0

0

0

0

0
طبقه بندی موضوعی
در روزهای پیش و پس از مذاکرات اخیر هسته‌ای در ژنو، مقامات آمریکایی بر این ادعای خود مصر هستند که معاهده ان‌پی‌تی و یا توافق به دست آمده در ژنو، نمی‌تواند مبنای ادعای ایران برای حق غنی‌سازی باشد. این در حالی است که اسناد تاریخی، نشان می‌دهد نه تنها غنی‌سازی، بلکه حتی بازفرآوری در ایران نیز توسط آمریکایی‌ها به رسمیت شناخته شده است.

چهل سال پیش حق غنی‌سازی و بازفرآوری ایران به رسمیت شناخته شد

در روزهای پیش و پس از مذاکرات اخیر هسته‌ای در ژنو، مقامات آمریکایی بر این ادعای خود مصر هستند که معاهده ان‌پی‌تی و یا توافق به دست آمده در ژنو، نمی‌تواند مبنای ادعای ایران برای حق غنی‌سازی باشد. این در حالی است که اسناد تاریخی، نشان می‌دهد نه تنها غنی‌سازی، بلکه حتی بازفرآوری در ایران نیز توسط آمریکایی‌ها به رسمیت شناخته شده است.

به گزارش «تابناک»، محمد سهیمی، استاد ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بر این باور است که دولت فورد در سال‌های ۱۹۷۵ و ۱۹۷۶ حق ایران برای غنی‌سازی، بازفرآوری و فناوری‌های وابسته را به رسمیت شناخته است.

دولت اوباما در هفته‌های اخیر مدعی شده ‌که تفسیر موجود از ماده چهارم معاهده ان‌پی‌تی مبنی بر اینکه کشور‌ها حق غنی‌سازی دارند، قبول ندارد و از سوی دیگر، ایران در توافق خود با ۵+۱ اعلام کرده ‌که برنامه‌ای برای بازفرآوری ندارد و تأسیساتی برای این کار هم نخواهد ساخت.

این در حالی است که اسناد مذاکرات اتمی ایران و آمریکا در سال‌های ۱۹۷۵ و ۱۹۷۶ نشان می‌دهد که ایالات متحده نه تنها وجود برنامه غنی‌سازی ایران را به شکل گسترده پذیرفته است، بلکه در راستای رقابت با فرانسه برای کسب بازار ایران، حاضر شده است که بازفرآوری را نیز بپذیرد.

در چهاردهم مارس ۱۹۷۵‌ و در یادداشت شماره ۲۱۹ مطالعات امنیت ملی که به وسیله برنت اسکوکرافت، معاون وقت مشاور امنیت ملی آمریکا امضا شده، جرالد فورد رئیس‌جمهور آمریکا دستور زیر را صادر کرده است:

‌«بررسی موضوعات مرتبط برای رسیدن به توافقی قابل قبول با دولت ایران که تجارت هسته‌ای بین دو کشور و به طور خاص، فروش راکتور‌ها و مواد هسته‌ای توسط آمریکا به ایران، سرمایه‌گذاری ایران در تأسیسات غنی‌سازی آمریکا و سایر مبادلات مناسب هسته‌ای در آینده را ممکن خواهد کرد».

فورد بعدا به مذاکره‌کنندگان آمریکایی دستور می‌دهد که به ایران، تأسیسات غنی‌سازی و بازفرآوری را پیشنهاد کنند. به طور مشخص در یادداشت تصمیمات امنیت ملی شماره ۲۹۲ به تاریخ ۲۲ آوریل ۱۹۷۵ اظهار می‌شود که ایالات متحده باید «اجازه دهد که مواد آمریکایی در ایران به سوخت تبدیل شود تا در راکتورهای این کشور مورد استفاده قرار گیرد و در اختیار کشورهای ثالثی قرار ‌گیرد که ما با آن‌ها موافقت‌نامه داریم».

به علاوه آمریکا پیشنهاد کرده ‌که به ایران اجازه دهد ۲.‌۷۵ میلیارد دلار در تأسیسات غنی‌سازی آن سرمایه‌گذاری کند. این موضوع در یادداشت ۲۹۲ مورد اشاره قرار گرفته است: ایالات متحده باید «موافقت کند که سقف میزان سوخت را در مقداری که بازتابی از تعداد تقریبی راکتورهای طرح شده برای خرید از صادرکنندگان آمریکایی است تعیین کند...‌».

همین یادداشت به این موضوع نیز اشاره می‌کند که ایالات متحده آماده است بپذیرد تأسیسات بازفرآوری چندملیتی واقع در ایران، سوخت هسته‌ای دریافتی از ایالات متحده و مصرفی در ایران را بازفرآوری هم کند.

یادداشت تصمیمات امنیت ملی شماره ۳۲۴ به تاریخ بیستم آوریل ۱۹۷۶ نیز پا را فرا‌تر می‌گذارد و سیاست آمریکا را این می‌داند که به دنبال تعهد ایران به این مسأله باشد که در مورد چندملیتی یا ملی بودن تأسیسات احتمالی بازفرآوری خود با آمریکا مشورت کند؛ افزون بر این، بنا می‌شود که آمریکا برآورد هزینه حالت‌های گوناگون تاسیسات بازفرآوری را به ایران پیشنهاد کند.

حال پرسش این است که چگونه‌ ایالات متحده چیزی را که چهل سال پیش و در اسناد رسمی خود آماده بوده، ‌در اختیار حکومت شاه قرار دهد، اکنون حق ایران نمی‌داند؟


این مطلب به نقل از سایت دکتر قدیری ابیانه www.ghadiri.ir می باشد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی