تهران در یک سال پیش هست، سخنان دکتر سیف در جلسات اتاق تهران و ایران و قبل نشستن ایشان بر صندلی ریاست بانک مرکزی هست.  

وی خاطرنشان کرد: نمی‌دانم صندلی دولت چه خاصیتی دارد که هر کس بر آن می‌نشیند، ۱۸۰ درجه تغییر موضع فکری می‌دهد.  
 
 * تشدید مشکلات بخش معدن

البته مشکلات بخش تولید فقط به صنایع و پیمانکاران مربوط نمی شود و بخش صنعت نیز با مشکلات روبرو است.

محمدرضا بهرامن از فعالان معدنی کشور به هجمه ها و به زعم خود ناملایماتی که از سوی برخی دستگاه های دولتی علیه معدنکاران و حوزه فعالیت آنها شکل گرفته انتقاد کرد. 

وی با بیان اینکه در طول هشت سال گذشته حضور جدی و فعال تشکل های مرتبط با بخش معدن توانست سرمایه‌گذاری های مناسبی را روانه این بخش کند، خاطرنشان کرد که به رغم تلاش فعالان معدنی کشور برای خروج از بحران و موفقیتی که در این زمینه به دست آورده اند، به تازگی اخذ عوارض 30 درصدی از برخی معادن فعال کشور مشکلاتی را برای این بخش از صنعت ایجاد کرده است. 

به گفته این عضو اتاق بازرگانی، حکم اخذ عوارض 30 درصدی از برخی معادن کشور از وزارت صنعت، معدن و تجارت صادر شده در حالی که در این خصوص هیچ گونه مشورتی با تشکل های معدنی و اتاق بازرگانی صورت نگرفته است. بهرامن این هشدار را داد که اخذ حقوق و عوارض دولتی به این میزان، عملا امکان توسعه از واحدهای فعال معدنی را از آنها می گیرد. 

عضو هیات نمایندگان اتاق تهران همچنین خاطرنشان کرد که پس از اعلام دریافت عوارض دولتی از معادن، استانداران استان های معدن خیز کشور بلافاصله دست به کار شده و از متولیان معدن در استان های خود خواسته اند که ظرف مدت زمان مشخصی عوارض خود را پرداخت کنند در غیر اینصورت تعطیل خواهند شد. 

وی در عین حال تصریح کرد که از سوی معاونت معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت، رقم پایه در بخش بخش تا حدود 300 درصد افزایش یافته که همین عامل منجر به آن شده که طی هفته های اخیر معادن کشور دچار بحران شوند. 

وی خواستار توجه دولت به نقش تشکل های بخش خصوصی در رفع مشکلات حوزه تولید و مشورت با فعالان اقتصادی پیش از هرگونه تصمیم گیری از سوی دستگاه های دولتی شد.  
 
* آیا چرخ کارخانجات می چرخد؟

با توجه به اظهارات فعالان بخش خصوصی که در بالا به نمونه هایی از آنها اشاره شد، به راحتی می توان قضاوت کرد که آیا برنامه های اقتصادی دولت یازدهم به گونه ای بوده که سبب چرخیدن چرخ کارخانجات شود؟ البته بسیاری معتقدند دولت یازدهم اصلا برنامه ای در عرصه اقتصاد نداشته است و با تمرکز بر سیاست خارجی و مذاکرات هسته ای، رونق اقتصادی را به رفع تحریم ها گره زده است.

در صورتی که دولتی ها از عملکرد 7 ماه اول خود درس عبرت گیرند، مطمئنا خود آنها نیز به این نتیجه می رسند که تنها راه چرخیدن چرخ کارخانجات، توجه به ظرفیت های درونی اقتصاد کشور است؛ یعنی همان رویکردی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی آن را به طور مفصل شرح داده اند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۵۴
0
اوباما در مصاحبه با "بلومبرگ ویو"؛
رئیس جمهور آمریکا روز یکشنبه طی گفتگویی با نشریه "بلومبرگ ویو" اعلام کرد بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی را تحت فشار قرار خواهد داد تا به وی (اوباما) برای به آزمون گذاشتن تمایل ایران به کاهش برنامه هسته‌ای خود، زمان کافی بدهد.
به گزارش سرویس بین‌ الملل باشگاه خبرنگاران  به نقل از بلومبرگ، باراک اوباما قرار است در دفتر خود، نشستی را برگزار کند که موضوع ایران، یکی از مهمترین مسائل مطرح شده در آن خواهد بود. 

در آستانه این نشست، اوباما در این گفتگو بر مخالفت خود با هر گونه اقدام کنگره مبنی بر اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران، آن هم در زمانی که این کشور مشغول مذاکره با واشنگتن و سایر کشورهای قدرتمند جهان است، تاکید کرد.

رئیس جمهور آمریکا در این باره گفت: این موضوع به نفع همه ما است که اجازه دهیم این فرآیند طی شود و نتیجه خود را نشان دهد. اجازه بدهید ببینیم آیا ایران می تواند به اندازه کافی تلاش کند و به ما این اطمینان را بدهد که برنامه آنها صلح آمیز است یا نه.

"جفری گولدبرگ" خبرنگار نشریه "بلومبرگ ویو" از باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا پرسید شما چند هفته پیش حرفی به "دیوید رمنیک" زدید که مرا متعجب کرد. شما گفتید: اگر ما می توانستیم کاری کنیم ایران به شکلی مسئولیت پذیر عمل کند، به نارضایتی های فرقه ای در کشورهای دیگر دامن نزند و سلاح اتمی نسازد، می توانستیم شاهد توازن و تعادلی میان کشورهای عرب خلیج فارس و ایران برقرار شود که در آن رقابت و شاید هم تا حدودی ظن و بدگمانی وجود داشته باشد ، اما هیچ جنگ فعال یا نیابتی وجود نداشته باشد. گولدبرگ اضافه کرد: فکر کنم می دانم منظورتان چیست، اما در منطقه خلیج فارس، و مسئله به این سوال مربوط می شود که چرا متحدان ما تا این حد احساس ناراحتی می کنند، در منطقه خلیج فارس شما پادشاه عربستان سعودی را دارید که سالهاست از شما می‌خواهد با ایران مقابله کنید. آیا شما می دانید چرا آنها تا این حد درباره رویکرد شما احساس ناراحتی می کنند یا درباره رویکرد کلی و فلسفی شما چندان راضی نیستند، آیا آنها بیش از حد درباره گشایش رویکرد با ایران نگران هستند؟

اوباما گفت آنچه من درک می کنم این است، سالهاست ایران بازیگر بی مسئولیتی در سطح بین المللی بوده است(!). آنها از تروریسم حمایت کرده اند(!). آنها همسایگان خود را تهدید کرده اند و ایران همچنین از اختلافات فرقه ای در کشورهای دیگر بهره برداری کرده یا به آنها دامن زده است(!) در سایه این سوابق، کاملا قابل درک است که کشورهای دیگر نه فقط با ایران خصومت داشته باشند بلکه درباره امکان تغییر ایران هم تردید داشته باشند.من این مسئله را درک می کنم. اما جوامع تغییر می کنند. 

گولدبرگ پرسید : آیا شما احساس می کنید واقعا امکان رسیدن به تحولی واقعی درباره تغییرات در رویکرد ایران وجود دارد؟
اوباما گفت: نظر من این است. انگیزه های ایران را کنار بگذاریم، بیاید فرض کنیم ایران قرار نیست تغییر کند. اگر ما بتوانیم مطمئن شویم که آنها سلاح اتمی ندارند، در آن صورت دست کم ما توانسته ایم نگذاریم آنها با تکیه به سلاحهای اتمی علیه همسایگان خود کاری کنند، در هر حال بقیه رفتارهای غلط آنها قابل مدیریت است. اما از طرف دیگر ، اگر آنها قابل تغییر باشند، اگر در واقع در نتیجه توافق درباره برنامه هسته ای ، آن دیدگاهها و رویکردها (مخالف حکومت) در داخل ایران تقویت شود، و اقتصاد ایران بیش از پیش با جامعه بین المللی جوش بخورد، و سفرهای بیشتری انجام شود و گشایش بیشتری حاصل شود ، حتی اگر این روند یک دهه یا پانزده سال یا بیست سال هم طول بکشد، این نتیجه ای است که ما باید آرزوی آن را داشته باشیم. بنابراین دوباره می‌گویم، در کنار بحثهای خاورمیانه بحثی موازی هم وجود داشت که ما قبلا پیگیر بودیم. تنها دلیلی که ممکن است بیاورید که ما امتحان نکنیم که آیا می توانیم مسئله هسته ای را از طریق دیپلماتیک حل نکنیم، این است که فکر کنید با اقدام سریع نظامی می توانید کل این تهدید را از بین ببرید. و با توجه به اینکه من فرمانده کل قویترین ارتش روی زمین هستم، فکر می کنم می توانم قضاوت کنم که آیا این مسئله از طریق نظامی قابل حل است یا خیر. و حرف من این است که بسیار بهتر است اگر ما این مسئله را از طریق دیپلماتیک حل کنیم.

جفری گولدبرگ از باراک اوباما پرسید چرا سنی ها در منطقه این قدر درباره رویکرد شما درباره ایران نگران هستند؟
اوباما گفت: من فکر نمی کنم این مسئله ای شخصی باشد. فکر می کنم تغییراتی در منطقه رخ داده است که بسیاری از دولتهای سنی منطقه را غافلگیر کرده است. فکر می کنم تغییرات همیشه ترسناک و نگران کننده است. به نظر من کشورهای منطقه ترجیح می دادند آمریکا با نظم موجود ادامه می یافت و اتحادها و همسویی ها نیز تغییر نمی کرد و همچنان دشمن سرسخت ایران بود حتی اگر بیشتر این خصومت لفظی بود و در واقعیت به توقف برنامه هسته ای ایران هم منتهی نمی شد. البته این لفاظیها خوب بود. من به شرکایمان در منطقه همیشه گفته ام  ما باید به تغییرات پاسخ دهیم و خود را با تغییرات سازگار کنیم. و نهایت مسئله این است که بهترین مسیر برای ما برای اینکه مطمئن شویم ایران سلاح اتمی به دست نمی آورد چیست؟

اوباما گفت: حرف من این است که اگر شما به رفتار ایران نگاه کنید، آنها اهل استراتژی هستند و یک دفعه و بی برنامه و بی اختیار عمل نمی کنند. آنها دیدگاهی جهانی دارند، آنها منافع خود را در نظر می گیرند، آنها به هزینه ها و فایده ها پاسخ می دهند. ایران کشوری بزرگ و قدرتمند است که خود را بازیگری مهم در سطح بین المللی می بیند و فکر نمی کنم بخواهد خودکشی کند به همین علت می تواند به مشوقها پاسخ دهد. و به همین علت است که چرا آنها برای مذاکرات حاضر شدند. بنابراین ، حرفم را این طور تمام کنم که مهمترین چیزی که من به نتانیاهو و اعضای کنگره آمریکا درباره این مسئله گفته ام این است که عمیقا از هر لحاظ به نفع ماست که اجازه دهیم این روند ادامه پیدا کند و به نتیجه برسد. اجازه دهیم امتحان کنیم ببینیم آیا ایران می تواند جلوتر برود و به ما تضمینهایی بدهد که برنامه هسته ای این کشور مسالمت آمیز است و آنها ظرفیت گریز هسته ای ندارند. اگر در واقع، آنها نتوانند به آن نقطه برسند، حداقل فایده ای که برای ما داشته این بوده است که توانسته ایم برای مدت شش ماه برنامه آنها را متوقف کنیم. همچنین دید و اطلاعات ما درباره برنامه ایران وسیعتر شده است، همچنین همه ساختارهای تحریمهای ما همچنان به قوت خود باقی خواهد بود. شاید اقتصاد آنها در این دوره شش ماهه تا یک ساله اندکی بهتر شود اما من قول می دهم تنها کاری که ما باید انجام دهیم این است که دوباره تحریمها را با یک اشاره برگردانیم. 

گولدبرگ گفت: آیا فکر می کنید این کار آسان خواهد بود؟
اوباما افزود: تا حدودی همین طور است. زیرا 95 درصد از این تحریمها هرگز برداشته نمی‌شود. به علاوه ما در موقعیتی بهتر و قویتر قرار خواهیم داشت و می توانیم به شرکای خود از جمله روسها و چینیها و دیگرانی که تا کنون در اجرای تحریمها با ما همراهی کرده اند بگوییم  که این ایران بود که از مذاکرات کنار کشید و آمریکا این کار را نکرد، کنگره این کار را نکرد، تحریمهای ما نبود که توافقنامه را ناکام گذاشت. و در آن زمان ما دست بالا را در عرصه دیپلماتیک خواهیم داشت و می توانیم فشارها را بر ایران بیشتر کنیم. اگر برخی فکر می کنند که ما خیلی درباره مذاکرات جدی نیستیم ، باید بگویم اگر ایران واقعا صادق نباشد، در آن صورت این کوتاهترین راه برای اعمال تحریمهای بیشتر است.

رئیس جمهور آمریکا در ادامه گفتگو با بلومبرگ ویو تاکید کرد بیشتر تحریمها علیه ایران برقرار است.

جفری گولدبرگ خبرنگار بلومبرگ ویو از اوباما پرسید اگر تحریمها، ایران را پشت میز مذاکره کشاند، چرا فکر می کنید تحریمهای بیشتر ایران را پشت میز مذاکره نگه نخواهد داشت؟

اوباما گفت: منطق تحریمها این بود که آنها را به میز مذاکره بیاورد. منطق طرح اقدام مشترک این است که پیشرفت برنامه هسته ای ایران را برای مدت مشخصی متوقف کند و اجازه دهد مذاکره کنندگان کار خود را ادامه دهند. این تفکر که در اثنای مذاکرات با وضع تحریمهای بیشتر موضعمان تقویت می شود اشتباه است، اشتباه است که بگوییم ما می خواهیم شما را بیشتر تحت فشار قرار دهیم. این حرف باعث می شود به این حقیقت بی توجه باشیم که روحانی و مذاکره کنندگان در ایران سیاستهای خود را دارند. آنها هم باید به تندروهای خود پاسخ دهند. همچنین عده ای داخل ایران هستند که درباره انگیزه ها و نیات ما اساسا تردید دارند و فکر می کنند ما در نهایت نمی خواهیم تحریمها را از روی ایران برداریم. در عین حال ما نیز درباره آنها تردید داریم که حاضر باشند برنامه هسته ای خود را کنار بگذارند. هرگز هیچ مذاکراتی نبوده است که در برخی مقاطع مکث نداشته باشد و مکانیسمهایی برای نشان دادن حسن نیت نداشته باشد. حتی در فیلمهای قدیمی وسترن و گانگستر هم هر کسی تفنگ خود را برای یک لحظه زمین می گذارد. شما می نشینید، مکالمه انجام می دهید، اگر مکالمه ها خوب پیش نرود، از اتاق خارج می شوید و همه می دانند که قرار است چه اتفاقی بیفتد و همه خود را آماده می کنند. اما در وسط اتاق و در جریان مذاکرات یک دفعه شروع به تیراندازی نمی کنید. بنابراین منطق تحریمهای جدید فقط زمانی قابل قبول است که ما قصد داشتیم تحریمهای فعلی را برداریم. در حالیکه ما 95 درصد این تحریمها را حفظ می کنیم. با ادامه تحریمهای فعلی نفت در مدت اجرای طرح اقدام مشترک، پولی که ایران از دست می دهد بیشتر از آن چیزی است که از باز شدن دسترسی ایران به بخش اندکی از داراییهایش به دست می آورد. و به علاوه، با وجود اینکه آنها سرگرم مذاکره با شرکتهای اروپایی هستند و شرکتهای نفتی با ایران در تماس هستند و به ایران هم رفته اند ، اما هیچ کسی با ایران قرارداد نبسته است زیرا آنها می دانند تحریمها هنوز سر جایش است. آنها ممکن است بخواهند جای خود را در اول صف انتظار تثبیت کنند تا زمانی که توافق نهایی حاصل شود و تحریمها برداشته شود. اصولا تجارت محتاطانه همین طور است. اما ما پیامی کاملا روشن به آنها فرستادیم و همچنین به همه شرکای خود در پنج به علاوه یک هم پیام دادیم که آنها بهتر است به شرکای خود بگویند تحریمها هنوز سرجایش است و از جمله آنها تحریمهای یکجانبه آمریکاست. و ما آن تحریمها را اجرا می کنیم و تا کنون در جریان این مذاکرات این تحریمها را اجرا کرده ایم.

اوباما همچنین تاکید کرد تحریم‌های کنونی علیه ایران به شکل عمده به قوت خود باقی است. وی همچنین ابراز اطمینان کرد تهران متقاعد شده است در صورتی که دیپلماسی موفقیت‌آمیز نباشد و ایران به دنبال دستیابی به تسلیحات هسته‌ای باشد، تمام گزینه ها، از جمله اقدام نظامی، روی میز است. بر اساس طرح اقدام مشترک، اورانیوم غنی شده 20 درصدی ایران به صفر تبدیل و سایت اراک متوقف می‌شود. اوباما گفت: می‌دانم که آن‌ها این موضوع را جدی قلمداد می کنند.

جفری گولدبرگ خبرنگار بلومبرگ ویو از اوباما پرسید: من داشتم حرفهای شما را در جریان دریافت جایزه نوبل صلح مرور می کردم. من یک مطلب را از شما نقل می کنم. شما گفتید« من بر این باورم که به علل بشردوستانه استفاده از نیروی نظامی قابل توجیه است همانطور که درباره بالکان یا جاهای دیگری که مردم از جنگ دچار وحشت شده بودند، این طور بود. بی تفاوتی خلاف وجدان است و ممکن است مجبور شویم بعدها با هزینه ای بیشتر مداخله نظامی را انجام دهیم». من از آخرین جمله شما واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم. 

سوال من این است که درباره سوریه شرایط چگونه باید باشد که دیگر نتوان تحمل کرد و اقدام نظامی توجیه لازم را پیدا می کند. البته منظور من این نیست که بین استقرار نیروی نظامی در خاک سوریه یا استفاده نکردن از گزینه نظامی یکی را انتخاب کنیم. سوال من این است که اسد باید چه کاری انجام دهد که واکنش نظامی به رهبری آمریکا را ایجاب کند؟ به عبارت دیگر : اگر شما می توانستید زمان را سه سال به عقب برگردانید ، آیا می توانستید برای ایجاد و تقویت گروههای مخالف میانه روتر کار بیشتری بکنید؟

