0

0

0

0

0
طبقه بندی موضوعی

۲۴ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۳:۴۷
0
خطوط قرمز رهبری در موضوع هسته‌ای به روایت دبیر سابق شورای امنیت ملی:
زمانی که یک اندیشه ظهور می‌کند به طور قطع مزاحم‌ها و معارض‌هایی دارد که این اندیشه را برنمی‌تابد در طول تاریخ کشورها همواره عده‌ای برای تأمین منافع خود به حقوق دیگر کشورها تعرض می‌کردند حتی نه در طول تاریخ، بلکه در همین روزها، رئیس جمهور فرانسه ادعا می‌کند که من می‌خواهم نیروی نظامی به آفریقای مرکزی اعزام کنم چنان که 200 سال پیش در دوره فتحعلی شاه در قرارداد مفصل انگلیس مذاکره می‌کند که چگونه منافعش در کشورمان حفظ شود.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، دکتر سعید جلیلی ، رئییس سابق تیم مذاکره کننده هسته ای ایران در پاسخ به سئولات دانشجویان به برخی از مفاد قرارداد ژنو واکنش نشان داد.

سعید جلیلی که عصر یکشنبه در همایش «دانشگاهیان، حماسه بصیرت» در تالار ابن سینا مشهد سخن می گفت، در ابتدای اظهاراتش با اشاره به تقابل ایران با استکبار جهانی ، گفت: مهمترین امری که مسیر پیشرفت ما را تهدید می‌کند این است که تصور کنیم مبارزه و مقاومت برای ما هزینه داشته است و بهترین هدیه برای دشمن این است که کشور ما نمی‌خواهد دیگر مبارزه کند.

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر رضایت مقام مظم رهبری از روند مذاکرات ژنو، تصریح کرد: سیاست کلی نظام در عرصه‌های مختلف روشن است نظام ما نظامی تنومند است و رهبر معظم انقلاب دو موضوع را در رابطه با مسأله هسته‌ای مشخص کردند؛ اول دفاع از حقوق هسته‌ای و عدم عقب‌نشینی از این حق که البته حق غنی‌سازی هم جزو حقوق ماست و دوم ایستادگی در برابر زیاده‌طلبی دشمن در این مسیر راهبردی معین شده است.

وی عنوان کرد: امت ما هر ساله دو ماه را برای تکریم حماسه امامان خود اختصاص می‌دهد، این تکریم بر مبنای مبارزه برای دستیابی به حقیقت است.

قدرت های استکباری در قراردادها تنها به دنبال منافع خودشان هستند

جلیلی سپس به موضوع قراداد مفصل میان ایران و انگلیس اشاره داشت و تاکید کرد که کشورهای مستکبر تنها به دنبال تامین منافع خود بودند:

«زمانی که یک اندیشه ظهور می‌کند به طور قطع مزاحم‌ها و معارض‌هایی دارد که این اندیشه را برنمی‌تابد در طول تاریخ کشورها همواره عده‌ای برای تأمین منافع خود به حقوق دیگر کشورها تعرض می‌کردند حتی نه در طول تاریخ، بلکه در همین روزها، رئیس جمهور فرانسه ادعا می‌کند که من می‌خواهم نیروی نظامی به آفریقای مرکزی اعزام کنم چنان که 200 سال پیش در دوره فتحعلی شاه در قرارداد مفصل انگلیس مذاکره می‌کند که چگونه منافعش در کشورمان حفظ شود.»

وی در ادامه افزود: آن چه در مذاکره مفصل مربوط به ایران می‌شود شامل تعابیر مبهم و دوپهلو است و آن جایی که منافع انگلیس تبیین می‌شود خیلی واضح و قطعی نوشته شده است.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد: همچنان که 20 سال پیش به علت تأمین نشدن منافع عده‌ای خاص در آفریقا در کشور رواندا یک میلیون نفر کشته شدند و بر اساس همین ادعاها نیز مردم افغانستان عراق، فلسطین و ... نیز کشته می‌شوند.

NPT بر مبنای تبعیض شکل گرفت

وی با طرح این پرسش که امروز در چه شرایطی قرار گرفته‌ایم، گفت: بعد از جنگ جهانی دوم در جهان یکسری مناسباتی شکل گرفت که چند قدرت با اتکا بر قدرت خود امتیازاتی برای خود قائل شدند، بر این مبنا یکسری امتیازات مانند امتیاز وتو، انحصاراتی خاص در جهان برای آن‌ها و یا NPT شکل داد.

عضو مجمع تشخیص مصحلت نظام خاطرنشان کرد: این انحصارات براساس عدالت و حقیقت نبوده بلکه تنها براساس قدرت شکل گرفته است، چراکه نگاه استکبار منطقی و استدلالی نیست.

جلیلی افزود: شکل‌گیری این مناسبات هرگز با منطق و استدلال همخوان نبود، این یک منطق ساقط استکباری بود و نکته اینجاست که این منطق تنها رفتار چند کشور زورگو نبود، بلکه به صورت مبنایی و تئوریک و ایدئولوژیک درآمد همین مبناها در دانشگاه‌های خودمان نیز تدریس می‌شود و مورد تأیید قرار می‌گیرد.

نقد جلیلی به عبارتی از توافقنامه ژنو

وی با اشاره به سابقه جان لاک پدر لیبرالیست غرب، عنوان کرد: سابقه این فرد این بوده است که مدتی دبیر انجمن مستعمرات آمریکای شمالی و همچنین یکی از سهامداران عمده شرکت‌های برده‌داری بوده است، منطق این مستکبران این بوده است که به هر کشوری در حد نیازش منابعی را در اختیارش بگذاریم و هر چه را که اضافه بود از او بگیریم.

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به تعبیری در توافق‌نامه ژنو مبنی بر تأمین نیازهای عملی برای غنی‌سازی، خاطر نشان کرد: این تعبیر بر مبنای تئوریک استعماری بر اساس تفکر لیبرالیست شکل گرفته و رواج یافته است، حتی برخی در محیط داخلی هم این طنز را تکرار می‌کنند که اگر می‌خواهید با امپریالیست مقابله کنید، لیبرالیست بهترین راه است.

هزینه 400 میلیون دلاری آمریکا در فتنه ۸۸

جلیلی با اشاره به فتنه سال 88 تصریح کرد: کنگره آمریکا 400 میلیون دلار برای مقابله با رأی مردم ایران قبل از انتخابات 88 مصوب کرد که دو ماه بعد گزارش کتبی را درباره هزینه این مبلغ از دولت آمریکا خواست.

وی اضافه کرد: بعد از حماسه 9 دی وقتی دشمن دید با چنین مردمی رو به رو است تصمیم گرفت که خود مردم را نشانه قرار دهد و به صراحت تحریم‌های فلج‌کننده را در دستور کار خود قرار داد.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطر نشان کرد: ما باید همه توان‌مان را در عرصه اقتصادی به کار بندیم تا چشم طمع دشمن را از خود دور کنیم، مشکل دشمن با ما چند سانتریفیوژ نیست، آنان نمی‌خواهند ملتی از حقوق طبیعی خود برخوردار باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۲:۱۰
0
وزارت اوقاف و ارشاد عربستان سعودی، با انتشار تفسیر یکی از سوره های قرآن به صورت ناخواسته به حقانیت شیعه گواهی داد.؛ و این در حالی است که مفتیان وهابی سعودی، به همه شیوه های ممکن، کمر به تکفیر شیعیان بسته اند.
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، سایت اینترنتی الاسلام که ارگان وزارت اوقاف و ارشاد عربستان است، در یکی از بخش های خود تحت عنوان "دایرة المعارف قرآنی"، متن کامل قرآن کریم را به همراه تفاسیر اهل سنت درج کرده است؛ اما با درج محتوای تفسیر طبری ناخواسته سبب مصون ماندن تفسیر یکی از آیات شده است که در آن به نقل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) به حقانیت شیعیان امیرالمومنین(علیه السلام) گواهی داده شده است؛ و این در حالی است که مفتیان وهابی سعودی، به همه شیوه های ممکن، کمر به تکفیر شیعیان بسته اند.

سایت اینترنتی الاسلام، در پایین آخرین آیه سوره "بینه" در تفسیر آیه "آنان که ایمان آوردند و نیکی کردند، آنان، بهترین ِ مردمان هستند." به نقل از تفسیر طبری نوشته است: ابن حمید روایت می کند که عیسی بن فرقد به نقل از ابی الجارود به نقل از محمد بن علی، درباره عبارت "اولئک هم خیر البریة" از پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) روایت کرد که فرمود: "ای علی، (اینان) تو و شیعیانت هستید."

به نظر می رسد وزارت اوقاف و ارشاد عربستان سعودی، هنوز متوجه وجود این حدیث بر روی سایت خود نشده است، به همین سبب این حدیث همچنان پایین سوره بینه، در اینجا قابل مشاهده است.این در حالی است که چندی پیش، "الربیعی" مفتی وهابی، در تازه ترین اکاذیب خود در صفحه خود در تویتر، نوشته بود: "از نشانه های کمال ایمان به خدا، اقرار به کفر شیعه و عقاید آنان و مطالب کتاب هایشان و برائت از این آیین است!""عبد الرحمن بن البرّاک" از دیگر مفتیان تکفیری و وهابی سعودی نیز در اظهاراتی مغایر با تفسیر آیه آخر سوره بینه، شیعیان را "بدترین مردمان ِ امت" شمرده و آن ها را "کافر" دانسته است.







 منبع: شیعه نیوز+ العالم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۱:۵۹
0


بزرگترین سانسور تاریخ

بزرگترین سانسور تاریخ
چند روز پیش بزرگ ترین اجتماع تاریخ بشریت با قریب به بیست میلیون و هفتصد هزار نفر شکل گرفت اما یک مشکلی داشت! این اجتماع شیعی بود و این به آن معناست که اگر مردم دنیا که رسانه های بی طرف دهکده جهانی، اسلام را برایشان در طالبانیسم خود ساخته شان تعریف کرده اند بدانند چنین تفکر عظیمی در یک گوشه جهان جاریست که قادر است بیش از بیست میلیون نفر را وادار کند برای بزرگ داشت این تفکر بیش از صد کیلومتر را با با پای پیاده به سوی مقصدی معنوی راهپیمایی کنند، بی گمان خیلی ها به دنبال کشف این حقیقت بزرگ و ابعاد آن خواهند رفت و این یعنی افزایش قدرت هلال شیعی! (البته به قول خوشان!) این یعنی معرفی یک حقیقتی که سالهاست در پس نقاب طالبانیسم که به زور بر چهره آن درکشیده اند مخفی نگاه داشته شده است! اینجاست که همان جریان بی طرف که حاکم بر رسانه های دنیاست احساس وظیفه می کند که این حرکت بی سابقه و بی بدیل را با تیغ سانسور خود کاملا بی طرفانه ذبح کند! از آنجا که این حرکت بزرگ ترین اجتماع بشری در طول تاریخ بوده است پس سانسور اعمال شده بر آن هم می شود بزرگترین سانسور تاریخ!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۲ ، ۱۹:۲۱
0

در برنامه «هنگام درنگ» مطرح شد
بزرگترین خدمت رضاخان به آل‌سعود و وهابیت در خلیج فارس!/ پهلوی برای محدود کردن نهاد روحانیت چه کرد؟
کاری که رضا شاه با حذف خزعل انجام داد راه را برای اقتدار وهابی‌ها و آل سعود و سلطه تام و تمام آنها بر منطقه خلیج فارس هموار کرد.


صدای شیعه: دکتر موسی حقانی، محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، در برنامه این هفته هنگام درنگ با آقایان عبدالله شهبازی، مورخ و تاریخ نگار معاصر ایران، سید مصطفی تقوی، پژوهشگر در حوزه تاریخ و اندیشه سیاسی، مسعود رضایی، پژوهشگر و محقق تاریخ معاصر ایران، یعقوب توکلی، پژوهشگر در حوزه تاریخ و اندیشه سیاسی، درباره تحولات ایران در دوره پهلوی به بحث و گفت وگو پرداخت.

 

حقانی: ادعا می‌شود با آمدن رضا شاه به ملوک الطوایفی در ایران خاتمه داده شد، در این باره اگر نکته ای مد نظر دارید بفرمایید.


تجزیه ایران در ماجرای خزعل و نهضت جنگل کذب محض است


شهبازی:
ملوک الطوایفی و تشکیل حکومت متمرکز را دست آورد رضا شاه می دانند و تاریخ نگاری پهلوی در این زمینه بسیار مانور می‌دهد؛ در تاریخ نگاری پهلوی درباره ماجرای خزعل بسیار ذکر شده است؛ رضا شاه نظام و ساختار نامتمرکز ایران را به یک دولت متمرکز تبدیل کرد.


این انگاره به این شکل عنوان می شود که گویا نامتمرکز بد است و متمرکز خوب؛ شاهد این مفهوم در تاریخ غرب نیز هستیم؛ نظام‌های سیاسی در غرب تحت عنوان نظام های فدارتیو عنوان می‌شود؛ نظام فدراتیو در غرب یک مفهوم خوب است؛ در طول تاریخ تمام جوامع بشری فدراتیو بودند.


در تاریخ نگاری ایران نظام فدراتیو به نحوی القا می شود که گمان می رود به معنای تجزیه است و اگر رضا شاه نمی آمد ما شاهد تجزیه ایران بودیم؛ دو موردی که در این زمینه عنوان می کنند ماجرای خزعل و نهضت جنگل است؛ در هر دو مورد ماجرای تجزیه ایران کذب محض است.


خزعل هیچ‌گاه ادعای تجزیه طلبی نداشت، درباره او حرف و حدیث زیاد است هرچند آدم قابل دفاعی نیست، ولیکن می‌دانیم طایفه بنی‌کعب طایفه مقتدر شیعی است و دامنه اقتدار آن تا عمان ادامه داشت؛ اگر در تاریخ نگاه کنید متوجه خواهید شد طایفه بنی کعب همان نقش را در تاریخ شیعی داشت که آل سعود دارند با این تفاوت که طایفه بنی کعب شیعی بودند و خود را ایرانی می دانستند.


رضا شاه با حذف خزعل راه را برای وهابی ها و آل سعود در خلیج فارس هموار کرد


میزان تعصب و تعلق ایرانی بودن طایفه بنی کعب به حدی بود که، وقتی عثمانی ها در ماجرای اختلافات سر حد مرزی ایران، در زمان مشیرالدوله پیشنهاد می کنند که شما خود را تبعه عثمانی بدانید، می گویند ما رعیت ایران هستیم؛ خزعل مهم ترین این طایفه بوده است و به ایرانیت خود افتخار می کردند.


پول لازم برای قشون کشی سردار اسعد را شیخ خزعل تامین کرد؛ مهم ترین مسئله این است که خزعل با اعلامیه بالفور مخالفت کرد؛ کاری که رضا شاه با حذف خزعل انجام داد راه را برای اقتدار وهابی ها و آل سعود و سلطه تام و تمام آن ها بر منطقه خلیج فارس هموار کرد؛ نتیجه حذف خزعل این بود که با واسطه طایفه عرب شیعه بر کل منطقه جنوب سیطره داشتیم و بنی کعب همان جایگاهی را داشت که اکنون آل سعود در خلیج فارس و جهان عرب دارد.


رضاشاه حلقه حاکمیت ایران در منطقه خلیج فارس را از بین برد؛ رضا شاه با حذف شیخ خزعل بزرگترین ضربه را بر حاکمیت خلیج فارس وارد کرد؛ خزعل و مرحوم مدرس با هم در مخالفت با روی کار آمدن رضا شاه مخالف بودند.


بحث تجزیه طلبی خزعل با روی کار آمدن رضا شاه مطرح شد


تقوی: زمانی می‌گویند که خزعل قصد تجزیه داشت که یک دولت مقتدر مرکزی مورد حمایت قدرت های خارجی در ایران روی کار آمده بود، این سوال مطرح می شود که اگر خزعل اهل تجزیه بود چرا در فاصله ضعف حاکمیت ملی از مشروطه تا آستانه کودتای 1299 که انگلستان در به در به دنبال کودتاچی می گشت، این تجزیه طلبی را نداشت؟


نه تنها خزعل ادعای تجزیه طلبی نداشت بلکه باقی ایلاتی که به این امر متهم شدند نیز در دوره ضعف حکومت تلاشی برای تجزیه نکردند و حتی در جهت حفظ وحدت ملی و امنیت ملی همکاری می کردند.


آیا با تاسیس سلسله پهلوی دوره ناامنی در ایران به سر رسید؟


حقانی: ادعا می شود با تاسیس سلسله پهلوی دوره ناامنی در ایران به سر رسید و در این دوره ما شاهد برقراری امنیت در کشور هستیم، در این باره قدری صحبت بفرمایید.


تقوی: تبیین مسئله امنیت در دوره رضاشاه به یک گونه ای به ممتنع تبدیل شد و این به دلیل آشفته نگاری های تاریخی است؛ اصل امنیت به معنای احساس عدم تهدید به طور عام است؛ اگر هر فرد یا جامعه به هر دلیلی در شرایطی قرار گیرد که تهدیدی از هیچ سو احساس نکند را امنیت می گویند؛ با این تعریف عام شاهد هستیم در فاصله نهضت مشروطه تا کودتای 1299 شرایطی به وجود آمد که حاکمیت ملی ما ضعیف شد و حاکمیت هم به دلیل حضور حکومت های خارجی و هم به دلیل عناصر داخلی قادر به مهار بسیاری از امور جامعه نبود.


خود رضا شاه عامل تهدید در بین اقشار مختلف جامعه بود


به دلیل ضعف حاکمیت ملی ناامنی‌هایی همانند سرقت، اربده کشی، راهزنی و ... به وجود آمد؛ حکومت پهلوی برای پیشبرد اهداف حکومت‌های خارجی طبیعتا باید امور داخلی ایران را سامان می‌داد و این تعبیر آن‌ها از امنیت است؛ ناامنی در ایران در حدی بود که در هر جامعه ای عادی و طبیعی است، حکومت پهلوی این امر را سامان داد و این چیز بدی نبود و نیاز هر جامعه ای است.


مهم این است که اصل حاکمیت که اولین وظیفه اش تامین امنیت است، به صورت یک هیولایی در آمد و به این علت که با ماهیت منافع و افکار جامعه مخالف بود، به عنوان یک عامل تهدید برای اقشار جامعه در آمد؛ به همین علت این حکومت به عنوان یک حکومت عادی نباشد، بلکه به صورت یک حکومت نظامی اخاذ و طمع کار به مال و حیثیت مردم جلوه گر شود.
در زمان اشغال ایران توسط متفقین ارتش رضا شاه مقاومتی نکردند.


حقانی: در خصوص ارتش قدری توضیح دهید.


رضایی:
ارتش در تمام تعاریفی که از آن می شود به عنوان یک نهاد ملی و حافظ مرزهای کشور و حامی ملت یک کشور است؛ در برهه رضاشاه این گونه از سوی تاریخ نویسی پهلوی عنوان می شود که رضا شاه بنیان گذار یک ارتش ملی به معنایی که عرض کردم، بود.


با مروری بر تاریخ ایران در می یابید که کمتر واقعه ایی در تاریخ ایران داریم که مثل واقعه اشغال ایران توسط قوای متفقین در شهریور سال 1320 باشد؛ در هر دوره از تاریخ ایران مقامت های ملی و نظامی علیه قوای بیگانه به مراتب بیشتر و بهتر از آن چیزی است که در دوره اشغال ایران توسط متفقین صورت گرفت؛ دلیل این امر این است که در آن دوره اصلا مقاومتی صورت نگرفت و انگار اصلا ارتشی وجود نداشت و این در حالی بود که 16 سال از سلطنت رسمی رضا شاه می گذشت.


قوای نظامی ایران قبل از حکومت پهلوی، حداقل خودی نشان می داد


در اوایل دوره قاجاریه و جنگ های آقا محمد خان قاجار، که از نظر من او یک نابغه نظامی بود، او تا مرزهای شمالی و فراتر از آن پیش رفت؛ در جنگ های ده ساله در زمان فتحعلی شاه با وجود شکست از قوای روسیه اما ده سال جنگیدیم و مقاومت کردیم؛ یک چنین قدرت نظامی ایران در مجموع داشت که توانست چنین مقاومت هایی انجام دهد.


در زمان محمد شاه و ناصرالدین شاه مدت ها فرات در محاصره ایران بود و اقتدار نظامی از خود نشان داد اگر چه با تهدید انگلیسی ها سرنوشت این واقعه به سوی دیگر کشیده شد؛ در کل توان نظامی ایران به گونه ای بود که حداقل خودی نشان می داد ولیکن در زمان رضا شاه چگونه بود؟


ارتش رضاخانی اساسا برای دفاع از مملکت ساخته نشده بود


در طول تاریخ، ایران قوای نظامی‌ای به دست آورد که اگر چه در مقاومت های خود به پیروزی در مقابل دشمنان نمی رسید ولیکن مقاومتی از خود نشان داده است؛ ارتش رضاخانی هیچ مقاومتی از خود نشان نمی دهد، البته در شمال و جنوب ایران مقاومت بسیار مختصر داشته که آن هم با دستور فرماندهی نبوده است، بلکه یک حرکت خود انگیخته صورت می گیرد و بسیار کوتاه است.


دلیل این امر این بود که اساسا ارتش رضا خانی برای دفاع از مملکت ایجاد نشده بود؛ ارتش رضاخانی کار ویژه دیگری داشته است؛ این ارتش از همان ابتدا ابزار قدرت شخص رضاخان بود.


محدود کردن روحانیت با طرح تایید صلاحیت داشتن لباس از سوی حکومت


حقانی:
نهاد روحانیت در دوره 20 ساله اول حکومت پهلوی چه وضعیتی داشته است؟


توکلی: مسئله دین و دین داری و روحانیت در دوره سلطنت پهلوی اول به عنوان یک مرکز مورد توجه قرار گرفت؛ رژیم پهلوی با چند مسیر نهاد روحانیت را به شدت محدود کرد؛ بحث صلاحیتِ داشتن لباس مطرح شد.


بحث صلاحیتِ داشتن لباس یک امر تخصصی است و بر عهده اساتید این حوزه می باشد؛ این امر توسط رضا شاه پیشنهاد شد که تایید صلاحیتِ داشتن لباس بر عهده حکومت باشد و این مسئله توسط علی اصغر حکمت پی گرفته شد؛ با طرح این مسئله طلاب را از منطقه بیرون کردند.


در ابتدا با طرح امتحان و آزمون طلاب وارد شدند و بعد با ایجاد ناامنی باعث بیرون رفتن طلاب از حوزه‌های علمیه شدند؛ این تفکر را در جامعه ایجاد کردند که هر که بخواهد در این مسیر قدم بگذارد با گرفتاری های بسیاری همراه خواهد بود.


شهید مطهری می گوید زمانی که من قصد ورود به حوزه داشتم از سوی بستگان مورد حمله قرار گرفتم که الان زمان ورود به حوزه نیست و دوره تحصیل در حوزه گذشته است.


حقانی: فضاسازی علیه روحانیت و نهاد حوزه در دوره پهلوی صورت گرفت و شکی در این نیست، اما نگاه مردم به روحانیت این گونه نبود.


عین الملک هویدا؛ مشوق وهابی ها برای تخریب قبور ائمه


توکلی: من جامعه را یک دست نمی بینم؛ آن هایی که در گوهرشاد قیام کردند با کسانی که به طور طبیعی دنباله‌رو سیاست های فرهنگی رضا شاه شدند یکی نیستد؛ فضاسازی که حکومت انجام داد هم به لحاظ اجرای سیاست‌ها و هم به کمک ابزار ضدامنیتی که علیه روحانیت ایجاد شده بود و هم به وسیله فشار روانی که بر روحانیت تحمیل کردند به محدود شدن حوزه عمل روحانیت منجر شد.


تا این حد که شاهدیم مراسم عزاداری را در ایران ممنوع می کند؛ دستگاه حکومت با اجرای ابتدایی ترین خواست و میل و تلقی مردم در توجه به ائمه مخالفت می کند؛ ملک عبد العزیز می گوید کسی که وهابی ها را برای تخریب قبور ائمه تشویق کرد عین الملک هویدا، نماینده اعتراضگر سیاست خارجه ایران که به عربستان رفته بود، بود.


 در تخریب قبور ائمه به همان اندازه که وهابی ها مقصر بودند عین الملک به عنوان یک چهره بهایی مقصر بود؛ این فرد نتیجه اقدامات رضا شاه در زمینه دین زدایی بود.


حقانی: علمای بسیاری به دلیل این که بالای منبر آیه حجاب را خواندند تبعید شدند؛ قرار بود عصر رضاشاهی عاری از دین و نمادهای دینی و مذهبی باشد.


اظهارات ضد انگلیسی رضا شاه به دلیل تعارض منافع یهودیان با دولت انگلستان


در مقاطعی از رضا شاه اظهارات ضد انگلیسی شنیده می شود؛ ادعا می شود انگلیسی‌ها رضا شاه را بردند البته در این قالب که رضا شاه با انگلیس برخورد کرد و آن ها هم رضا شاه را از سر راه برداشتند؛ در خصوص این دو امر اندکی توضیح دهید.
شهبازی: حکومت پهلوی در نتیجه تلاش گروه های یهودی تشکیل شد که در حکومت انگلستان نفوذ داشتند؛ در مقاطعی که انگلستان در تعارض با منافع یهودیان قرار می گیرد ما شاهد یک سری مخالفت های ضد انگلیسی در حکومت پهلوی هستیم؛ اظهارات ضد انگلیسی را در دوره محمد رضا شاه هم می بینیم.


این که عنوان می شود رضا شاه را انگلیسی ها بردند می‌توان گفت هم درست است و هم غلط است؛ انگلیس در زمان جنگ جهانی دوم وقتی ارتش متفقین وارد ایران شد، دیگر نقش اصلی را ندارد؛ قدرت اصلی در مقابل فاشیسم قدرت شوروی و استالین است؛ رضا شاه به شدت از قدرت شوروی و استالین وحشت داشت و در واقع انگلیسی ها رضا شاه را با بردن نجات دادند.


انگلیس نه تنها رضا شاه را نجات می‌دهد، بلکه تداوم حکومت را تضمین می‌کنند، در واقع در جنگ جهانی دوم انگلیس ها به خانواده سلطنتی پهلوی خدمت کردند.


وقتی در دوره رضا شاه دانشگاه ساخته شد باید دید به چه منظور این اقدام صورت گرفت


حقانی: اگر ناگفته ایی به ذهنتان می رسد در خصوص موضوع مورد بحث بفرمایید.


تقوی: در مجموع زمانی که پهلوی بر روی کار آورده شد به منظور نیل به اهداف خاص بود و این، نیاز به یک تغییر داشت و جامعه ایران از زمان قاجار پی به لزوم تغییرساختاری جدی برده بود؛ طرفداران رضا شاه جوری تصویر می کنند که رضا شاه عامل تولد ایران جدید بود و نوسازی این با آمدن رضا شاه صورت گرفت و اگر رضا شاه نمی آمد این اتفاقات و نوسازی ها رخ نمی داد.


مردم ایران پی به لزوم تغییر برده بودند ولیکن قدرت خارجی می خواست کسی را تحمیل کند که آن طور که آن ها می خواهند این نوسازی را شکل دهد؛ وقتی در دوره رضا شاه دانشگاه ساخته شد باید دید به چه منظور و هدفی این اقدام صورت گرفت؟ تاسیس دانشگاه ها به منظور تربیت نیروی انسانی برای اداره کشور در جهت کدام مدل توسعه بوده است؟


چرا که همه گمان می کنند دانشگاه دانشگاه است، چه فرقی می کند رضا شاه بسازد یا امیرکبیر! اصل بحث در زمان بعد از ساختن دانشگاه است؛ اگر رضا شاه را نمی آورند ملت ایران به دنبال این مدل توسعه بود منتها بر چارچوب مبانی هویتی و تمدنی خودش این اقدام را انجام می داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۲ ، ۲۳:۴۳
0
در دوران نخست‌وزیری فابیوس، فرانسه فراورده‌های خونی آلوده به کشورهای دیگر، از جمله ایران، می‌فروخت. در اثر این جنایت هزاران نفر به ایدز و هپاتیت مبتلا شدند.

به گزارش مشرق، فابیوس در 1946 در پاریس از پدر و مادری یهودی متولد شده است.او در سال 1974 به حزب سوسیالیست فرانسه پیوست. پله‌های ترقی در دنیای سیاست را به سرعت پیمود ودر دولت فرانسوا میتران به عنوان جوانتریننخست‌وزیر تاریخ فرانسه (86-1984) این سمت را به عهده گرفت.از 2000 تا 1988 رییس پارلمان فرانسه بود. در دولت لیونل ژوسپنمسئولیتوزارت اقتصاد (2002-2000) را به عهده داشت و هم اکنون نیز (از ماه می2012) در دولت ژان مارک آیروبه مقام وزارت امور خارجه رسیده است.

فابیوس در 1946 در پاریس از پدر و مادری یهودی متولد شده است.

فابیوس و خوش خدمتی برای اسرائیل

فابیوس به عنوان یک اشکنازی همیشه طرفدار سیاست‌های اسرائیل بوده و قانون فابیوس-گسو یکی از ده‌ها خوش خدمتی او به صهیونیست‌ها می‌باشد.فابیوس به همراه گسو نماینده کمونیست پارلمان فرانسه درسال 1990 قانون خنده‌داری را در پارلمان این کشور به تصویب رساند که براساس آناگر کسی درباره وجود اتاق‌های گاز و آمار جعلی کشتار شش میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم سؤالی مطرح کند از یک ماه تا یکسال به زندان محکوم شده و باید جریمه نقدی پرداخت کند و همچنین کار خود را نیز از دست می‌دهد.

فابیوس به عنوان یک اشکنازی همیشه طرفدار سیاست‌های اسرائیل بوده است.

رسوایی‌های فابیوس در دوران نخست‌وزیری

لوران فابیوس که در دوران فرانسوا میتران در سمت نخست وزیری فرانسه دردسرهای زیادی را تجربه کرده بار دیگر در اوضاع اسفناک اقتصادی کنونی این کشور در دولت فرانسه حضور دارد. او دو رسوایی تاریخی را در دوران نخست‌وزیری‌ در کارنامه‌ اش به ثبت رسانده است. یکی از این رسوایی‌ها در جولای 1985 اتفاق افتاد که طی آن کشتی جنگجویان رنگین‌کمان، متعلق به سازمان غیر دولتی صلح سبزکه بر علیه آزمایشات اتمی دولت فرانسه اعتراض می‌کرد، توسط سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه با برنامه‌‌ریزی و به عمد منفجر شد و در جریان آن یک عکاس نیز به قتل رسید.فابیوس در سمت نخست وزیری، ابتدا از دخالت دولتش در این عملیات اظهار بی‌اطلاعی کرد اما پس از انتشارگزارش تحقیقات مستقل مسئولیت این انفجار را پذیرفت و وزیر دفاع کابینه را مجبور به استعفا کرد.

 

 

قانون فابیوس-گسو یکی از ده‌ها خوش خدمتی فابیوس به صهیونیست‌ها می‌باشد.

پرونده خون‌های آلوده فرانسوی

اما رسوایی دیگر فابیوس تبعات بسیار گسترده‌تری داشت که تا کنون نیز هم برای او و هم برای قربانیان ادامه داشته است. در دوران نخست‌وزیری او خون‌های آلوده به ویروس‌های خطرناک در فرانسه توزیع شد وانستیتو مریو فرانسه فراورده فاکتورهای انعقاد خونی آلوده به ویروسHIV و هپاتیت را به برخی از کشورها مانند آلمان غربی، ایتالیا، آرژانتین، عربستان، عراق و ایران و ... صادر کرد. این فاکتور در کمک به انعقاد خون بیماران مبتلا به هموفیلی مصرف می‌شود و در نتیجه سبکسری انستیتوی فرانسوی تعدادی از بیماران هموفیلی کشورهای دریافت کننده به ویروسHIVو بیماری ایدز و هپاتیت مبتلا شدند.

تبعات توزیع و صدورخون‌های آلوده فرانسویهم برای فابیوس و هم برای قربانیان همچنان ادامه دارد.

هرچند بازه زمانی توزیع خون‌های آلوده در فرانسه و صدور آنها به کشورهای دیگر توسط دولت فابیوس 6 ماه بود؛ اما مشکلات آن برای مردم مصرف کننده سال‌ها ادامه داشته است. سازمان‌های فرانسوی مربوط به بیماران هموفیلی در آن زمان اعلام کردند در سایه سهل انگاری دولت فابیوس 8 هزار نفر در فرانسه به ویروس ایدز آلوده شده‌اند. درباره ویروس هپاتیت اوضاع بسیار وخیم‌تر بود. 400 هزار نفر فرانسوی نیز در اثر تزریق خون‌های آلوده به این ویروس مبتلا شده بودند.

در سایه سهل انگاری دولت فابیوس 8 هزار نفر در فرانسه به ویروس ایدز آلوده شدند.

فابیوس: تهمت و افتراست!

4 هزار نفر از کسانی که خون‌های آلوده دریافت کرده بودند؛ بیماران هموفیلی بودند. وضعیت بیماران مبتلا به هموفیلی که باید درد و مشکلات دو بیماری خطرناک دیگر مانند ایدز یا هپاتیت را تحمل می‌کردند بسیار اسفناک‌تر از دیگران بود. از آنجا که کشورهای وارد کننده بیشتر به دنبال دریافت فراورده‌های خونی برای مصارف خاص بودند؛ این مشکل برای بیماران هموفیلی در این کشورها بسیار شدیدتر رخ داد و قربانیان فراوانی در پی داشت.

4 هزار نفر از کسانی که خون‌های آلوده دریافت کرده بودند؛ بیماران هموفیلی بودند.

با این که استادان علوم پزشکی در مصاحبه‌های متعدد رادیویی و تلویزیونی از دیدگاه علمی و فنی دولت فابیوس را به دلیل این رسوایی بزرگ متهم به سهل‌انگاری و سرزنش می‌کردند اما فابیوس گفته‌های آنها را تهمت و افترا می‌نامید. در حالی که روزانه ده‌ها نفر از مبتلاشدگان به ایدز و هپاتیت در اثر تزریق خون‌های آلوده فرانسوی در خود این کشور و کشورهای مختلف جهان جان خود را از دست می‌دادند فابیوس خود را مشغول بحث و جدل با شرکت‌های بیمه کرده بود تا از زیر بار پرداخت غرامت به قربانیان شانه خالی کند! در واقع قربانیان بسیاری وجود داشتند که حتی قبل از این که ارتباط بیماری ایدز و هپاتیت آنها با خون‌های آلوده فرانسوی تایید شود جان خود را از دست داده بودند.

فابیوس اظهارات کارشناسان را تهمت و افترا می‌نامید.

لوران فابیوس، برخی از اعضای دولت، از جمله دو وزیر، جورجینا دوفوئی (Georgina Dufoix) وزیر امور اجتماعی و ادموند هرو (Edmond Herve) وزیر بهداشت، و تعدادی از مدیران ارشد بهداشت فرانسه به دلیل صدور مجوز در سال 1985  برای تجاری‌سازی خون‌های آلوده به ویروس ایدز دادگاهی شدند. نکته قابل توجه این است که این مجوز در زمانی صادر شده بود که فن‌آوری مورد نیاز برای تشخیص و جداسازی ویروس ایدز از خون در دسترس بوده است.

جورجینا دوفوئیوزیر امور اجتماعی فابیوسیکی از وزرای محاکمه شده بود.

2 میلیارد دلار درآمد

دادگاه این پرونده برای فابیوس و دو وزیرش تا سال 1999 به تاخیر افتاد. تا زمان برگزاری دادگاه حدود400 فرانسوی در اثر بیماری‌های ناشی از آلودگی خونی مرده بودند. اتحادیه ملی بیماران هموفیلی فرانسه معتقد بود دولت فابیوس به دلیل در نظر گرفتن منافع اقتصادی از خرید سیستم تصفیه خون صرف نظر کرده است. به علاوه فابیوس از طریق فروش خون‌های آلوده حدود 2 میلیارد دلار برای فرانسه درآمد جمع کرده بود.

ادموند هرو، وزیر بهداشت فابیوس، از آلودگی خون‌های توزیعی آگاه بوده است.

وزیر بهداشت فابیوس، در دادگاه اعتراف کرد که باید از تابستان سال 1984 خون‌های توزیعی آزمایش و خالص‌سازی می‌شدند که در این زمینه سهل‌انگاری شده است. با این حال مدیران ارشد خدمات بهداشتی خود را بی‌تقصیر دانسته و دولت را مسئول رسوایی به وجود آمده معرفی می‌کردند. اما فابیوس خود و دولتش را از هرگونه مسئولیتی درباره سهل انگاری سال 1985 مبری می‌دانست.

هرو می‌گفت دولت درصدد بود وقت را برای رساندن خون به مردم از دست ندهد!

تعدادی از مدیران میانی درگیر در توزیع خون‌های آلوده به زندان محکوم شدند. هرچند فابیوس حاضر شد از حق مصونیت سیاسی خود چشم‌پوشی کرده و در دادگاه حاضر شود اما تبرئه شده و هیچگونه مجازاتی متوجه او نشد. این در حالی بود که وزیر بهداشت فابیوس، ادموند هرو، در دادگاه پذیرفته بود که از آلودگی خون‌های توزیع شده مطلع بوده است اما مدعی بود که کارشناسان به او اطمینان داده‌ بودند که استفاده از منابع خونی تصفیه نشده برای مدت محدود و گذرا (ژوئن تا اکتبر 1985) مشکلی نخواهد داشت.

فابیوس نمی‌خواست بازار اغوا کننده فروش فراورده‌های خونی را به آمریکایی‌ها ببازد.

رقابت با آمریکا

هرو می‌گفت دولت درصدد بود وقت را برای رساندن خون به مردم از دست ندهد! اما واقعیت این بود که فابیوس نمی‌خواست بازار اغوا کننده فروش فراورده‌های خونی را به آمریکایی‌ها ببازد. آمریکایی‌ها هم از نظر مقدار تولید و هم کیفیت محصول جلوتر از فرانسوی‌ها بودند و فابیوس برای کم نیاوردن در برابر رقیب به زعم خود از بخش غیرضروری تولید فراورده‌های خونی چشم‌پوشی کرده بود!

رئیس سازمان انتقال خون منصوب فابیوس در دادگاه خون‌های آلوده فرانسوی

از سوی دیگر محکومان این پرونده در دادگاه‌های فرانسه به کیفرهای سبکی محکوم می‌شدند و این موضوع با خشم و ناباوری عمومی روبه‌رو می‌شد. این درحالی بود که بعد از جنگ جهانی دوم دادگاه خون‌های آلوده اولین دادگاهی در فرانسه محسوب می‌شد که در آن وزرای دولت محاکمه می‌شدند. در شدیدترین احکام، متهمین به دو یا چهار سال زندان محکوم می‌شدند و دادخواست‌ها به گونه‌ای تنظیم می‌شد که سختگیری زیادی علیه مدیران دولت فابیوس انجام نگیرد. 

فابیوس در طول دادگاه سرسختانه از عملکرد وزرایش دفاع می‌کرد.

خشم عمومی هنگامی افزایش یافت که مردم مطلع شدند روش‌های تصفیه خون برای دولت فابیوس در دسترس بوده است و آمریکایی‌ها از این فناوری بهره می‌برند.وزرای بهداشت و خدمات اجتماعی فابیوس متهم بودند که نه تنها با وجود اطلاع از فناوری آمریکایی تصفیه خون این تکنولوژی را وارد فرانسه نکرده‌اند بلکه حداقل اقدامات لازم برای کاستن و یا از بین بردن آلودگی خونی که عبارت از یک گرمادهی ساده بوده است را نیز انجام نداده‌اند. 

خانوده‌های قربانیان: بهتر است به جای محاکمه به ایشان نشان شجاعت و افتخار اعطا شود!

با این حال فابیوس در طول دادگاه و در برابر نظرات کارشناسان سرسختانه از وزرایش دفاع می‌کرد و آنها را از ارتکاب هرگونه اشتباه مبرا می‌دانست! این گونه رفتارهای فابیوس خانوده‌های قربانیان را به شدت آزار می‌داد. برخی از خانواده‌ها با مشاهده عدم برخورد مناسب دستگاه قضایی فرانسه با فابیوس و مدیرانش پیشنهاد می‌دادند بهتر است به جای محاکمه به ایشان نشان شجاعت و افتخار اعطا شود!

تاکنون 125 بیمار ایرانی در اثر استفاده از فرآورده‌های خونی آلوده فرانسوی جان خود را از دست داده‌اند.

خون‌های آلوده فرانسوی در ایران

آمارهای غیررسمی بیماران هموفیلی قربانی فرآورده‌های خونی آلوده فرانسویدر ایران را 300نفر می‌دانند.براساس آمار رسمی وزارت بهداشت ایران تا کنون 125 تن از بیماران هموفیلی، هپاتیتی و کلیوی در اثر استفاده از فرآورده‌های خونی آلوده به ویروسایدز جان خود را از دست داده‌اند. درواقعاین سهل‌انگاری دولت فابیوس بود که موجب شد اولین بیمار ایدزی در ایران شناسایی و ثبت شود.هم اکنون حداقل1800 ایرانی شناخته شده‌اند که در اثر خون‌های فرانسوی به هپاتیتو ایدز مبتلا هستند. ایران در اوایل دهه 60 از واردکنندگان فراورده‌های خونی از انستیتو مریو فرانسه بود. در سال 1364 فرآورده‌های خونیآلوده این شرکت به بیماران هموفیلی ایرانیتزریقمی‌شد.

شرکت فرانسویمریودر اوایل دهه 60 خون‌های آلوده به ایران فروخت.

مدتی است که بیماران و خانواده‌های متضرر شده از خون‌های آلوده فرانسوی مسیر پیگیری قضایی این واقعه دردناک را در پیش گرفته‌اند. باید اشاره کرد که پرونده خون‌های آلوده فرانسوی موضوعی جدا از پرونده معروف هموفیلی‌هاست اما رسیدگی به آن در کنار این پرونده معروف انجام می‌گیرد. دکتراحمد قویدل مدیرعامل سابق کانون هموفیلی ایران درباره وضعیت این بیماران می‌گوید: «با طرح شکایت در رابطه با محصولات داخلی، پرونده شکایت آلوده شدگان به ایدز که از طریق محصولات وارداتی از فرانسه در سال های 1361 تا 1363 اتفاق افتاده بود دوباره مطرح و به این شکایت پیوست و رنج نامه پدر دو بیمار هموفیلی که به ویروس ایدز آلوده شده بودند به مقام معظم رهبری، منجر به دستور رسیدگی مقام معظم رهبری به قوه قضائیه گردید.» 

سیاستمدار خون‌های آلوده، دوستی نزدیک با سیاستمداران خون‌خوار دارد.

سازمان انتقال خون ایران نیزدر سال 1387 با تشکیل پرونده‌ای نسبت به اعلام شکایت از شرکت فرانسوی مریو اقدام کرد و در ادامه وزارت بهداشت و دفتر حقوقی ریاست جمهوری وارد مسیر پرونده شدند. با اثباتکوتاهی شرکت فرانسوی در تولید محصول سالم، سایر کشورها نسبت به دریافت غرامت از این شرکت اقدام کرده و توانستند خسارات خود را دریافت کنند.ایران تنها کشوری است که هنوزموفق به دریافت خسارت خود از شرکت مریو نشده است.مریو مدتی است اعلام ورشکستگی کرده و  سهام خود را به شرکت دیگری واگذار کرده است.

*تسنیم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۲ ، ۱۴:۲۷
0


  • راکتور بوشهر در سال به 30 تن اورانیوم 5 درصد احتیاج دارد و ما الان فقط 7 تن داریم.
  • نیروگاه بوشهر را بسیار ارزان ساختیم. اگر سرمایه‌گذاری قبل از انقلاب بر روی نیروگاه بوشهر را با توجه به تحولات 30 سال گذشته دو برابر کنیم و با پولی که الان به روس‌ها دادیم، آن را جمع کنیم، هزینه‌ای که برای نیروگاه بوشهر صرف شده است به اندازه قیمتی خواهد بود که امروز برای ساخت یک نیروگاه اتمی باید پرداخت کنیم، فقط یک ضرر کردیم و آن این‌که 30 سال از مزیت تولید برق هسته‌ای عقب ماندیم.
  • نیروگاه بوشهر در سه، چهار ماهه اخیر، بیش از یک میلیارد و نیم کیلووات ساعت برق تولید شده است.
  • تولید برق هسته ای اقتصادی است.
  • تولید هر یک هزار مگاوات برق هسته ای [معادل نیروگاه بوشهر] در سال، معادل 7 تا 8 میلیون بشکه نفت، در سوخت فسیلی صرفه جویی می کند. [یعنی حدود 800 میلیون دلار]
  • وی همچنین افزود: هر نیروگاه هسته ای هزار مگاواتی، مانع از صدور هفت میلیون تن گازهای آلاینده و گلخانه ای می شود؛ یعنی اگر 20 هزار مگاوات برق هسته ای تولید می کردیم 140 میلیون تن گازهای گلخانه ای در کشور تولید نمی شد.
  • براساس محاسبات ما در افق 10 الی 12 ساله علاوه بر هزار مگاوات فعلی، صاحب چهار هزار مگاوات برق از طریق نیروگاه‌های اتمی شویم و متعاقب آن اورانیوم مورد نیاز این پنج هزار مگاوات را باید تامین کنیم. هدف اول ما در این چارچوب تولید برق است و به طور طبیعی ساخت رآکتورهای کوچک، تحقیقاتی، رادیوداروها و انجام فعالیت‌های دیگر در بخش‌های صنعتی، پزشکی و کشاورزی را نیز خواهیم داشت.
  • باید در یک چشم انداز بلندمدت قریب 20 هزار مگاوات نیروگاه هسته ای در ایران دایر کنیم. یعنی 20 نیروگاه مانند نیروگاه اتمی بوشهر.
  • قبل از انقلاب اسلامی، موسسه آمریکاییSRI چشم انداز رشد و توسعه اقتصادی کشور را برای 20 سال دیده بود و آنها توصیه کرده بودند که تا 20 هزار مگاوات برق هسته ای داشته باشیم.

این مطلب به نقل از سایت دکتر قدیری ابیانه www.ghadiri.ir می باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۲ ، ۱۴:۰۱
0

سربازی عامل افزایش سن ازدواج و کاهش زاد و ولد/لزوم تغییر در تعریف سربازی

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم،‌ حسن عباسی از جمله چهره‌هایی است که نظرات و دیدگاه‌های وی در حوزه‌های سیاسی،‌ اجتماعی،‌ اقتصادی،‌ فلسفی و فرهنگی نشان از مطالعه و تحقیقات گسترده وی دارد که به واسطه حساسیت و اهمیت آن‌ها در کانون توجهات او قرار گرفته است. نظرات عباسی از بانکداری اسلامی‌و مقابله با ربا تا سخنان بی‌پرده سیاسی و نقدهای اساسی به فرهنگ غرب و شبکه‌های خبری و تبلیغی آن سوی آبی، و حتی انتقادات وی به فلسفه همه و همه نشان دهنده حساسیت او نسبت به موضوعات جدی پیرامونی جامعه است که با چاشنی جسارت نفوذ کلامش اثرگذاری بیشتری یافته است. در فرصتی نه چندان طولانی در حاشیه بازدید او از خبرگزاری تسنیم فرصت را غنیمت شمردیم و مساله سربازی را با وی مطرح کردیم و نظرش را جویا شدیم:

حرفه‌ای شدن سربازی یک اصل است/ نیروهای مسلح باید با سعه صدر بیشتری اجازه نقد بدهند

تسنیم: آقای عباسی شما جزء معدود افرادی بودید که در چند سال گذشته بر لزوم جایگزینی سربازی حرفه‌ای به جای سربازی اجباری تاکید کرده‌اید و در توجیه این امر از دریچه و زاویه خاصی به موضوع خدمت سربازی پرداختید که پیش از شما چندان به آن توجه نشده بود. به نظر شما مبانی نظری خاصی که شما به آن تاکید کردید هنوز هم پس از گذشت چند سال قابل دفاع است؟

عباسی: البته در قوانین بالادستی خدمت وظیفه و سربازی اصلاحاتی برای به روز شدن این قوانین صورت گرفته ولی سربازی حرفه‌ای به عنوان بحثی که بسیاری از کشورهای جهان و نیروهای مسلح آنها به آن سمت و سوی روی آورده‌اند مساله‌ای است که باید به آن به صورت جدی‌تری نگاه کرد. من از یک سو به دلیل آشنایی کامل و نزدیک با دستگاه‌های نظامی‌و انتظامی‌کشور و از سوی دیگر به واسطه تحقیقاتی که پیرامون خدمت وظیفه سربازی انجام داده‌ام اعلام می‌کنم که طراحی ساز و کاری برای حرفه‌ای ساختن سربازی باید به صورت جدی پیگیری شود و این موضوع ضرورتی است که باید نظام توجه جدی خود را به آن معطوف کند.

لذا در طراحی معماری آینده نیروهای مسلح، همانطور که ساختارها باید در تطابق با تهدیدات، فرصت‌ها و توجه به عنصر زمان‌‌‌‌‌آگاهی با گذشت زمان تغییر کند، ساختار سربازی نیز نیازمند تغییر است. از این رو من بارها به مسئولان و سیاست‌گذاران کلان کشور تاکید کرده‌ام که حرفه‌ای شدن سربازی یک اصل است. چراکه تاثیرات این موضوع را در مسائل و مشکلات فعلی جمعیتی، ازدواج،‌ اقتصادی،‌ معضلات اجتماعی بوضوح می‌توان دید.

تسنیم: ولی با این وجود ستادکل نیروهای مسلح و بسیاری از مسئولین همچنان نسبت به این مساله به شدت مقاومت می‌کنند و  شما هم بر نظر خود کماکان مصرید…

عباسی: پیش از هرچیز می‌بایست به این نکته توجه داشت که با اتکا به قوانین ۷۰ ساله‌ای که خدمت سربازی را مقدس می‌دانستند و اجازه نمی‌دادند که فردی متعرض آن قوانین شود و انتقاد و اصلاحی را به آن وارد سازد، نمی‌توان مشکلات امروز جامعه را مرتفع کرد. لذا برای طراحی ساز و کاری مناسب نسبت به این موضوع باید با بهره‌گیری از نظرات نخبگان و کارشناسان بهترین ساختار ممکن را طراحی و عملیاتی کرد. از این رو به واسطه این قوانین و مقاومت برخی از افراد، پرداختن به مساله سربازی چندان از سوی نخبگان جدی گرفته نشده است و مجالی برای ورود اندیشمندان و نخبگان جامعه به این موضوع داده نشده بنابراین از نظر شرعی و عرفی این مسئولیت بر عهده من و امثال من قرار دارد که با توجه به شناختی که از نیروهای مسلح و ساختار آنها داریم و همچنین به واسطه درگیر بودن با مسائل فرهنگی، سیاسی،‌ اجتماعی و آینده شناختی نسبت به جدی گرفته نشدن این موضوع و مخاطرات پیش روی، هشدارهای جدی را بدهیم. در مقابل نیز نیروهای مسلح باید با سعه صدر بیشتری اجازه نقد و بررسی کارشناسانه این ساختار را بدهند. همچنین رسانه‌ها لازم است تا با برگزاری میزگردهای تخصصی و مناظره‌هایی پیرامون خدمت سربازی،‌ این موضوع را از حالت تک صدایی که تنها متکلم آن حسن عباسی است خارج کنند.

ستاد کل نیروهای مسلح در کنار قدرت ملی سیاسی،‌ فرهنگی و نظامی‌یک از منابع قدرت اربعه کشور است که این مقاومت‌ها معمولا به دلیل دارا بودن تفکر همیت قسمتی و نگاه بخشی صورت می‌گیرد که بر مبنای آن پدیده سربازی به عنوان پدیده‌ای مقدس شناخته شده و با توجه به قانونی بودن آن و همچنین تایید برخی از سران نظام، کسی اجازه تعرض و باز تعریف چارچوب آن را ندارد. از سوی دیگر بخشی از این مقاومت‌ها نسبت به رسانه‌ای شدن چنین موضوعاتی است که به برخی از قوانین نیز استناد می‌شود که در شرایط فعلی برای تبیین این موضوعات نیازمند پرداختن به چنین مسائلی است.

سربازی یکی از عوامل بالارفتن سن ازدواج و کاهش زاد و ولد/ سکته ۲ ساله در روند حیات اجتماعی پسران

تسنیم: شما پایین آمدن نرخ رشد جمعیت را یکی از دلایل روی‌آوری به سربازی حرفه‌ای بیان کرده‌اید. توضیحی پیرامون ارتباط این دو موضوع با یکدیگر می‌دهید؟

عباسی: قطعاً یکی از عوامل بالارفتن سن ازدواج و یکی از فاکتورهای اصلی کاهش زاد و ولد در کشور و همچنین معضلات اجتماعی و خاصه اقتصادی، بحث خدمت سربازی در شرایط فعلی است چراکه هیچ‌گاه به صورت جدی به این مساله توجه نشده که ساختار، شکل و محتوای خدمت سربازی باید با گذشت زمان و تحولات روز تغییر کند. به عنوان نمونه این قاعده که پسران۱۸ تا ۲۰ ساله باید تحت قوانینی خاص برای انجام خدمت سربازی عازم پادگان‌ها شوند باعث شده تا وقفه و سکته‌ای ۲ ساله در روند حرکت حیات اجتماعی این پسران جوان شکل بگیرد و این امکان بوجود آید که دختران جوان بدون هیچ مانعی تحصیلات خود را ادامه دهند و با سرعت بیشتری زندگی اجتماعی خود را شکل دهند. لذا پیشی‌گرفتن تعداد دانشجویان دختر نسبت به پسران در ۱۲ سال گذشته شاهدی بر این مانع تراشی خدمت سربازی برای پسران جوان است.

