0

0

0

0

0
طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خمینی (ره)» ثبت شده است

خاطراتی از آزاده شهید «سید علی‌اکبر ابوترابی»
سرگرد عراقی چند بار به حاج‌آقا گفته بود «آقای ابوترابی، اگه {امام} خمینی مثل تو باشه، من مقلدش می‌شوم.»
خبرگزاری فارس: اگر (امام) خمینی مثل ابوترابی باشد مقلدش می‌شوم!



به گزارش مشرق، شاید بتوان به جرات گفت که مجموعه صفاتی چون مجاهد، آزادگی، انسانیت، عالم، سیاست‌مدار دینی، روحانی، فرهیخته و در یک کلام مبلغ واقعی دین را می‌توان در «حجت الاسلام سید علی اکبر ابوترابی» خلاصه کرد. او که الحق شایسته عنوان زیبای «سید آزادگان» بود.

آنچه آزادگان که سال‌های سال با او زندگی کرده‌اند از او می‌گویند به خوبی بیانگر خصوصیات و روحیات اوست. 12 خرداد سالروز عروج و پرواز او بود. آنچه در ادامه می‌آید گوشه‌هایی از خاطرات اوست به پاسداشت یاد او که عیناً این شعار رزمندگان را به اثبات رساند که «تا زنده‌ایم، رزمنده‌ایم...» 

 

*پرستاری از یک فریب‌خورده

یکی از اسرا، که بارها با جاسوسی‌اش برای عراقی‌ها سبب کتک خوردن بچه‌ها از جمله حاج آقای ابوترابی شده بود، مریض شد. از شدت تب می‌سوخت و نیاز به پرستاری داشت اما کسی حاضر نبود به کسی که این همه در حق دیگران بدی کرده، رسیدگی کند. عراقی‌ها هم گوشه آسایشگاه رهایش کردند. حاجی شب تا صبح بالای سرش نشست، مدام او را پاشویه می‌داد و به او رسیدگی می کرد. اسیر مزبور وقتی چشمانش را باز کرد و دید حاجی این گونه دارد از او پرستاری می‌کند از خجالت سرخ شد و پتو را روی سرش کشید. صدای گریه‌اش آسایشگاه را پر کرده بود. بعد از آن شده بود مرید حاجی. حاجی با محبتش او را زنده کرد.

*بی‌خبر از همه جا

یکی از بچه‌ها خطایی کرد که خبرش همه‌جا پخش شد. می‌دانست به گوش حاج‌آقا هم رسیده. چند روزی آفتابی نمی‌شد. خجالت می‌کشید. یک روز دلش را به دریا زد و رفت پیشش. حاج‌آقا جلوی پایش بلند شد. وقتی هم عذرخواهی می‌کرد، حاجی طوری رفتار می‌کرد که انگار از همه چیز بی‌خبر است.

*اولین‌ نفر هستم!

یک روز برایمان از سیگار گفت و از ضررهایش. بعد، از همه سیگاری‌ها خواست همت کنند سیگار را ترک کنند. حرف‌های حاجی به گوش یکی از سیگاری‌ها رسید. خیلی وقت بود سیگار می‌کشید. گفت «من سیگار رو ترک نمی‌کنم. همین الانم می‌روم تو روش وا میستم و همین را بهش می‌گم». بلند شد و رفت پیش حاج‌آقا. حاجی را دید، تا خواست حرف بزند، حاجی دستش را گرفت توی دستش، حالش را پرسید و گفت «با من کاری داری؟». با لکنت زبان گفت «نه حاج‌آقا، اومدم بگم من اولین نفری هستم که دیگه سیگار نمی‌کشم!»

 

*از نظراتتون چشم‌پوشی کنید!

وقتی به اردوگاه موصل 2 آمد، ما با همه درگیر بودیم. با عراقی‌ها، با مخالفان، با صلیبی‌ها و حتی با بعضی از افراد مذهبی. او هرگز به ما نگفت که اشتباه کردید، همیشه می‌گفت «به‌ خاطر هدایت دیگران باید از نظراتتون چشم‌پوشی کنین».

*توجه به مکروهات

به مکروهات هم توجه داشت. توی مناسبت‌های مختلف که همه با هم روبوسی می‌کردند، حاج‌آقا فقط معانقه می‌کرد. صورت کسی را نمی‌بوسید. جوری هم رفتار می‌کرد که کسی متوجه نشود. یک روز دلیلش را پرسیم. گفت «این‌جا مجبورن ریششون رو از ته بزنند. این جور موقع‌ها، نبوسیدن صورت بهتره. لازمه رعایت کنیم.»

*فقط سُر خوردم...

یکی از افسرهای بعثی حاج‌آقا را بی‌رحمانه شکنجه کرد. تمام بدنش زخمی و کبود شد. کمی بعد، فرمانده اردوگاه رسید. به حاج‌آقا خیلی احترام گذاشت. همان افسر هم همراهش بود. پرسید «چرا به این حال و روز افتادی؟» حاج‌آقا به افسر که رنگ و رویش پریده بود، نگاهی کرد و گفت «چیز مهمی نیست. پام سر خورد، افتادم زمین.» بعد از آن ماجرا، افسر گه‌گاه که به دیدن حاج‌آقا می‌آمد، شیرینی و سیگار می‌آورد می‌داد به حاجی که بین بچه‌ها تقسیم کند.

*من را ببخشید!

توی اردوگاه تکریت 17، یک سرگرد عراقی به نام حسن بود که بچه‌ها را خیلی اذیت می‌کرد. روزی که مأموریتش تمام شد، همه خوشحال شدند. حاج‌آقا گفت بدرقه‌اش کنیم. نمی‌خواستیم روی حرف حاج‌آقا حرفی بزنیم. یا اکراه دنبالش رفتیم. سرگرد دم در ایستاد و شروع کرد به گریه کردن! بهمان گفت «شرمنده‌ ام کردین!» بعد خداحافظی کرد و رفت.

چند روز بعد، با چند کیسه شکر آمد پیشمان. شکرها را به ارشد اردوگاه داد. گفت «اینا مال اسراست. بگو من رو ببخشن.»

*امام مهربان‌تر از این حرف‌هاست

سرگرد عراقی چند بار به حاج‌آقا گفته بود «آقای ابوترابی، اگه {امام} خمینی مثل تو باشه، من مقلدش می‌شم». حاج‌آقا هم گفته بود «این چه حرفیه؟ من خودم شاگرد کوچک امام بوده‌ام. امام خیلی مهربون‌تر و رئوف‌تر از این حرف‌هاست».

*برداشتن بار از دوش وَلی

در یکی از راهپیمایی‌های حرم تا حرم – که مسافت حرم امام خمینی(ره) تا حرم امام رضا (ع) را پیاده طی می‌کردند- یکی از آزاده‌ها آمد کنار حاج‌آقا و گفت «مشکل مسکن آزاده‌های تهران حل نشده. شما که با مقام معظم رهبری ارتباط نزدیک داری، موضوع را به آقا بگو و کمک مالی بگیر. شاید این مشکل حل بشه.»

حاج‌آقا کمی فکر کرد و گفت «ما زمان اسارت از خدا می‌خواستیم آزاد بشیم و برگردیم ایران، بتونیم باری از دوش این عزیز برداریم. حالا خودمون هم بیاییم و به سنگینی این‌ بار اضافه کنیم؟ نه، این‌کار درست نیست.»

*می‌آیم دَرِ خانه‌ شما

بعد از ظهر سوار تاکسی شدیم. بین راه راننده که می‌دانست حاج‌آقا نماینده مجلس است، سر صحبت را باز کرد و گفت «توی اتحادیه تاکسیرانی یه مشکلی دارم که نمی‌دونم به کی باید بگم.» بعد مشکلش را بازگو کرد. حاج‌آقا گفت «سربرگ مجلس همراهم نیست، آدرس خونه رو بده، فردا میام همون‌جا نامه‌ات رو می‌نویسم.» فردای آن روز زنگ خانه‌اش را زد. از بالا نگاه کرد دید حاج‌آقا دم در ایستاده! تعجب کرد. با عجله آمد پایین. هرچه اصرار کرد که حاج‌آقا برود تو، قبول نکرد. دم در نامه‌اش را نوشت و رفت.

*با ماشین خاموش بیایید

خانه‌شان طبقه سوم بود. هر وقت کارش داشتیم، سحرها قرار می‌گذاشتیم، می‌رفتیم خانه‌شان. بهمان می‌گفت «وقتی با ماشین می‌آیید، از بالای خیابون که شیب داره بیایید. ماشینتون رو هم خاموش کنید. بوق هم نزنین. مبادا همسایه‌ها از خواب بیدار بشن.»

خودش هم وقتی می‌خواست از طبقه سوم پایین بیاید، کفش‌هایش را در می‌آورد.

*منبع خاطرات: کتاب "حجت الاسلام"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۰۵
0

گزیده بیانات | «پاسخ رهبر انقلاب به ۱۱ پرسش درباره استحکام ساخت درونی»

«عاملی که می‌تواند کشور شما را در مقابل هر افزون‌طلبی، هر انحصارطلبی، هر تجاوز، هر ماجراجویی و هر بحران‌سازی حفظ کند، استحکام ساخت داخلی نظام است.» این جمله‌ی رهبر معظم انقلاب اسلامی است. توجه به این عبارت و سایر بیانات رهبر انقلاب درباره‌ی «استحکام ساخت درونی کشور» ما را به اهمیت و ضرورت این مسئله در پیشبرد امور کشور رهنمون می‌کند.
آنچه در ادامه می‌آید پاسخ به ۱۱ پرسش درباره‌ی این موضوع است که از بیانات رهبر انقلاب اسلامی استخراج شده و ابعاد گوناگون این مسئله در اندیشه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را نمایان می‌سازد:




سوال
 
پاسخ
۱- پرداختن به استحکام ساخت درونی کشور  چه ضرورتی دارد؟ اگر میخواهیم در مقابل معارضه‌ها ایستادگى کنیم و صبر و توکل را به کار بگیریم، باید ساخت قدرت ملى را در درون کشور تقویت کنیم و استحکام ببخشیم.
 
۲- اتکا به قدرتهای جهانی برای رسیدن به پیشرفت، کم‌هزینه‌تر و معقولانه‌تر نیست؟ مى‌بینید در بعضى از کشورهاى تحت سلطه رونق ظاهرى دارند؛ اما ساخت اقتصادى خراب است؛ یعنى اگر یک شیر را رویشان ببندند؛ یک حساب را مسدود کنند، یا تصرف اقتصادى کنند، همه چیز فروخواهد ریخت.
 
۳- عناصر استحکام ساخت درونی کشور چیست؟ عناصر این استحکام، برخى عناصر همیشگى مانند عزم راسخ مردم و مسئولان و برخى هم عناصر فصلى مانند مسئله‌ى اقتصاد و علم  است.
 
۴- نتیجه‌ی‌ استحکام ساخت درونی کشور چیست؟ مى‌تواند کشور شما را در مقابل هر افزون‌طلبى، هر انحصارطلبى، هر تجاوز، هر ماجراجویى و هر بحران‌سازى حفظ کند.
 
۵- اگر استحکام ساخت درونی نشود چه خطراتی ما را تهدید می‌کند؟ اگر یک کشورى نتواند از لحاظ اقتصادى، از لحاظ علمى، از لحاظ زیرساختهاى پیشرفت، خودش را تأمین کند و رشد پیدا کند، بیرحمانه مورد تطاول قرار خواهد گرفت.
 
۶- نقش پیشرفت علمی در رسیدن به استحکام ساخت درونی چیست؟ علم اقتدار است، علم مساوى است با قدرت؛ هر کسى که علم را پیدا کند، مى‌تواند فرمانروایى کند؛ هر ملتى که عالم باشد، مى‌تواند فرمانروایى کند.
 
۷- جایگاه پیشرفت اقتصادی برای دستیابی به استحکام ساخت درونی چیست؟ وقتى‌سرمایه‌اندوزان بین‌المللى سعى مى‌کنند یک ملت و کشور را در چنبره‌ى اختاپوس اقتصادىِ‌ خودشان درآورند، اگر مسئولان اقتصادى‌ کشور توانستند اقتصاد ملى را شکوفا کنند، ملت احساس اقتدار مى‌کند.
 
۸- نسبت استحکام ساخت درونی با اقتدار بین‌المللی چیست؟
 
در مناسبات بین‌المللى سهم هر کشورى به قدر قدرت درونى او است؛ هر مقدارى که واقعاً در درون اقتدار داشته باشد، سهمش از مجموعه‌ى مناسبات بین‌المللى به همان نسبت بالاتر است.
 
۹- تاثیر جهانی ایستادگی و استحکام‌ ساخت درونی چیست؟
 
وقتى که یک ملت مى‌ایستد، از شبکه‌ى پرهیمنه‌ى پرهیاهوى دشمن واهمه نمیکند؛ بر روى ملتهاى دیگر هم اثر میگذارد. شعارهائى که ما یک روز مظلومانه در اینجا سر میدادیم، امروز شعارهاى تقریباً همه‌جائى در دنیاى اسلام شده است.
 
۱۰- ادبیات و عملکرد امام خمینی(ره) درباره‌ی  استحکام ساخت درونی چه بود؟ وقتى ادبیات انقلابى امام را ملاحظه میکنید، مى‌بینید تکیه‌ى اصلى بر روى ساخت درونى ملت است؛ احیاى روح عزت، نه با تفاخر، نه با غرور، نه با به‌خودبستن، بلکه با استحکام ساخت درونى.
 
۱۱- نسبت حل مشکلات کشور با استحکام ساخت درونی چیست؟ در داخل کشور خیلى امکانات وجود دارد که اگر چنانچه نگاه ما - چه در زمینه‌هاى اقتصادى، چه در زمینه‌هاى فرهنگى، چه در زمینه‌هاى گوناگون دیگر - [ به آنها باشد و] اگر بتوانیم از این نیروهاى داخلى استفاده کنیم، کلید حلّ مشکلات اینجا است.
 
 


* سوال اول: پرداختن به استحکام ساخت درونی کشور  چه ضرورتی دارد؟

تنها چیزى که مى‌تواند کشور ایران و نظام اسلامى را حفظ کند، استحکام داخلى و عزم جزم بر دفاع مشروع و منطقى است... بعضى خیال مى‌کنند اگر ما بخواهیم به امریکا «نه» بگوییم، باید به اروپا تکیه کنیم. مگر ما وقتى در دوره جنگ، با امریکا مقابل بودیم، به شوروى - که با امریکا دشمن و مخالف هم بود - تکیه کردیم؟ دشمنىِ شوروى سابق در دوره جنگ، کمتر از امریکا در صحنه عمل نبود. اگر من و شما به شرایط استحکام داخلى عمل کنیم - ملت که عمل مى‌کند - دشمن نمى‌تواند ضربه بزند. ۱۳۸۲/۰۵/۱۵

در پیشرفت به سمت هدفهاى آرمانى، باید ساخت درونى قدرت را استحکام بخشید؛ اساس کار این است. ما اگر میخواهیم این راه را ادامه دهیم و به این سمت حرکت کنیم و این هدفها را دنبال کنیم و چشم به این آرمانها بدوزیم و پیش برویم و در مقابل این معارضه‌ها ایستادگى کنیم و صبر و توکل را به کار بگیریم، باید ساخت قدرت ملى را در درون کشور تقویت کنیم و استحکام ببخشیم. ۱۳۹۲/۰۴/۳۰


* سوال دوم: اتکا به قدرتهای جهانی برای رسیدن به پیشرفت، کم‌هزینه‌تر و معقولانه‌تر نیست؟

مى‌بینید در بعضى از کشورهاى تحت سلطه رونق ظاهرى دارند؛ اما ساخت اقتصادى خراب است؛ یعنى اگر یک شیر را رویشان ببندند؛ یک حساب را مسدود کنند، یا تصرف اقتصادى کنند، همه چیز فروخواهد ریخت و نابود خواهند شد. شما دیدید که یک سرمایه‌دار توانست چند کشور آسیاى جنوب شرقى را در مدت دو سه ماه به ورشکستگى برساند؛ آن هم دو سه کشورى که توسعه‌ى نسبتاً خوب و رونق اقتصادى داشتند. رئیس یکى از همین کشورها در همان روزها به‌مناسبتى به تهران آمده بود و با بنده ملاقات کرد و گفت همین قدر به شما بگویم که ما در یک شب بکلى فقیر شدیم! یک سرمایه‌دار امریکایى، یهودى مثل نخى که به‌یکباره مى‌کشند و یک بنا؛ بناى عروسکى، روى هم مى‌ریزد، عمل کرد و یک نخ را کشید و همه چیز را به هم ریخت. امریکاییها آن‌جایى که لازم داشتند، پنجاه، شصت میلیارد تزریق کردند - پنجاه میلیارد به یکى، سى میلیارد به یکى دیگر - اما آن‌جایى که لازم نداشته باشند، تزریق نمى‌کنند و آن کشور را به خاک سیاه مى‌نشانند. البته تزریق کردن یعنى این‌که دوباره همان ساخت عروسکى را به شکل دیگرى برپا کنند. به‌هرحال، نمى‌گذارند اقتصاد این کشورها استحکام پیدا کند. ۱۳۸۳/۰۴/۰۱

بعضى از کشورها ممکن است تولیدات زیرزمینىِ خودشان را، نفت خودشان را، بشکه‌هاى نفت را، منتقل کنند به صاحبان ثروت و علم در دنیا، محصولات آنها را بخرند، یک ظاهرِ پیشرفتى هم ممکن است به‌وجود بیاید امّا این پیشرفت نیست؛ پیشرفت آن‌وقتى است که "درون‌زا" باشد، آن‌وقتى است که متّکى به استعداد درونى یک ملّت باشد. وزن و اعتبار کشورها و دولتها و ملّتها هم وابسته‌ى به همین درون‌زایى است. اگر چنانچه از درون، یک حرکتى، جهشى، رشدى به‌وجود آمد، به یک کشور، به یک ملّت، وزن میدهد، اعتبار میدهد، ارزش میدهد، ابّهت میدهد. ۱۳۹۲/۰۷/۱۷


* سوال سوم: عناصر استحکام ساخت درونی کشور چیست؟

عناصر این استحکام، برخى عناصر همیشگى است، برخى هم عناصر فصلى است. آنچه که جزو عناصر همیشگى است، عزم راسخ است؛ که عرض کردیم. مسئولان کشور باید تصمیمشان را در مواجهه‌ى با مشکلات حفظ کنند، عزم راسخ خودشان را محفوظ بدارند، دچار تزلزل نشوند. به سمت آرمانها حرکت کردن، این عزم راسخ را نیاز دارد. اینجور نباشد که با مشاهده‌ى اخم دشمن، ترشروئى دشمن، حرکت معارضه‌ى دشمن با شکلهاى مختلفش - تبلیغاتى‌اش، سیاسى‌اش، اقتصادى‌اش و امثال اینها - متزلزل شوند. هم عزم راسخ مسئولین لازم است، هم عزم راسخ مردم لازم است. البته این دومى - عزم راسخ مردم - الزاماتى هم دارد، که حالا معلوم است. ما اگر بخواهیم عزم راسخ مردم را حفظ کنیم، یک سلسله وظائفى را باید انجام دهیم.
اما آنچه که فصلى است - آنچه که در حال حاضر براى کشور اولویت دارد - به نظر من مسئله‌ى اقتصاد و مسئله‌ى علم است. مسئولان کلان کشور، سیاستگذاران کشور، کسانى که اداره‌ى امور اساسى را در کشور به عهده دارند، به این دو نقطه‌ى اصلى براى پیشرفت باید توجه کنند. روى مسئله‌ى اقتصاد کشور باید تکیه شود، روى مسئله‌ى پیشرفت علمى کشور هم باید تکیه شود. ۱۳۹۲/۰۴/۳۰

ساخت اقتدار درونى ملّت که در درجه‌ى اوّل با ایمان صحیح و راسخ و با اتّحاد آحاد مردم و با عمل درست مسئولین کشور و با همراهى مسئولان و آحاد مردم و با توکّل به خداى متعال انجام خواهد گرفت؛ یعنى به‌کار گرفتن عقل و معنویّت و توکّل و حرکت و عمل؛ بلاشک در اوضاع منطقه هم اثر میگذارد، کما اینکه تا حالا هم اثر گذاشته است. ۱۳۹۲/۰۶/۲۰

ما گفته‌ایم «علم» بایستى رشد پیدا کند؛ ما گفته‌ایم «تولید داخلى» بایستى اساس کار باشد؛ ما گفته‌ایم «نگاه خوشبینانه به استعداد بومى کشور» بایستى جدّى باشد، استعدادها پرورش پیدا کند؛ اینها پایه‌هاى اصلى کار است. وقتى کشورى با تکیه‌ى به استعدادهاى درونى، با تکیه‌ى به ابتکار نیروى انسانى خود، با تکیه‌ى به علم و دانش خود، با تکیه‌ى به ایمان خود و با اتّحاد حرکت میکند، قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید. بنابراین ما تردیدى نداریم که آینده‌ى روشنى داریم؛ البتّه اینکه این آینده زود باشد یا دیر باشد، دست من و شما است: اگر خوب حرکت کنیم، آینده زودتر خواهد رسید؛ اگر چنانچه تنبلى و کوتاهى و خودخواهى و دنیاپرستى و دل دادن به این ظواهر، چشم ما را یک قدرى پُر کند، ساقط کند ما را، در درون خودمان ریزش - چه ریزش شخصى در درون، چه ریزش اجتماعى - پیدا بکنیم، البتّه دیرتر به دست خواهد آمد؛ امّا بدون تردید به دست خواهد آمد و این به برکت مجاهدتها و فداکارى‌ها است. ۱۳۹۲/۰۶/۲۶


* سوال چهارم: نتیجه‌ی‌ استحکام ساخت درونی کشور چیست؟

عاملى که مى‌تواند کشور شما را در مقابل هر افزون‌طلبى، هر انحصارطلبى، هر تجاوز، هر ماجراجویى و هر بحران‌سازى حفظ کند، استحکام ساخت داخلى نظام است. ۱۳۸۲/۰۲/۲۲


* سوال پنجم: اگر استحکام ساخت درونی نشود چه خطراتی ما را تهدید می‌کند؟

ما در سند چشم‌انداز - که یک سند اساسىِ بالادستىِ مهم و مرجع است - براى کشورمان رتبه‌ى اول را در بخشهاى مهم و حیاتى و اساسى پیش‌بینى کردیم؛ باید به این رتبه برسیم... معتقدیم میشود به آن مرحله‌ى اول رسید، اگر سرعت را بیشتر و منضبطتر بکنیم. لذا این احتیاج دارد به جهاد. هم باید شتاب باشد، هم باید تدبیر باشد تا بتوانیم به این رتبه‌ى اول برسیم. این رتبه‌ى اول بودن هم فقط یک هوس نیست که بگوئیم اول بشویم؛ نه، این به خاطر این است که سرنوشت ملتها امروز به این وابسته است. اگر یک کشورى نتواند از لحاظ اقتصادى، از لحاظ علمى، از لحاظ زیرساختهاى پیشرفت، خودش را تأمین کند و رشد پیدا کند، بیرحمانه مورد تطاول قرار خواهد گرفت. ما نمیخواهیم مورد تطاول قرار بگیریم...
به هیچ قیمتى اجازه ندهیم اینها در اقتصاد ما، در فرهنگ ما، در سیاست ما، در سرنوشت و مقدرات ما دخالت کنند؛ این احتیاج دارد به این که استحکام درونى و داخلى پیدا کنیم...
ظرفیت کشور، خیلى حقیقت درخشان و مهمى است. ظرفیتهاى کشور، فوق‌العاده است. ظرفیت منابع انسانى ما جزو ظرفیتهاى ممتاز در سطح جهان است؛ این ظرفیت را باید بالفعل کرد و باید به کار گرفت. ۱۳۹۰/۰۵/۲۶


* سوال ششم: نقش پیشرفت علمی در رسیدن به استحکام ساخت درونی چیست؟

یکى از موضوعهایى که نمى‌گذارند در کشورهاى زیر سلطه رشد کند و بشدت مانع آن مى‌شوند، مسأله‌ى علم است؛ چون مى‌دانند علم ابزار قدرت است. خود غربى‌ها با علم به قدرت رسیدند؛ این یکى از پدیده‌هاى تاریخ بود. البته علم بین شرق و غرب دست به دست گشته و براى مدتى هم آنها در جهالت بودند. در همان دوره‌ى قرون وسطا، که خودشان توصیف مى‌کنند، در این طرف دنیا وقت شکوفایى علم بوده است؛ اما بمجردى که آنها به علم رسیدند، از علم به‌صورت یک ابزار براى اقتدار و کسب ثروت و گسترش سلطه‌ى سیاسى و جذب ثروت ملتها و تولید ثروت براى خودشان استفاده کردند و از آن ثروت باز تولید علم کردند و علم را بالا بردند و دانش خودشان را رشد دادند. آنها مى‌دانند که علم چقدر در قدرت بخشیدن به یک ملت و به یک کشور، تأثیر دارد، لذاست که اگر بخواهند نظام سلطه؛ یعنى رابطه‌ى سلطه‌گر و سلطه‌پذیر باقى بماند و حاکمِ بر نظم جهانى باشد، باید نگذارند آن بخشى که آنها مایلند سلطه‌پذیر باشند، داراى علم شوند؛ این یک استراتژى است که بروبرگرد ندارد و الان رفتارشان هم در دنیا بر همین منوال است؛ لذا باید براى کسب علم و تحقیق جهاد کرد؛ باید کار کرد. ۱۳۸۳/۰۴/۰۱

باید هم علم را بیاموزیم و هم علم را تولید کنیم. ما باید یک کشور عالم بشویم. در یک روایتى از امیرالمؤمنین نقل شده است که فرمود: «العلم سلطان، من وجده صال و من لم یجده صیل علیه»؛ یعنى علم اقتدار است، علم مساوى است با قدرت؛ هر کسى که علم را پیدا کند، مى‌تواند فرمانروایى کند؛ هر ملتى که عالم باشد، مى‌تواند فرمانروایى کند؛ هر ملتى که دستش از علم تهى باشد، باید خود را آماده کند که دیگران بر او فرمانروایى کنند. ما باید علم را با همه‌ى معناى کامل آن به عنوان یک جهاد دنبال کنیم؛ این را من به جوانها، استادان و دانشگاهها مى‌گویم. علاوه بر این، علم مجرد و به تنهایى هم کافى نیست؛ علم را باید وصل کنیم به فناورى، فناورى را باید وصل کنید به صنعت، و صنعت را باید وصل کنیم به توسعه‌ى کشور. صنعتى که مایه‌ى توسعه و پیشرفت کشور نباشد، براى ما مفید نیست؛ علمى که به فناورى تولید نشود، فایده‌اى ندارد و نافع نیست. وظیفه‌ى دانشگاهها سنگین است؛ وظیفه‌ى آموزش و پرورش سنگین است؛ وظیفه‌ى مراکز تحقیقاتى و مراکز پژوهشى سنگین است. ۱۳۸۵/۰۱/۰۱


* سوال هفتم: جایگاه پیشرفت اقتصادی برای دستیابی به استحکام ساخت درونی چیست؟

یک رکن اقتدار ملى، اقتدار اقتصادى است؛ یعنى کشور از لحاظ اقتصادى بتواند پول ملى خودش را تقویت کند؛ در بازارهاى اقتصادى دنیا حضور تأثیرگذار داشته باشد؛ در بهبود وضع اقتصادى کشور از امکانات خودش استفاده کند؛ فقر را در کشور ریشه کن و یا حد اقل کم کند و بتواند به عنوان یک کشور ثروتمند و غنى، در مقابل چشم دنیا، کارایى نظام خودش را نشان دهد. این مى‌شود اقتدار اقتصادى‌، که مسئولان اقتصادى‌ کشور موظّفند این کارها را انجام دهند. اقتدار اقتصادى‌ همچنین به معناى این است که در کشور، بیکارى وجود نداشته باشد؛ اشتغال وجود داشته باشد؛ تولید صنعتى و کشاورزى در حدّ مطلوب باشد؛ از منابع و معادن کشور به نحو بهینه استفاده شود. این هم اقتدار اقتصادى است که بخشهاى گوناگون نسبت به آن مسئولیت دارند. ۱۳۸۰/۰۲/۲۸

وقتى‌که همه‌ى سرمایه‌اندوزان بین‌المللى سعى مى‌کنند یک ملت و یک کشور را در چنبره‌ى اختاپوس اقتصادىِ‌ خودشان درآورند و با نامهاى فریبنده و به‌ناحق، منابع یک ملت را جذب کنند، اگر مسئولان اقتصادى‌ کشور توانستند با تدبیر و هوشیارى و با سرعت عمل متناسب، تدابیر لازم را پیش گیرند و مانع از نفوذ پنجه‌ى دشمن در اقتصاد کشور شوند و اقتصاد ملى را شکوفا کنند، ملت احساس اقتدار مى‌کند. ۱۳۸۰/۰۱/۲۸


* سوال هشتم: نسبت استحکام ساخت درونی با اقتدار بین‌المللی چیست؟

وقتى ملتى ساخت داخلى‌اش مستحکم است، اختلاف سلیقه، افرادش را به دشمنان یکدیگر تبدیل نمى‌کند. این ملت براى مسؤولان و محورهاى اداره کشورش اهمیت و احترام قائل است؛ چون این موضوع تعیین کننده است. وقتى دلهاى این ملت با ایمان عمیق - مثل ایمان شما - همراه شد، هیچ قدرتى نمى‌تواند آن را شکست دهد و وادار به عقب‌نشینى کند. ما با این پشتوانه مى‌توانیم با همه چالشهاى بین‌المللى مقابله کنیم و پیش برویم. ۱۳۸۲/۰۷/۲۲

و این است که رتبه‌ى ما را در دنیا بالا میبرد. در مناسبات بین‌المللى سهم هر کشورى به قدر قدرت درونى او است؛ هر مقدارى که واقعاً در درون اقتدار داشته باشد، سهمش از مجموعه‌ى مناسبات بین‌المللى به همان نسبت بالاتر است. ۱۳۹۲/۰۶/۰۶


* سوال نهم: تاثیر جهانی ایستادگی و استحکام‌ ساخت درونی چیست؟

آنچه را که امروز ملت ایران داعیه دارد، عبارت است از مبارزه‌ى با ظلم جهانى، مبارزه‌ى با استکبار جهانى؛ البته این براى خود ملت برکات دارد. وقتى که یک ملت مى‌ایستد، از شبکه‌ى پرهیمنه‌ى پرهیاهوى دشمن واهمه نمیکند، علمش هم پیش میرود، اقتصادش هم پیش میرود، مسائل اجتماعى‌اش هم پیش میرود، جوانش هم آگاه میشود؛ بر روى ملتهاى دیگر هم اثر میگذارد؛ فکرش، دینش، شعارش، دنیا را فرا میگیرد. شعارهائى که ما یک روز مظلومانه در اینجا سر میدادیم، ملت ایران تنها بود، امروز شعارهاى تقریباً همه‌جائى در دنیاى اسلام شده. یک ملت میتواند اثرگذار باشد و میتواند خودش را مستحکم کند. این استحکام ادامه پیدا خواهد کرد. ما ان‌شاءاللَّه در علم پیشرفت میکنیم، در اقتصاد پیشرفت میکنیم، در سازندگى پیشرفت میکنیم. این ملت، این جوانان، این همتها، این استقامتها، کشور را مثل دسته‌ى گل خواهد ساخت و ان‌شاءاللَّه الگوئى خواهد شد براى دنیاى اسلام. ۱۳۹۰/۱۱/۲۶


* سوال دهم: ادبیات و عملکرد امام خمینی(ره) درباره‌ی  استحکام ساخت درونی چه بود؟

بحث درباره‌ى این حرکت عظیم امام که عزت ملى را در کشور ما و ملت ما زنده کرد، یک بحث متکى به واقعیات جامعه است؛ یک بحث صرفاً ذهنى نیست. عزت یعنى چه؟ عزت به معناى ساخت مستحکم درونى یک فرد یا یک جامعه است که او را در مقابله‌ى با دشمن، در مقابله‌ى با موانع، داراى اقتدار میکند و بر چالشها غلبه میبخشد...
کارهاى بزرگى که همه میگفتند نشدنى است، با طلوع امام، این کارها شدنى شد؛ همه‌ى سدهائى که گفته میشد شکستنى نیست، با حضور امام، این سدها شکستنى شد. او علاوه بر اینکه خود، مظهر عزت نفس و اقتدار معنوى بود، روح عزت را در ملت هم زنده کرد...
همت امام - که رهبر این انقلاب و زمامدار این انقلاب و پیشواى این انقلاب بود - بر این گماشته شد که روح عزت ملى را در این مردم احیاء کند؛ عزت آنها را به آنها برگرداند. امام بزرگوار فرهنگ «ما میتوانیم» را به دهان مردم انداخت و در دل آنها جایگزین کرد؛ این همان فرهنگ قرآنى است که فرمود:«و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین». خود ایمان به معناى علو است. ایمان وسیله‌ى علو مادى است، اما فقط این نیست؛ نفس ایمان علوآور است، عزت‌آور است، یک ملت را رشد میدهد. خود امام جلو افتاد، رهبرى کرد، آن وقت انگیزه‌ها در مردم بیدار شد، همتها در مردم بیدار شد، استعدادها جوشیدن گرفت؛ و عمل مردم، حضور مردم در صحنه، زمینه‌ى جلب رحمت الهى شد...
وقتى ادبیات انقلابى امام را ملاحظه میکنید، مى‌بینید تکیه‌ى اصلى بر روى ساخت درونى ملت است؛ احیاى روح عزت، نه با تفاخر، نه با غرور، نه با به‌خودبستن، بلکه با استحکام ساخت درونى. آنچه که ما باید به آن توجه کنیم، این است که این یک کارِ مقطعى نیست؛ این یک کارِ مستمر است، یک کارِ ادامه‌دار است. ملت باید با عوامل رکود و ایستائى مقابله کند. عواملى وجود دارد که یک انسان پیشرو را، یک ملت پیشرو را متوقف میکند. بعضى از این عوامل در درون خود ماست؛ بعضى از این عوامل، تمهیدات دشمن است. اگر بخواهیم دچار رکود نشویم، دچار ذلت نشویم، دچار عقبگرد نشویم، دچار همان وضعیت دوزخىِ قبل از انقلاب نشویم، باید حرکتمان متوقف نشود. اینجاست که با یک مفهومى به نام «پیشرفت» روبه‌رو میشویم. باید دائم پیشرفت کنیم. این عزت ملى، این استحکام درونى، این ساخت مستحکم، بایستى دائم در حال جلو رفتن باشد و ما را به پیشرفت برساند. ۱۳۹۱/۰۳/۱۴


* سوال یازدهم: نسبت حل مشکلات کشور با استحکام ساخت درونی چیست؟

نگاهمان به بیرون نباشد. این، توصیه‌ى ما است؛ این معنایش این نیست که از امکاناتى که در بیرون هست استفاده نکنیم؛ این دو حرف با هم اشتباه نشود. امیدمان را به بیرون از ظرفیّت داخلى کشور ندوزیم. در بیرون از مجموعه‌ى کشور و نظام جمهورى اسلامى، جبهه‌ى بزرگى وجود دارد که با همه‌ى توان از سى و چند سال پیش به این طرف کوشیده نگذارد که این انقلاب ریشه‌دار بشود، نگذارد که این نظام جمهورى اسلامى پایدار بماند، نگذارد که پیشرفت کند، نگذارد که در زمینه‌هاى گوناگون الگو بشود. نمیشود از دشمن و روشهاى خصمانه‌اى که کرده، انتظار دوستى و محبّت و صمیمیّت داشت. نمیگوییم از اینها استفاده نکنید، امّا میگوییم اطمینان نکنید، اعتماد نکنید، چشم به آنجا ندوزید، چشم به داخل بدوزید. در داخل کشور خیلى امکانات وجود دارد که اگر چنانچه نگاه ما - چه در زمینه‌هاى اقتصادى، چه در زمینه‌هاى فرهنگى، چه در زمینه‌هاى گوناگون دیگر - [به آنها باشد و] اگر بتوانیم از این نیروهاى داخلى استفاده کنیم، کلید حلّ مشکلات اینجا است؛ یعنى در درون کشور و امکانات داخلى کشور است که از اینها میشود خردمندانه بهره‌بردارى کرد. اینها باید شناسایى بشوند. ۱۳۹۲/۰۶/۰۶

آنچه که ما احساس میکنیم که براى رفع مشکلات بایدانجام داد - مشکلات هم مال امروز نیست، مشکلات همیشه وجود داشته است، در همه‌ى کشورها هم وجود دارد؛ یعنى اگر کسى تصوّر کند که حالا در فلان کشور پیشرفته، یا فلان کشور اروپایى، یا غربى، یا ثروتمند، یا پرجمعیّت، یا کم‌جمعیّت، مشکلاتى وجود ندارد، خطا است؛ مشکلات همه‌جا هست؛ طبیعت کارِ یک ملّت این است که بالاخره در کار او مشکلاتى وجود دارد، مسئولینش باید آن مشکلات را برطرف بکنند و حرکتشان را ادامه بدهند؛ حالا بعضى میخواهند مشکلات را با کمک دیگران، با تکیه‌ى به دیگران، با رشوه دادن به دیگران، با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند؛ بعضى‌ها هم نه، میخواهند مشکلات را با نیروى خودشان، با توان داخلى خودشان حل کنند - اعتقادمان این است که باید به تقویت ساخت درونى نظام اهمّیّت بدهیم؛ این اساس کار است. از درون، خودمان را باید تقویت کنیم. تقویت درونى با اندیشه‌ى کامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چیزى است ممکن؛ چه به‌وسیله‌ى پیشرفت علمى، چه به‌وسیله‌ى ساخت و مدیریّت درست اقتصادى؛ اینها کارهایى است که به نظر ما ممکن است.
خب، امروز شما ملاحظه کنید، وقتى روى نفتِ ما فشار مى‌آورند، ما دچار مشکل میشویم، این ناشى از چیست؟ ناشى از این است که ما تکیه‌مان را به نفت از بعد از دوره‌ى جنگ و پایان جنگ تا امروز، نتوانستیم کم کنیم، اگر ما تکیه‌مان را به نفت کم میکردیم، فشار بر روى نفت این‌قدر براى ما سخت تمام نمیشد. بنابراین به خودمان بایستى مراجعه کنیم، از خودمان بایستى بخواهیم که گره‌ها را با نیروى اراده حل کنیم. ۱۳۹۲/۰۶/۱۴
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۵۱
0

23 فرمایش کلیدی امام درباره آمریکا

بدانید شما با یک قدرتى مواجه هستید که اگر یک غفلت بشود، مملکتتان از بین مى‏رود. غفلت نباید بکنید. غفلت‏نکردن به این است که همه قوا، هرچه فریاد دارید، سر (آمریکا) بکشید، هرچه تظاهر دارید، بر ضد آن بکنید.

به گزارش مشرق به نقل از تسنیم، فرازهایی از فرمایشات امام خمینی درباره آمریکا به شرح ذیل است:

   حضرت امام خمینی(ره): هرچه فریاد دارید، بر سر آمریکا بکشید که همین فریاد همگانى‏ «مرگ بر آمریکا» براى او مرگ مى‏آورد(1)

  آمریکا کیست؟
آمریکا دشمن شماره اول بشر و ما است،(2) آمریکاى جهانخوار، بزرگترین دشمن اسلام و مسلمانان جهان مى‏باشد،(3) آمریکاى حیله‏گر، دشمن شماره یک است و به خون اسلام و استقلالشان تشنه (است).(4)
آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است. آمریکا براى سیطره سیاسى و اقتصادى و فرهنگى و نظامى خویش بر جهان زیر سلطه، از هیچ جنایتى خوددارى نمى‏نماید.(5) آمریکا دشمن همه ادیان است حتى مسیحیت، آمریکا اصلاً اعتنا به ادیان ندارد و جز منافع خودش را نمى‏خواهد، حتى منافع آمریکاییها (را) هم نمى‏خواهد، منافع دولت آمریکا را مى‏خواهد.(6)

  سرشت آمریکا؛ دشمنى با اسلام‏
در نهاد و سرشت آمریکا، کینه و دشمنى با اسلام ناب محمدى(ص) موج مى‏زند.(7) آمریکا و اسرائیل با اساس اسلام دشمنند، چراکه اسلام و کتاب و سنت را خار راه خود و مانع از چپاولگرى‏شان مى‏دانند، چراکه ایران با پیروى از همین کتاب و سنت بود که در مقابل آنان به‏پاخاست و انقلاب نمود و پیروز شد.(8)

  تعمد جهان‏خواران به نابودى اسلام‏
آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل مى‏کنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسى خود تجدید نظر نماییم و ما خامى کرده‏ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهاى تند یا جنگ سبب بدبینى غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزواى کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانى مى‏کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین مى‏گذارند، این یک نمونه است که خدا مى‏خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانى» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیاى تفرعن و استکبار و بربریت، چهره واقعى خود را در دشمنى دیرینه‏اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده‏اندیشى به درآییم و همه‏چیز را به‏حساب اشتباه و سوء مدیریت و بى‏تجربگى نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسأله، اشتباه ما نیست بلکه تعمد جهان‏خواران به نابودى اسلام و مسلمین است.
روحانیون و مردم عزیز حزب اللَّه و خانواده‏هاى محترم شهدا حواسشان را جمع کنند که با این تحلیلها و افکار نادرست، خون عزیزانشان پایمال نشود.(9)

  تا نابودى کامل ما، از ما دست‏بردار نیستند
خطر آمریکا به‏حدى است که اگر کوچکترین غفلتى کنید، نابود مى‏شوید. هر دو ابرقدرت، کمر به نابودى ملل مستضعف بسته‏اند و ما باید از مستضعفین جهان پشتیبانى کنیم.(10) آمریکا و شوروى در کمین نشسته‏اند و تا نابودى کاملتان از شما دست بر نخواهند داشت.(11)

  وظیفه ما دقیقاً مبارزه با آمریکاى جهان‏خوار
جهان باید بداند که ایران راه خود را پیدا کرده است و تا قطع منافع آمریکاى جهان‏خوار، این دشمن کینه‏توز مستضعفین جهان، با آن مبارزه‏اى آشتى‏ناپذیر دارد و حوادث ایران نه تنها ما را براى لحظه‏اى عقب نخواهد نشاند، که ملت ما را در نابودى منافع آن مصمم‏تر خواهد کرد. ما مبارزه سخت و بى‏امان خود را علیه آمریکا شروع کرده‏ایم و امیدواریم فرزندانمان با آزادى از زیر یوغ ستمکاران، پرچم توحید را در جهان بیفرازند. ما یقین داریم اگر دقیقاً به وظیفه‏مان که مبارزه با آمریکاى جنایتکار است، ادامه دهیم، فرزندانمان شهد پیروزى را خواهند چشید.(12)

  لزوم فریاد همگانى «مرگ بر آمریکا»
اگر همه مسلمینى که در دنیا الآن هستند که قریب یک میلیارد هستند،(13) همه از خانه بیرون بیایند، فریاد بکنند «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل»، همین قول براى آن‏ها مرگ مى‏آورد.(14) ما با فریاد، محمدرضاخان را بیرون کردیم. شما خیال مى‏کنید با تفنگ بیرون کردیم؟ با فریاد، با «اللَّه اکبر»! این‏قدر «اللَّه اکبر» بر مغز این‏ها کوبیده شد که خودشان را باختند و فرار کردند. از این مملکت رفتند.
مسلمین باید فریاد بزنند، گمان نکنند که فریاد و شعار فایده ندارند. خیر، شعار فایده دارد، اما اگر همه فریاد بزنند. فریاد منِ تنها هیچ‏چیز نیست. فریاد یک محله، یک شهر هیچ‏چیز نیست.(15) ما باید هرچه فریاد داریم، به سر این‏ها بزنیم.(16)

  هرچه فریاد دارید، بر سر آمریکا بکشید
بدانید شما با یک قدرتى مواجه هستید که اگر یک غفلت بشود، مملکتتان از بین مى‏رود. غفلت نباید بکنید. غفلت‏نکردن به این است که همه قوا، هرچه فریاد دارید، سر (آمریکا) بکشید، هرچه تظاهر دارید، بر ضد آن بکنید. هر عملى دارید؛ عمل مثبت را، (بر ضد) آن کنید.(17)

  فریاد «مرگ بر آمریکا»؛ برخلاف اسلام؟!!!
بار الها! ملت مجاهد ما در این برهه زمان، با چه حوادثى و با چه چهره‏هایى مواجه است؛ عصرى که حکومتهاى مسلمین آن‏چنانند و رسانه‏هاى گروهى آن‏چنان و ابرقدرتها این‏چنین، عصرى که باطل را به‏صورت حق به خورد مردم مى‏دهند و جنایات را به‏صورت صلح‏طلبى، عصرى که دشمنان اسلام و مسلمین با ملتهاى مستضعف، آن مى‏کنند که چنگیز نکرد و اکثر حکومتهاى مسلمانان، در جنایاتى که بر ملتهاى خود مى‏رود، از جانیان طرفدارى مى‏کنند، عصرى که فریاد مرگ بر اسرائیل و آمریکا، برخلاف اسلام تلقى مى‏شود!(18)

  اعلان برائت؛ مرحله اول مبارزه‏
اعلان برائت، مرحله اول مبارزه و ادامه آن مراحل دیگر، وظیفه ما است و در هر عصر و زمانى، جلوه‏ها و شیوه‏ها و برنامه‏هاى متناسب خود را مى‏طلبد و باید دید که در عصرى همانند امروز که سران کفر و شرک، همه موجودیت توحید را به خطر انداخته‏اند و تمامى مظاهر ملى و فرهنگى و دینى و سیاسى ملتها را بازیچه هوسها و شهوتها نموده‏اند، چه باید کرد؟(19)

  برائت؛ سرآغاز علنى‏ساختن منشور مبارزه‏
اعلان برائت(20)، تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکل مجاهدان براى ادامه نبرد با کفر و شرک و بت‏پرستها است و به شعار هم خلاصه نمى‏شود که سرآغاز علنى‏ساختن منشور مبارزه و سازماندهى جنود خداى تعالى در برابر جنود ابلیس و ابلیس‏صفتان است و از اصول اولیه توحید به‏شمار مى‏رود.(21)

  مبارزه تا نابودى کامل دشمنان جهانخوار
ما به یارى خدا تا نابودى کامل دشمنان اسلام و ملتهاى مستضعف جهان در برابر آنان، و به‏خصوص در مقابل آمریکاى جهان‏خوار ایستادگى خواهیم کرد.(22)
آمریکاى جهان‏خوار باید بداند که ملت عزیز و خمینى تا نابودى کامل منافعش او را راحت نخواهند گذاشت و تا قطع هر دو دست آن، به مبارزه خدایى خود ادامه خواهند داد.(23)
ما تا آخر عمر، علیه دولت آمریکا مبارزه مى‏کنیم و تا آن‏را به جایش ننشانیم و دستش را از منطقه کوتاه نکنیم و به تمام مبارزان راه آزادى کمک نکنیم تا آن‏ها را شکست دهند و خود مردم ایران سرنوشت خویش را به دست گیرند، از پاى نمى‏نشینیم.(24) دنیا باید آمریکا را از بین ببرد و الا تا این‏ها هستند، این مصیبت‏ها در دنیا هست. اینجا نشد، یک جاى دیگر.(25)


 1) و 2) صحیفه امام، ج 10، ص 373
3) صحیفه امام، ج 15، ص 305
4) صحیفه امام، ج 21، ص 179
5) صحیفه امام، ج 13، ص 212
6) صحیفه امام، ج 17، ص 312
7) صحیفه امام، ج 21، ص 52
8) صحیفه امام، ج 19، ص 28
9) صحیفه امام، ج 21، ص 291
10) صحیفه امام، ج 12، ص 202
11) صحیفه امام، ج 21، ص 89
12) صحیفه امام، ج 15، ص 171
13) عبارت «اگر در روز قدس» از اینجا حذف شده است.
14) صحیفه امام، ج 13، صص 80 - 81
15) صحیفه امام، ج 13، ص 90
16) صحیفه امام، ج 17، ص 84
17) صحیفه امام، ج 11، ص 121
18) صحیفه امام، ج 17، صص 50 - 51
19) صحیفه امام، ج 20، ص 316
20) عبارت «در حج» از اینجا حذف شده است.
21) صحیفه امام، ج 20، ص 316
22) صحیفه امام، ج 12، ص 261
23) صحیفه امام، ج 14، صص 407 - 408
24) صحیفه امام، ج 12، ص 175
25) صحیفه امام، ج 17، ص 84

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۲ ، ۱۸:۴۳
0

اگر آمریکا و اسرائیل لا اله الا الله بگویند ما قبول نداریم

سخنان امام خمینی در دیدار با اعضای سازمان جنبش امل ۶/۸/۱۳۶۰395789_KNqecd2C1-2

از اول مبارزات، قضایای لبنان و فلسطین جزء مقاصد اصلی ما بوده است و از مسائل ایران جدا نبوده است. به طور کلی، مسلمان نباید تنها نظرش[به]طایفه ‏ای از مسلمانان باشد. آقای موسی صدر فرزندی از فرزندان من است. من برای او متأثر و متأسفم و اقداماتی هم، چه در نجف و چه در ایران، نموده‏ام و امیدوارم هر چه زودتر او را در بین خودمان ببینیم.

از آنجا که منطقه در شُرف یک نهضت اسلامی عمومی است، امریکا دست به طرح قضایایی زده است تا بلکه بتواند دست مردم بی ‏پناه منطقه را از سرنوشتشان کوتاه کند و متأسفانه بعضی از دولتها هم او را کمک می ‏کنند؛ طرح سادات و فهد [۱]یکی است. بر فرض که امریکا یک طرح صد در صد اسلامی ـ انسانی بدهد، ما باور نمی ‏کنیم که آنها به نفع صلح و منافع ما گامی بردارند. اگر امریکا و اسرائیل «لا اله الاّ اللّه‏» بگویند، ما قبول نداریم؛ چرا که آنها می‏ خواهند سرِ ما کلاه بگذارند. آنها که صحبت از صلح می ‏کنند، می‏ خواهند منطقه را به جنگ بکشند. شما متوقعید ما در مقابل امریکا و اسرائیل و دیگر ابرقدرت ها، که می‏ خواهند منطقه را ببلعند، بی‏ تفاوت باشیم؟ نه، ما با هیچ کدام از ابرقدرتها و قدرتها سر سازش نداریم، نه تحت سلطه امریکا می‏رویم و نه زیر بار شوروی. ما مسلمانیم و می‏ خواهیم زندگی کنیم. ما می‏ خواهیم زندگی فقیرانه داشته باشیم، ولی آزاد و مستقل باشیم. ما این پیشرفت و تمدنی که دستمان پیش اجانب دراز باشد را نمی‏ خواهیم.ماتمدنی را می‏ خواهیم که بر پایه شرافت و انسانیت استوار باشد و بر این پایه، صلح را حفظ نماید. ابرقدرت ها می ‏خواهند انسانیت انسان ها را تحت سلطه قرار دهند و ما و شما و هر مسلمانی مکلف است در مقابل آنها بایستد و سازش نکند و طرح هایی از قبیل طرح سادات و فهد را رد کند. بر ما واجب است که اینگونه طرحها را، که به نفع مستضعفین نیست، محکوم نماییم.

من به شما اطمینان می ‏دهم که مسائل ما از شما جدا نیست. ولی شما خوب می‏دانید که امریکا و عوامل داخلی ‏اش یک لحظه ما را آرام نگذاشتند. لذا، اگر ما به شما کمک شایانی نکردیم، چون گرفتار این جنایتکاران هستیم. ما لبنان را از خودمان می‏ دانیم. شیعیان لبنان و ایران و مسلمانان همه جهان یکی هستند. ما امیدواریم تا وحدت خودمان را حفظ نماییم.

مسئله‏ ای را که می ‏خواهم اکیداً به شما تذکر دهم این است که این معنا که «نمی‏ شود با قدرتهای بزرگ طرف شد» را از گوش هایتان بیرون کنید. شما بخواهید، می‏توانید؛ زیرا پشتیبان شما خداست. این زمزمه ‏هایی را که ابرقدرتها به وسیله ایادی‏شان کرده ‏اند که تا متکی به یکی از دو قدرت نشوید نمی‏ توانید به زندگی خود ادامه دهید، صددرصد غلط است. به روی پای خودتان بایستید و محکم و استوار با خدا باشید و سعی کنید تا قبل از هر پیشرفتی در انسانیت پیشرفت کنید. در این صورت، خداوند ما را یاری خواهد کرد تا بتوانیم استقلال و آزادی و اسلاممان را حفظ کنیم. ان شاءاللّه‏، موفق باشید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه‏ و برکاته

۱ـ رئیس جمهور مصر و پادشاه عربستان.
منبع:صحیفه نور جلد ۱۵

  • منبع:

    http://alhagh.parsiblog.com/


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۲ ، ۱۶:۱۰
0

شروط امام برای مذاکره

با انتشار اخباری در زمینه سازی ایدئولوژیک بر اساس خاطرات شخصی و دو نفره میان امام خمینی (ره) و آقای هاشمی رفسنجانی درباره مذاکره و رابطه با آمریکا و اندکی پس از آن گفتگوی تلفنی آقای دکتر حسن روحانی با باراک اوباما، رئیس جمهور امریکای جهان‌خوار، لازم است در راستای تبیین اندیشه های امام خمینی(ره) نکاتی را یادآوری شود:

 

1. اساسا ما علاقه‌ و نیازی به رابطه با امریکا نداریم و این امریکایی‌ها هستند که به چنین رابطه‌ای نیازمند و محتاج هستند: «ما روابط با آمریکا می خواهیم چه بکنیم، روابط ما با آمریکا، روابط یک مظلوم با یک ظالم است. روابط یک غارت شده با یک غارتگر است. ما می خواهیم چه کنیم آنها میل دارند، که باما روابط، آنها احتیاج دارندکه با ما روابط داشته باشند، ما چه احتیاجی به آمریکا داریم، آمریکا آن طرف دنیاست، آنها می خواهند که بازار داشته باشند اینجا، آنها باز طمع دارند که نفت ما را بخورند. ما که، اسلام که بنا ندارد که ظلم به دیگری بکند، مظلوم هم نخواهد شد.(۱)» صحیفه نور، جلد: ۶، ص : ۵۷

 

 

2. برقراری رابطه با امریکای جهان‌خوار برای هیچ دولتی در جمهوری اسلامی ایران افتخار و شرافت محسوب نمی‌شود و ای بسا مایه ننگ نیز محسوب بشود: «شرافتی نیست رابطه داشتن با امثال آمریکا، دولت آمریکا یک شرافت انسانی مع الاسف الآن ندارد که ما بخواهیم به واسطه آن شرافت انسانی اش با آن رابطه داشته باشیم . دولت آمریکا این است که دارید می بینید که مظلوم را- دارد- در هر جا پیدا می کند پوست می کند، هر جا بتواند می رود و بمب سرشان می ریزد، هر چه بتواند ذخائر ملّت ها را می برد، ما بخواهیم روابط با اینها داشته باشیم؟ بهتر این است که ما با اینها روابط نداشته باشیم ، بهتر این است با آنهائی که می خواهند ما را بچاپند رابطه نداشته باشیم.(۲)» صحیفه نور، جلد: ۱۱، ص : ۳۵

 

 

3. این بهانه که به واسطه برخی مصالح و منافع به برقراری رابطه با امریکا بپردازیم هم از نظر حضرت امام(ره) مردود و ناموجه است: «یک دسته ای نصیحت کنند ما را که شما باید صلح بکنید، این مال ضعف است، آن اشخاص ضعیفی که همیشه در دام آمریکا بودند یا امثال اینها از این مسایل می گویند لکن ما تازه خارج شدیم از این دام، دوباره حاضر نیستیم وارد بشویم، ملّت ما حاضر نیست به این که دوباره در این دام وارد بشود.(۳)» صحیفه نور، جلد: ۲۰، ص : ۹۰

 

 

4. ما برای مذاکره با امریکا پیش شرط های متعددی داریم و اساس همه این پیش شرط ها بر شکستن هیمنه و توهم ابرقدرتی امریکا و حفظ استقلال و جایگاه رفیع انقلاب اسلامی ایران در اذهان عمومی مستضعفان جهان استوار است: «ما تا آخر ایستاده ایم و با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان و نخواهد دستش را به طرف خلیج فارس دراز کند. مادامی که آمریکا این طور است و آفریقای جنوبی آن طور عمل می کند و اسرائیل هست ، ما با آنها نمی توانیم زندگی بکنیم.(۴)» صحیفه نور، جلد: ۱۹، ص : ۷۴

 

 

5. «اگر پیاده شد آقای کارتر از آن عرشی که دارد آمد روی زمین نشین ها تفاهم کرد، ما هم با او تفاهم می کنیم و به استثنای اینکه – باید- آن ظلم هایی که به ما کرده است باید جبران بکند… تفاهم کند با ما، اینطور نباشد که من در کاخ سفید نشستم و شما در کوخ نشستید و کاخ نشین با کوخ نشین باید ارباب و رعیت باشد- این – اگر این کلمه را بردارند و ما را همانطور که هستیم ، بفهمند، ادراک کنند ماها را، ما با آنها چرا رابطه ای نداشته باشیم؟ با دولت آمریکا هم رابطه پیدا می کنیم ، با همه جا و اما اگر وضع اینطور باشد، ما می خواهیم چه کنیم که پیشقدم بشویم برای اینکه نوکری کنیم؟! پیشقدم بشویم برای اینکه هم نوکری کنیم هم همه چیزمان را تقدیم کنیم؟! آنوقت نوکر که می گرفتند یک اجرتی به او می دادند، اینها نوکر می گیرند و همه چیزش را هم می گیرند، ما می‌خواهیم چه کنیم با اینها رابطه داشته باشیم؟ هیچ لازم نیست رابطه داشته باشیم.(۵)» صحیفه نور، جلد: ۱۱، ص : ۳۶

 

 

6. در خردادماه سال ۶۷ نیز پروژه ای با هدف فریب امریکا در وزارت اطلاعات طراحی شد و امام(ره) در خصوص اجرای این طرح چهار شرط اساسی را بیان فرمودند:

الف) باید همیشه در دل همه دست اندرکاران به خصوص شما که مسئولیت این فریب را بر عهده گرفته اید، بغض و کینه امریکا محفوظ باشد.(این مساله مهمی است) چرا که آنها و سایر ابرقدرت ها و قدرت ها به تنها چیزی که فکر می‌کنند نابودی اسلام و قرآن و انقلاب اسلامی است.

ب) توجه کنید که آن‌ها در زمینه های مختلف دارای سابقه می باشند، یک مرتبه کار به جایی نرسد که متوجه شوید به جای این که شما می خواهید آن ها را فریب دهید، آنها شما را فریب داده‌اند.

ج) به صورتی حرکت کنید که در هر لحظه که تصمیم داشتید توان بازگو کردن مساله را صادقانه برای مردم داشته باشید.

د) کسانی را که دنبال این گونه ماموریت ها می فرستید، دارای ظرفیت لازم باشند که خدای نکرده عکس آنچه را که می خواهید، حاصل نگردد.

با توجه به همین چهار شرط لازم است توضیح دهید که آیا نرمش شما، قهرمانانه بوده و یا به سان یک لشکر فریب خورده وشکست خورده به میهن بازگشته اید؟ آیا همین که امریکایی ها مسئولیت برقراری رابطه تلفنی را بر عهده نمی گیرند و آن را تقاضایی عاجزانه از سوی شما می دانند، نشانه ای بر فریب خوردن شما نیست؟

 

 

7. نکته پایانی درباره برخی خاطرات و جملات غیر مستند در موضوعات اساسی انقلاب مانند رابطه با آمریکا آن که امام(ره) در آخرین بخش از وصیت نامه خود می‎فرمایند: « اکنون‌ که‌ من‌ حاضرم‌، بعض‌ نسبت‌های‌ بی‌واقعیت‌ به‌ من‌ داده‌ می‌شود و ممکن‌ است‌ پس‌ از من‌ در حجم‌ آن‌ افزوده‌ شود؛ لهذا عرض‌ می‌کنم‌ آنچه‌ به‌ من‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ یا می‌شود مورد تصدیق‌ نیست‌، مگر آنکه‌ صدای‌ من‌ یا خط‌ و امضای‌ من‌ باشد، با تصدیق‌ کارشناسان‌؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»
—————————————————–
پی نوشت:
۱.صحیفه نور، جلد: ۶، ص : ۵۷
۲.صحیفه نور، جلد: ۱۱، ص : ۳۵
۳.صحیفه نور، جلد: ۲۰، ص : ۹۰
۴.صحیفه نور، جلد: ۱۹، ص : ۷۴
۵.صحیفه نور، جلد: ۱۱، ص : ۳۶


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۲ ، ۱۶:۰۹
0

جزوه آشنایی اجمالی با صحیفه

خط امام در صحیفه امام

جزوه ای که در پیش رو دارید، تلاشی است برای ارائه متون اولیه در جهت شناخته حداقلی صحیفه امام(ره). هرچند که اعتراف داریم این تلاش نه در وسع ما سالکان منزل نخستین شناخت آن عارف کامل است و نه هیچ چیز جز مطالعه کامل و جامع صحیفه می تواند راهگشتای شناخت اندیشه های او باشد.

جزوه «خط امام در صحیفه امام: آشنایی اجمالی با صحیفه امام خمینی(ره)» بر گرفته از مطالب زیر است که در رسانه های مختلف منتشر شده و اینک در قالب جزوه ویراست و تدوین شده اند:

- معرفی برخی آثار مکتوب و چند رسانه ای منتشره درباره حضرت امام(ره).

- گزارش «خط امام واقعی کجاست؟/ هرمنوتیک «خط امام» (منتشره در سایت تریبون مستضعفین، مورخ ۱۵ خرداد ۱۳۹۱)

این گزارش که به رئوس واضع حضرت امام از نخستین بیانیه سیاسی ایشان تا وصیت نامه می پردازد، با اندکی اضافات و ویراست در این جزوه هم آمده است.

- گزارش «چند روایت از یک حضور/ مواضع حضرت امام در نوفل لوشاتو» (منتشره در هفته نامه پنجره، مورخ بهمن ۱۳۹۱)

این گزارش به بررسی مهمترین مواضع پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در مهاجرت فرانسه پرداخته است. مواضع این برهه از حیات سیاسی امام و تاریخ انقلاب اسلامی از این لحاظ اهمیت مضاعف دارد که از یک سو مهمترین سخنان امام پیش از تشکیل حکومت را در جمع دانشجویان مقیم خارج از کشور و خواص یاران و نیز در مصاحبه با رسانه های خارجی را شامل می شود و از سوی دیگر دقت در آن پاسخگوی شبهات برخی مغرضان درباره تناقض مواضع امام پیش و پس از تشکیل حکومت خواهد بود.

- گزیده رهنمودهای سیاسی اجتماعی امام خمینی(ره).

امام خمینی(ره) به عنوان احیاگر اسلام سیاسی و فقه حکومتی در سراسر حیات حوزوی و سیاسی خویش، رهنمودهایی درباره ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و.. ایراد فرموده اند که گزینش رئوس آنها می تواند مبین نقشه راه ما در مسیر عمل به اسلام ناب باشد.

دانــلود جزوه

  • منبع:

    mobareza.ir
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۲ ، ۱۶:۰۷
0

شخصیت حضرت امام (ره) پس از پیامبران و اولیای معصومین با هیچ شخصیت دیگر قابل قیاس نیست

   

تجلیل و تکریم حضرت روح‌الله در بیان رهبرانقلاب شخصیت حضرت امام(ره) پس از پیامبران و اولیای معصومین با هیچ شخصیت دیگر قابل قیاس نیست

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در وصف امام(ره) فرمودند:‌ شخصیت عظیم امام عزیز ما، حقاً و انصافاً پس از پیامبران خدا و اولیای معصومین، با هیچ شخصیت دیگری قابل مقایسه نبود. او ودیعه خدا در دست ما، حجت خدا بر ما، و نشانه عظمت الهی بود.

خبرگزاری فارس: شخصیت حضرت امام(ره) پس از پیامبران و اولیای معصومین با هیچ شخصیت دیگر قابل قیاس نیست

 


به گزارش مصاف به نقل از خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی همواره از امام خمینی(ره) به عنوان شخصیتی برجسته در تاریخ ایران اسلامی یاد کرده و بر حرکت در مسیر خط امام تاکید داشتند.

به مناسبت بیست‌و‌چهارمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبری درباره ابعاد شخصیتی امام راحل به شرح زیر منتشر می‌شود:

* «امام خمینى» عظیم چون ستاره‌‌ى پرفروغى بر تارک انقلاب اسلامى ایران میدرخشد

در دوران معاصر هم نام درخشان «امام خمینى» عظیم چون ستاره‌‌ى پرفروغى بر تارک انقلاب اسلامى ایران میدرخشد. در این میان، صدها عالم معروف و هزاران عالم غیرمعروف نیز، امروز و دیروز، نقش‌‌آفرین حوادث اصلاحىِ بزرگ و کوچک در کشورهاى گوناگون بوده‌‌اند

02/09/ 92- بیانات در اجلاس جهانی علما و بیدارى اسلامى

* امام حکیم به معنای قرآنی‌ آن بود

امام بزرگوار ما حکیم بود. امام یک حکیم به معناى قرآنى بود. حکیم یعنى آن کسى که حقائقى را مشاهده میکند که از چشمهاى دیگران مغفولٌ‌عنه است؛ پوشیده است. کلمات او، کلماتى ممکن است ساده به نظر بیاید، اما هر چه میشکافید، مى‌بینید لایه‌ها و عمقهاى بیشترى دارد. امام اینجورى بود.

1387/02/12بیانات در دیدار معلمان استان فارس‌‌

*فاصله بسیاری بین فلاسفه، عرفا، دانشمندان علوم عقلى، سیاسیون با امام بزرگوار است

حقیقتاً امام بزرگوار ما یک استثناء در تاریخ ما و یک قله‌ى بلند در حرکت ملت ایران بود. این را نه از باب عشق و علاقه‌ای که همچنان کانونش در دل ما نسبت به ایشان گرم است، عرض مى‌کنیم؛ بلکه نگاه منصفانه‌ى هر کسى این را تأیید مى‌کند.

امام حقاً و انصافاً یک عنصر استثنایى بود. رجال تاریخى کشور را ما مى‌شناسیم. بنده کم و بیش با تاریخ آشنا هستم. این شخصیت جامع نه در بین علماى بزرگ ما نظیر دارد، نه در بین زمامداران این کشور نظیر دارد، نه در بین مصلحان و منادیان تحول در این کشور نظیر دارد.

بزرگانى مثل مرحوم سید جمال و تحول خواهانى که در کشور ما یا حتّى در دنیاى اسلام بودند، کجا؛ این مرد چند بعدىِ عمیقِ حقیقتاً توصیف ناشدنى کجا؟ ما علما و فقهاى بزرگى داشتیم که سخنان و مطالب آنها در اختیار ماست؛ امام بزرگوار در ردیف اول این‌گونه شخصیت‌ها قرار مى‌گیرد.

بنده شرح حال بسیارى از فلاسفه، عرفا، دانشمندان علوم عقلى، سیاسیون، پیرمردهاى پخته و آدمهاى سنجیده را در کتابها خوانده‌ام یا در زندگى‌ام با آنها برخورد داشته‌ام؛ حقاً فاصله‌ى بین آنها و امام بزرگوار، فاصله‌ى زیادى است. هر کدام از ابعاد گوناگون این شخصیت، به تنهایى از نظایر خود جلوتر و پیشتر است.

1384/03/10 بیانات‌ در دیدار اعضاى ستاد برگزارى مراسم سالگرد ارتحال امام خمینى(ره)

* امام پیر حکمت و مردِ حکیمِ دنیا دیده مجرّب، با دید نافذ بود

امام یک جوان نبود که شما بگویید «احساساتى شد و حرفى زد.» امام، آن پیر حکمت و مردِ حکیمِ دنیا دیده مجرّب، با دید نافذ خود، آن‌طور از حرکت دانشجویان در آن روز تجلیل کرد. پس امام، به حقیقتى پى برده بود که این را گفت. ما نیز همان را - نه فقط از روى تبعیت ؛ بلکه از روى احساس، از روى بینش و از روى منطق - تأیید و تصدیق مى‌کنیم.

1390/03/14 بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی(ره)

* شرق و غرب دنیا علیه امام دست به دست‌ هم دادند او خم به ابرو نیاورد

امام، این‌گونه بود. آن مرد پولادینى که شرق و غرب دنیا علیه او دست به دست هم دادند و خم به ابرو نیاورد، نیمه شب، آن چنان در مقابل خداوند متعال اشک مى‌ریخت که نزدیکانشان به من مى‌گفتند شبها که امام گریه مى‌کند، براى پاک کردن اشکهایشْ دستمال کافى نیست؛ امام چشمانش را با حوله پاک مى‌کند! این قوّت از آن قوّتهاست.

1372/10/26بیانات در دیدار جمعی از پاسداران

* شخصیت حضرت امام خمینی(ره) استثنایی و ممتاز بود

خصوصیات امام، استثنایی و ممتاز و بی نظیر است و هرچه در ابعاد شخصیت ایشان تامل کنیم، این استثنا و امتیاز را بهتر و بیشتر می یابیم. حال که این داغ بزرگ، دل‌های ما را گداخته است و غم سنگینی قلب‌های ما را می فشارد، خلا وجود او را بیشتر احساس می کنیم....

 1368/3/16در مراسم بیعت نخست وزیر و هیئت وزیران

*محو در اراده الهی و تکلیف شرعی/ امام مصداق ایمان و عمل صالح بود

شخصیت امام تا حد بسیار زیادی به اهمیت و عظمت آرمان‌های او مربوط می شد. او با همت بلندی که داشت، هدف‌های بسیار عظیمی را انتخاب می کرد.

تصور این هدف‌ها، برای آدم‌های معمولی دشوار بود و می پنداشتند آن هدف‌های والا، دست نیافتنی هستند، لیکن همت بلند و ایمان و توکل و خستگی ناپذیری و استعدادهای فراوان و توانایی‌های اعجاب انگیزی که در وجود این مرد بزرگ نهفته بود، به کار می‌افتاد و در سمت هدف‌های مورد نظرش پیش می‌رفت و ناگهان همه می‌دیدند که آن هدف‌ها محقق شده اند.

نقطه‌ی اساسی کار او، این بود که در اراده‌ی الهی و تکلیف شرعی محو می‌شد. هیچ چیز برایش غیر از انجام تکلیف، مطرح نبود. واقعاً او مصداق ایمان و عمل صالح بود. ایمانش به استحکام کوه‌ها می‌مانست و عمل صالحش با خستگی ناپذیری باورنکردنی توام بود.

آن چنان در تداوم عمل صبور و کوشا بود که انسان را دچار حیرت می‌کرد. به همین خاطر، هدف‌های بزرگ قابل وصول شد و دست یافتن به قله‌ها امکان پذیر گردید.

1368/3/16 مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نخست وزیر و هیئت وزیران

* شخصیتی امام پس از پیامبران و اولیای معصومین با هیچ شخصیت دیگر قابل قیاس نیست

شخصیت عظیم رهبر کبیر و امام عزیز ما، حقاً و انصافاً پس از پیامبران خدا و اولیای معصومین، با هیچ شخصیت دیگری قابل مقایسه نبود. او ودیعه ی خدا در دست ما، حجت خدا بر ما، و نشانه ی عظمت الهی بود. وقتی انسان او را می دید، عظمت بزرگان دین را باور می کرد.

ما نمی توانیم عظمت پیامبر(ص)، امیرالمومنین(ع)، سیدالشهدا»(ع)، امام صادق(ع) و بقیه‌ی اولیا را حتی درست تصور کنیم، ذهن ما کوچکتر از آن است که بتواند عظمت شخصیت آن بزرگمردان را در خود بگنجاند و تصور کند، اما وقتی انسان می دید شخصیتی با عظمت امام عزیزمان و با آن همه ابعاد گوناگون؛ ایمان قوی، عقل کامل، دارای حکمت، هوشمندی، صبر و حلم و متانت، صدق و صفا، زهد و بی اعتنایی به زخارف دنیا، تقوا و ورع و خداترسی و عبودیت مخلصانه برای خدا، دست نیافتنی است، و مشاهده می‌کرد که همین شخصیت عظیم، چگونه در برابر آن خورشیدهای فروزان آسمان ولایت، اظهار کوچکی و تواضع و خاکساری می کند و خودش را در مقابل آنها ذره یی به حساب می آورد، آن وقت انسان می‌فهمید که پیامبران و اولیای معصومین(ع) چه قدر بزرگ بودند.

1368/3/17- در مراسم بیعت گروهی از فرماندهان و اعضای سپاه

*امام(ره) انسانی بسیار عاقل، دوراندیش، حکیم، آدم شناس، تیزبین، حلیم، متین و آینده نگر بود

امام(ره) انسانی بسیار عاقل، دوراندیش، حکیم، آدم شناس، تیزبین، حلیم، متین و آینده نگر بود؛ که هرکدام از این صفات، کافی بود که شخصی را در مرتبه یی والا جای دهد و احترام همگان را جلب کند. متانت و بردباری و حلم امام به گونه یی بود که اگر صد نفر در مجلسی سخنانی می گفتند که او آنها را قبول نداشت، تا لازم نمی دانست، حرفی نمی زد و سکوت می کرد؛ در صورتی که اگر در حضور آدم‌های معمولی کلمه‌یی گفته شود که برخلاف عقیده ی آنها باشد، طوفانی در روحشان به وجود می آید که سریعاً پاسخ بدهند.

1368/3/8- در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیته های انقلاب اسلامی

منبع:فارس

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

www.MASAFPORTAL.com

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۰۱
0