اوباما گفت به نظر من کسانیکه فکر می کنند دو سال پیش یا سه سال پیش ، اگر ما با زور بیشتر و نیروی نظامی عمل می کردیم راه حلی مشخص و فوری برای این مسئله وجود داشت، اساسا در درک ماهیت جنگ سوریه و شرایط موجود در منطقه دچار اشتباه شده اند. این حرف که ما می توانستیم با اختصاص نیروهای نظامی خود به راحتی و خیلی شسته و رفته ، معادلات را تغییر دهیم، هرگز درست نبود. ما به مخالفان میانه روی سوریه کمکهای نظامی داده ایم و سرعت کمکهای ما متناسب با توان آنها در جذب این کمکها بوده است. اما واقعیت امر این است که اگر شما دنبال تغییر شرایط نظامی در سوریه هستید ، مداخله نظامی که لازم است از طرف آمریکا باشد ، باید به حدی گسترده باشد که برای این منظور نیاز به مجوز بین المللی است. ما مجوز سازمان ملل متحد را برای این کار نداریم. کنگره نیز مجوز نداده است. ما دیدیم که حتی درباره مسئله کوچک تسلیحات شیمیایی سوریه این مسئله تا چه حد پیچیده بود و در نهایت مجوز حمله صادر نشد. به علاوه این امکان بود که با حمله نظامی اوضاع بدتر هم می شد زیرا در صورت مداخله نظامی آمریکا در سوریه، این سومین یا حتی با احتساب لیبی چهارمین جنگ ما در یک کشور مسلمان در یک دهه محسوب می‌شد. با همه این حرفها، اوضاع در سوریه نه تنها قلب آدم را به درد می آورد بلکه بسیار خطرناک هم است. در دو سال گذشته من گروههای خود را مامور کرده ام بررسی کنند بهترین گزینه ها در صورت وخامت اوضاع چیست. ما هر کاری از دستمان بر‌آید انجام می دهیم تا راه حلی سیاسی را محقق کنیم. ما تلاش می کنیم به روسیه و ایران فشار بیاوریم و به آنها نشان دهیم که به نفعشان نیست که در جنگی دائمی درگیر باشند. برخی می گویند ایران در سوریه برنده شده است. من از این حرف خنده ام می‌گیرد!! این وضع برای ایران خوب نیست. آنها نیز به اندازه دیگران در این جنگ زیان می بینند. روسیه نیز دوست مهم خود را در منطقه در میان ویرانه ای می بیند که مشروعیت خود را از دست داده است. و همچنان برای ما این فرصت وجود دارد که این مسئله را از طریق سیاسی حل کنیم. جامعه بین المللی در مجموع و آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت در جهان باید تلاش کنند پاسخ بهتری برای این بحران انسانی پیدا کنند. و ما همه تلاش خود را می کنیم تا ببینیم چگونه می توانیم این کار را انجام دهیم و چگونه می توانیم منابع لازم برای آن را تامین کنیم. اما من گزینه های زیادی را بررسی کرده ام، گزینه های نظامی زیادی را مطالعه کرده ام، سناریوها و احتمالات زیادی را در نظر گرفته ام. تاکنون هیچ کسی نتوانسته است مرا متقاعد کند که عملیات نظامی گسترده در سوریه مشکل را حل می کند حتی اگر این عملیات بدون استقرار نیروی زمینی باشد. و کسانی که ادعا می کنند این راه جواب می دهد بدون داشتن بسیاری از اطلاعات لازم این حرف را می زنند. البته من به دغدغه های آنها واقفم و با آنها همدردی می کنم اما آنها باید بدانند که من هم همان دغدغه ها را دارم. میل زیادی نه تنها برای اینکه به مسئله سوریه اهمیت دهیم وجود دارد بلکه بسیار دوست داریم کاری بکنیم. ما کارهای زیادی می کنیم. البته باید تلاشمان را بیشتر کنیم. اما باید در عین حال مطمئن شویم آنچه انجام می دهیم اوضاع را وخیم‌تر نکند یا در حالیکه مشکلات زیادی در داخل کشورمان داریم و وظایف و مسئولیتهای بین‌المللی زیادی در خارج داریم، کاری که انجام می‌دهیم ما را در اقدام جسورانه بزرگ دیگری گرفتار نکند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۲۹
0
گزارش ویژه مشرق؛

جامعه یهودی و صهیونیست‌ها دوست ندارند که پرده از همکاری آنها با نازی‌ها برداشته شود چرا که این با هولوکاستی که مردم را وادار به پذیرش آن کرده‌اند، تعارضی جدی دارد. مقامات نازی بالاترین نشان‌های نظامی (نشان شوالیه) را حتی به نظامیان یهودی خالص که از پدر و مادری یهودی متولد شده‌اند نیز داده‌اند، در حالی که از یهودی بودن این افراد کاملا آگاه بوده‌اند.
گروه گزارش ویژه مشرق- جامعه یهودی و صهیونیست‌ها دوست ندارند که پرده از همکاری آنها با نازی‌ها برداشته شود چرا که این با هولوکاستی که مردم را وادار به پذیرش آن کرده‌اند، تعارضی جدی دارد.

از جمله نیرنگ های اساسی موجود در گفتمان تحلیلی غرب این است که پدیده‌ای را از شکل و شمایل انسانی و فرهنگی آن تهی و در مقابل آن را صرفا به نوعی حادثه یا امری بدیهی تبدیل می‌کنند در نتیجه جهان غرب قادر است هر گونه معنایی را که خود بخواهد بر این پدیده مترتب ساخته آن را آنطور که خود می‌خواهد تفسیر نماید.

امروزه با پدیده‌ای نظیر فساد در حکومت‌های جهان سوم بویژه در آفریقا و جهان عرب، این چنین برخورد می شود. لذا در روبه رو شدن با این پدیده و بررسی آن، نقش عناصر دیگر نظیر حمایت جهان غرب از اکثر این حکومت‌ها و همچنین رشوه‌هایی که جهان غرب و شرکت های بزرگ وابسته به غرب به سران برجسته حاکم در کشورهای جهان سوم پرداخت می‌کند، به کلی از جانب غربی ها نادیده گرفته می شود. فساد که در اصل پدیده ای اجتماعی ،سیاسی است و تا حد زیادی محصول تمدن غرب است، به دروغ از جانب غربی‌ها، تلقین می‌شود که

این پدیده از طرف جهان سومی‌ها برخاسته و ارتباطی ناگسستنی با آن دارد؛ چرا که از منظر غربی‌ها، جهان سومی‌ها به ارزش های دموکراسی غربی چندان پایبند نبوده و این باعث بوجود آمدن فساد در میان آنان شده است!!

از دیگر پدیده‌هایی که می توان از نیرنگ‌های غرب دانست چیزی به نام "تروریسم اسلامی" است. غربی‌ها تروریسم را به دین اسلام نسبت می‌دهند در حالی که پدیده تروریسم نیز محصول خود غربی‌هاست. فتنه و آشوب نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان؛ حمایت روز افزون از برخی حکومت‌های فاسد عربی؛ حمایت بی‌دریغ از رژیم اشغالگر صهیونیستی و ظلم و ستم مداوم بر مردم مظلوم فلسطین؛ تنها اندکی از دخالت‌های غرب در خاورمیانه است.

 سپس تعریف خود از تروریسم را گسترش داده و مقاومت قانونی مردم - فرق نمی‌کند در کجا باشد فلسطین، عراق، افغانستان یا هر جای دیگر- در برابر نفوذ استعماری امریکا درمسائل مربوط به جهان عرب را بر نمی‌تابد و با همکاری حکومت‌های فاسد عربی و دیگر هم پیمانان خود، به بهانه مقابله با تروریسم -ببینید مقاومت مردم را تروریسم می دانند- به سرکوب مقاومت مردم می‌پردازند.

 جهان غرب پدیده "کشتار یهودیان " اروپا بدست نازی‌ها را که از آن به "هولوکاست" تعبیر می‌کند، دست مایه چنین رفتاری قرار می‌دهد. به جای اینکه به بررسی صحت این پدیده در چارچوب تمدنی غرب بپردازند، مردم را به اعتقاد قلبی داشتن به این پدیده وادار کرده و آن را به باور غیر قابل تغییری تبدیل کرده‌اند که کسی جرأت بررسی موشکافانه و دقیق آن را نداشته باشد.       
 

افسران یهودی ارتش هیتلر، هولوکاست را به یک افسانه مبدل می‌سازد تا واقعیت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۱۷
0

جدایی دریاها و مرز میان آب شور و شیرین

دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند.20. اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی‌کنند

اقیانوس شناسان به تازگی کشف کرده اند که وقتی دو دریا به هم می‌رسند با یک دیگر ترکیب نمی‌شوند آب دو دریای همسایه به دلیل وجود نیروی کشش سطحی ترکیب نمی‌شوند.

 

آب دریاهای مختلف غلظت‌های متفاوتی با هم دارند.و کشش سطحی ایجاد می‌کنند گویی که دیواره نازکی بین آن دو برپا شده است.

 

در اقیانوس اطلس جریان آب شیرینی وجود دارد که آن را گلف استیریم می‌نامند این جریان عظیم از سواحل آمریکای مرکزی حرکت می‌کند و سراسر اروپا را طی می‌کند و به سواحل اروپای شمالی می‌رسد.عرض این جریان 150 کیلومتر و عمقش حدود 800 متر و سرعتش 160 کیلومتر می‌باشد.و حرارت آن با آبهای اطرافش 10 تا 15 درجه تفاوت دارد و در آنجا هزاران کیلومتر آب وجود دارد که با آبهای اطراف خود مخلوط نمی‌شوند.و در آنها موجودات زنده هم زندگی می‌کنند.

 

این خاصیت در بسیاری از رودخانه‌ها از جمله رودخانه‌های کشور خودمان نیز وجود دارد.

همچنین در کشور مصر نیز هیئتی اکتشافی از دانشگاه مصر دریافتند که آبهای خلیج عقبه از نظر خواص شیمیایی و فیزیکی با آبهای دریای احمر تفاوت دارند و با آن مخلوط نمی‌شوند همچنین در جایی که دریای احمر به اقیانوس هند می‌رسد نیز این خاصیت وجود دارد.

 

این پدیده در دریاری مدیترانه و اقیانوس اطلس که در تنگه جبل الطارق به هم می‌رسد دیده می‌شود اما به دلایلی مانند دما میزان شوری و شیرینی از هم جدا می‌شوند.

 

تصویر مربوط به تنگه جبل الطارق است که 13 کیلومتر بین دریای مدیترانه و آتلانتیک مرز وجود دارد که از همدیگر جدا می‌شوند و از هم جدا نمی‌شوند.

در شهر توریستی اسکاگن در دانمارک در جایی که دریای بالتیک و شمالی به هم می‌پیوندند این پدیده دیده می‌شود.

در سوره الرحمن آیات 19-20-21-22 به این موضوع اشاره شده است:

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (19) بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (20)  فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (21) یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (22) 

19. دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند.20. اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی‌کنند.21. پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى‏کنید؟22. از آن دو، مروارید و مرجان خارج مى‏شود.

بیشترین دلیلی که باعث وقوع چنین پدیده ای می‌شود غلطت شوری و شیرینی دریاهاست که باعث جلوگیری از ترکیب آنها می‌شود در آیات دیگری از قرآن نیز بطور دقیق به این موضوع اشاره شده است:

سوره مبارکه فرقان آیه 53:

« و هو الذی مَرَجَ البحرینِ هذا عَذبٌ فُراتٌ و هذا مِلحً اُجاجً وَ جَعَلَ بَینَهما بَرزَخا و حِجراً مَهجوراً»

 و اوست کسی که دو دریا را موج زنان به سوی هم روان کرد این یکی شیرین و آن یکی شور و تلخ است ومیان آندو حریمی استوار قرار داد.

سوره مبارکه فاطر آیه 12:

وَمَا یَسْتَوِی الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن کُلٍّ تَأْکُلُونَ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ فِیهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ

 این دو دریا یکسان نیستند: یکی آبش شیرین و گواراست و یکی شور و تلخ، از هر دو گوشت تازه می‌خورید، و از آنها چیزهایی برای آرایش تن خویش بیرون می‌کشید و می‌بینی که کشتی‌ها برای یافتن روزی و غنیمت، آب را می‌شکافند و پیش می‌روند، باشد که سپاسگزار باشید.

سوره مبارکه نمل آیه 61:

اَمَّنْ جَعَلَ الْاَرْضَ قَرَارًا وَ جَعَلَ خِلالَهَا اَنْهَارًا وَ جَعَلَ لَهَا رَوَاسِیَ وَ جَعَلَ بَینَ الْبَحْرَیْنِ حَاجِزًا ءَاِلهٌ مَعَ اللهِ بَلْ اَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿61﴾

[آیا شریکانى که مى‏پندارند بهتر است‏] یا آن کس که زمین را قرارگاهى ساخت و در آن رودها پدید آورد و براى آن، کوه‏ها را [مانند لنگر] قرار داد، و میان دو دریا برزخى گذاشت؟ آیا معبودى با خداست؟ [نه،] بلکه بیشترشان نمى‏دانند.

 



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۵۱
0