تسنیم: به نظر بسیاری از افراد، سبقت گرفتن دختران از پسران در تحصیلات دانشگاهی در جوامعی که به سمت و سوی توسعه پیش می‌روند می‌تواند بیانگر تغییرات مثبتی باشد اما به نظر شما این مساله مخاطراتی را به همراه دارد. درسته؟

عباسی: بر هم خوردن تعادل دانشجویان دختر و پسر تا حدی جدی است که در برخی موارد درصد ورود دختران به دانشگاه به بیش از ۶۳ درصد نیز رسیده است و در مقابل متاسفانه پسران به دلیل برخورد با مانعی بنام سربازی و خدمت وظیفه بخش کوچکی از جمعیت ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار نفری دانشجویان کشور را تشکیل داده‌اند و کمتر از ۳۷ درصد ظرفیت دانشگاه‌ها توسط پسران تکمیل شده است. اما مهمترین تاثیر منفی این مساله آن است که در حال حاضر با گذشت بیش از ۱۰ سال از برهم خوردن این تعادل، ما شاهد نسلی از دختران در جامعه هستیم که به واسطه تاثیرات این معضل، امکان ازدواج ندارند.

به عبارت دیگر با توجه به اینکه پسران برای رسیدن به مرحله ازدواج باید ابتدا ۲ سال زمان خدمت خود را سپری و پس از آن مساله اشتغال را حل کنند تا بتوانند حداقل‌ شرایط لازم را برای ورود به مساله ازدواج دارا شوند لذا خدمت سربازی تاثیر مستقیمی‌در بالا رفتن سن ازدواج و پایین آمدن زاد و ولد در کشور دارد.

حل مشکل اشتغال و ازدواج در گروی حل مشکلات سربازی / جایگاه سربازی در تبیین انسان تراز/ لزوم تغییر در تعریف سربازی 

سربازی عامل افزایش سن ازدواج و کاهش زاد و ولد/لزوم تغییر در تعریف سربازی

تسنیم: تنها دلیل شما برای روی‌آوری به سربازی حرفه‌ای کاهش سن ازدواج و افزایش زاد و ولد است؟

عباسی: من بارها در طول ۱۲ سال گذشته به مسئولان فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور گوشزد کرده‌ام که حل مشکل اشتغال، ازدواج و مواردی از این دست در صورت عدم توجه به مشکلات سربازی که به مانعی جدی در مسیر حرکت پسران جوان تبدیل شده امکان‌پذیر نخواهد بود. به عبارت دیگر ما به بهانه تامین امنیت کشور و ارتقای امنیت دفاعی کشور خدمت زیر پرچم را برای همه ذکور بالای ۱۸ سال اجباری می‌کنیم ولی زیان این راهکار به دلیل عدم مطالعه پیرامون جنبه‌های حاشیه‌ای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از سود و فایده آن بیشتر شده است.

از سوی دیگر بنده به واسطه فعالیت استراتژیک خود باید نگاهی جامع به مسائل داشته باشم و نباید مشکلات یک بخش را تنها در همان بخش جستجو کنم. از این رو با توجه به نگاه استراتژیک و کلی‌نگر درمی‌یابیم که بخشی از مشکلات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشور به برخی از ساختارهای موجود در نیروهای مسلح ما باز می‌گردد. لذا حرفه‌ای شدن سربازی تاثیر بسزایی در فرهنگ، اقتصاد، سیاست و در مجموع بر آرامش حاکم بر جامعه خواهد داشت و پسران جوان زودتر و راحت‌تر برای تشکیل خانواده و ازدواج آمادگی لازم را کسب می‌کنند.

البته نباید فراموش کرد که خدمت سربازی در پروسه شکل‌گیری شخصیت، مسئولیت‌پذیری و به اصطلاح مرد شدن پسران جوان تاثیرات بسیاری دارد.

تسنیم: به نکته خوبی اشاره کردید. به نظر شما نقش دوره سربازی در تثبیت شخصیت و فرآیند مرد شدن و کمال تا چه اندازه مهم و قابل اشاره است؟

عباسی: یکی از موضوعات و اهداف اساسی نظام جمهوری اسلامی‌ایران که از سوی رهبری نیز به آن اشاره شده تبیین انسان تراز است که آموزش و پرورش و وزارت علوم و آموزش عالی هریک به صورت مجزا در حال تعریف و تبیین آن هستند. اما در این میان و در فاصله بین آموزش و پرورش و آموزش عالی مساله خدمت وظیفه و سربازی پسران مطرح است که باید جایگاه سربازی را در تبیین این انسان تراز و نقش مفصلی آن را به عنوان ارتباط دهنده میان آموزش و پرورش و آموزش عالی، با توجه به افق‌های نظام مشخص کرد.

تسنیم: پس با وجود اهمیت سربازی و نقش ویژه آن و با توجه به مشکلات و معضلات حاشیه‌ای آن چه کار باید کرد؟!

عباسی: اگر به اطلاعات افشا شده از سوی اسنودن توجه کنیم درمی‌یابیم که مشخص‌ترین تهدید و اساسی‌ترین خطر برای تمام جهان سازمان «اِن اِس اِی» است که زیر نظر وزارت دفاع آمریکا فعالیت می‌کند و امنیت در سطوح فردی و کلان ملی را برای تمامی‌کشورها در فضای سایبر از بین برده است. حالا باید فضای خدمت سربازی جوان امروز را که آشنایی خوبی با فضای سایبر دارد چگونه تعریف کنیم؟ آیا خدمت به عنوان راننده،‌ پاسبان بالای برجک یا حتی سرباز یگان رزمی‌بهترین فضایی است که می‌توانیم برای استفاده از دانش و توانایی او در اختیارش قرار دهیم؟! لذا با توجه به تغییر در تعریف تهدیدات و فرصت‌های امروز باید تعریف خود را از سربازی و خدمت زیر پرچم تغییر دهیم و بروز کنیم و از نقش و مسئولیتی که یک پسر جوان در تامین امنیت کشور می‌تواند ایفاء کند ارزیابی درستی داشته باشیم.

حضور بیش از ۲ میلیون نیروی بسیجی حرفه‌ای در مواجهه با هرگونه جنگ طلبی

تسنیم: به نظر می‌رسد تغییر در ساختار سربازی با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری که تاکید ویژه‌ای بر افزایش جمعیت داشتند، در حال حاضر بیش از هر زمانی ضرورت دارد. اینطور نیست؟

عباسی: متاسفانه نسل دخترانی که امروز امکان ازدواج ندارند حاصل فعالیت فمنیست‌هایی است که ۱۵ _۱۶ سال پیش در کشور تحت عنوان توانمندسازی زنان کار خود را آغاز کردند و طی این مدت بلایی را بر سر دختران و زنان کشور آورند که علی‌رغم دارا شدن تمامی‌امکانات تحصیلی و اشتغال، از پاسخ دهی به نیاز طبیعی خود که همان مادر و همسر بودن است محروم شدند. البته مقام معظم رهبری چندسال گذشته نیز با طرح این مساله که فراموش کردیم شیر کنترل جمعیت را ببندیم نسبت به این موضوع هشدار دادند و مساله سربازی یکی از ده‌ها عامل موثر در کاهش زاد و ولد است که مقام معظم رهبری نیز مجدداً نسبت به آن موضع‌گیری کردند.

 

سربازی عامل افزایش سن ازدواج و کاهش زاد و ولد/لزوم تغییر در تعریف سربازی

از این رو ما در مباحث استراتژیک این آمادگی را داریم که از منظر کلان‌نگر به مجلس،‌ نهادهای سیاست‌گذار و تصمیم‌ساز و حتی به نهادهای نظامی‌که در حوزه‌های ستادی مسئولیت‌هایی را در این زمینه دارند،‌ مشاوره دهیم. لذا از مجموعه‌های کارشناسی و اندیشمندان دعوت می‌کنم تا با ورود به موضوع بازسازی سربازی، موجبات بروز کردن قوانین و حرفه‌ای ساختن سربازی را با استفاده از تجربه کشورهای دیگر و بنیان‌های اعتقادی امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری برای این مقطع حساس زندگی پسران جوان کشور الگوی مناسبی را طراحی کنیم.

تسنیم: برخی‌ها عنوان می‌کنند که در صورت حذف سربازی اجباری، کشور با مشکل امنیتی مواجه خواهد شد. آیا واقعاً چنین اتفاقی رخ می‌دهد؟

عباسی: اگر منظور از مشکل امنیتی برای کشور در زمان جنگ است که قطعا با توجه به بیش از ۱۵ میلیون نفر نیروی بسیجی ثبت نام کرده در ایران، حتی در صورت حذف سربازی اجباری، مشکل امنیتی برای کشور بوجود نخواهد آمد چراکه ایران این قابلیت را دارد تا در هرگونه درگیری و تجاوزی بیش از ۱ تا ۲ میلیون نفر نیروی بسیجی حرفه‌ای را وارد صحنه کند.

اما در برابر این تصور برخی که تامین امنیت کشور را در خدمت ۲ ساله هر فرد ذکور بالای ۱۸ سال می‌بینند باید بگویم که اولاً قدرت ملی و تامین امنیت کشور تنها در گروی نیروهای مسلح آن کشور نیست و در ثانی با طراحی دوره‌های کوتاه مدت آموزشی می‌توان شرایطی را فراهم ساخت که جوانان کارت و کد مخصوصی را برای سپری کردن این آموزش‌های کوتاه مدت دریافت کنند و زمان خدمت خود را در نهادها و ارگان‌های دیگری به تناسب تخصص خود بگذرانند و از این طریق در افزایش قدرت ملی تاثیرگذار باشند.

حرفه‌ای شدن نیروهای مسلح، لازمه حرفه‌ای شدن سربازی

تسنیم: به نظر شما ساختار فعلی کشور و نیروهای مسلح آماده این تغییر بزرگ و حرکت به سوی سربازی حرفه‌ای است؟

عباسی: پیش از هرچیز  لازمه حرفه‌ای شدن سربازی،‌ حرفه‌ای شدن نیروهای مسلح و اصلاح ساختاری معماری آن است تا جوانی که به عنوان یک سرباز پا به این مجموعه می‌گذارد از نقش خود در این ساختار به طور کامل مطلع باشد. اما همانطور که بارها اعلام کرده‌ایم در شرایطی که به نظر می‌رسد نه ساختار نیروهای مسلح ما برای سربازی حرفه‌ای به صورت کامل حرفه‌‌ای شده و نه در بهره‌گیری از منابع عظیم جوانانی که در حال گذراندن خدمت سربازی هستند به طور ۱۰۰ درصدی موفق بوده‌ایم، و در مجموع از امکان تبدیل سربازی اجباری به سربازی حرفه‌ای در شرایط فعلی برخوردار نیستیم.

تسنیم: چه کسانی مسئولیت این تغییر ساختار و طراحی ساز و کاری جدید و مناسب را در موضوع سربازی و خدمت وظیفه دارند؟

عباسی: زحمت‌کشان و دلسوزان نظام وظیفه در نیروهای مسلح در چارچوب و حیطه قوانین موجود قادر به بررسی این موضوعات هستند و هر از گاهی نیز شاهدیم که تغییرات جزئی مرتبط با معافیت‌ها و غیره را اعلام می‌کنند. لذا بررسی تغییرات اینچنینی و بزرگ باید یک گام بالاتر و توسط مجلس شورای اسلامی‌انجام شود که پیش‌نیاز آن نیز انجام یک کار تحقیقاتی و مطالعاتی جامع است که در آن نظرات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، روان‌شناختی و جامعه شناختی با استفاده از بن‌مایه‌های قرآنی و اسلامی‌و با توجه به افق‌های ترسیمی‌مقام معظم رهبری به عنوان فرمانده کل قوا دیده شود.

بنابراین باید برای بررسی این موضوع با توجه به تمامی‌ابعاد موجود نمی‌توان به صورت کلی و اجنالی به این مساله پرداخت و باید برای پیگیری این موضوع کارگروه‌هایی تعریف و تشکیل شوند که نظرات نیروهای نظامی‌و انتظامی‌متفاوت را که به انواع مختلف از سربازان استفاده می‌کنند اخذ کنند و بر مبنای آن‌ها مدل مطلوب را طراحی کنند.

زمان بازنگری در مقوله سربازی فرارسیده/اندیشمندان،‌ کارشناسان و همچنین علمای حوزوی با بهره‌گیری از فقه سربازی وارد کار شوند

تسنیم: سخن پایانی…

عباسی: با توجه به مشکلات ذکر شده به نظر می‌رسد که زمان آن رسیده است که مقوله سربازی مورد بازنگری، بازنویسی و بازسازی کلی قرار بگیرد و هر میزان که در این مورد غفلت صورت بگیرد به همان اندازه کشور در آینده دچار مشکل خواهد شد. همچنین مردم آثار مثبت این تغییرات را باید در زندگی شخصی خود لمس کنند چراکه زمانی به دلیل کثرت زاد و ولد، خدمت سربازی فرزندان در خانواده‌ها چندان به چشم نمی‌آمد ولی در شرایطی که خانواده امروز تنها یک یا دو فرزند دارد و در این میان نیز بحث سربازی برای یکی از این فرزندان مطرح می‌شود، در قبال دستیابی به امنیت نظامی، ناخواسته ناامنی، از میان رفتن فرصت‌ها و در برخی موارد تهدید اقتصادی را برای خانواده موجب می‌شویم. لذا این انتظار وجود دارد تا اندیشمندان،‌ کارشناسان و همچنین علمای حوزوی با بهره‌گیری از فقه سربازی وارد کار شوند و با دستیابی به یک اجماع و طرح جامع مطالعاتی پشتوانه‌ای برای دستگاه قانون‌گذار فراهم کنیم.

گفت‌وگو از محمد قربانی بخش اجتماعی خبرگزاری تسنیم

منبع : حبرگزاری تسنیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۰۰:۳۰
0

سی‌ان‌ان: 17 هزار بمب اتمی را نمی‌بینید نگران غنی‌سازی ایرانید؟! (خبر ویژه)
«آیا اینکه احتمال می‌دهیم ایران در آینده بتواند یک بمب اتمی بسازد خطرناک‌تر است یا 17 هزار بمب اتمی واقعی که جهان را تهدید می‌کند؟»
وبسایت شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان با طرح این سؤال می‌نویسد: در حالی که رسیدن به یک توافق برای جلوگیری از تولید فقط یک بمب هسته‌ای در ایران توجه جهان را به خود معطوف کرده اما از خطر جدی ناشی از وجودهزاران تسلیحات هسته‌ای کنونی در جهان غفلت شده است. در حال حاضر بیش از 17 هزار کلاهک هسته‌ای وجود دارد که همچنان تهدیدی علیه جان انسان‌ها محسوب می‌شوند اما عمدتاً از زمان پایان جنگ سرد در دو دهه قبل تاکنون نادیده گرفته شده است.
سی‌ان‌ان خاطرنشان می‌کند این در حالیست که برخلاف مسئله ایران، هیچ مذاکراتی برای پرداختن به زرادخانه‌هایی که بسیار خطرناک‌تر از برنامه هسته‌ای این کشور است، انجام نشده است. در حقیقت، تبعات انسانی ناشی از بروز جنگی هر چند محدود، همچون درگیری در منطقه جنوب آسیا بین هند و پاکستان می‌تواند جان دو میلیون نفر را به خطر بیندازد.
سی‌ان‌ان معتقد است: بیش از 20 میلیون نفر در هفته نخست انفجارها، اتش‌سوزی ناشی از آن و نشت مواد رادیواکتیو جان خواهند باخت. اما تبعات جهانی چنین جنگی بسیار وخیم‌تر خواهد بود. آتش ناشی از انفجارها به دلیل انتقال پنج میلیون تن دوده به اتمسفر، نور خورشید را تیره خواهد کرد و این امر باعث کاهش دمای زمین خواهد شد. این اختلال جوی باعث کاهش شدید و جهانی تولید مواد غذایی خواهد شد. این امر به کاهش 12 درصدی تولید ذرت در آمریکا و 15 درصدی تولید برنج در چین منجر خواهد شد و ممکن است یک دهه به طول انجامد.
این شبکه در ادامه خاطرنشان می‌کند: بروز جنگی هسته‌ای در همین اندازه و مقیاس در هر منطقه از جهان تأثیرات جهانی مشابهی خواهد داشت. موشک‌های پیشرفته تریدنت آمریکا که توسط زیردریایی حمل می‌شوند، به طور کلی 96 کلاهک هسته‌ای دارند که هر یک از آنها 10 تا 30 برابر قوی‌تر از سلاح‌های استفاده شده در سناریوی ترسیم شده در منطقه جنوب آسیا هستند. این بدان معناست که فقط یک زیردریایی می‌تواند چند برابر بیش از قحطی ناشی از انفجار هسته‌ای مخرب باشد. آمریکا به غیر از برخورداری از 14 زیردریایی از این نوع، دارای موشک‌های آماده پرتاب و ناوگان بمب‌افکن‌های استراتژیک، هواپیماهای بزرگی برای فرو ریختن مقادیر زیادی بمب در مسافت‌های دوردست است. زرادخانه هسته‌ای روسیه از قابلیت تخریب هسته‌ای مشابهی برخوردار است.
تحلیلگر سی‌ان‌ان در ادامه یادآور شده است: 17 کشور در مه 2012 با انتشار بیانیه‌ای مشترک درباره پیامدهای انسانی تسلیحات هسته‌ای نابودی کامل چنین سلاح‌هایی را خواستار شدند. تعداد کشورهای موافق این امر تا پاییز سال جاری به 125 رسید. سال گذشته اکثریت کشورهای جهان در کنفرانسی دو روزه در شهر اسلوی نروژ شرکت کردند که تبعات انسانی جنگ هسته‌ای محور گفت‌وگوهای آن را تشکیل می‌داد اما آمریکا و سایر قدرت‌های بزرگ هسته‌ای دیگر در این نشست حضور نیافتند.


این مطلب به نقل از سایت دکتر قدیری ابیانه www.ghadiri.ir می باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۲ ، ۱۲:۳۶
0

چرا رهبری به مصادیق فرهنگی اشاره می‌کنند؟

پس از دیدار رهبر انقلاب با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی پای سخنان آقای محسن چینی‌فروشان نشستیم. رئیس پیشین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که در کارنامه‌ی خود تولید پروژه‌هایی ازجمله عروسک‌های «دارا و سارا» را دارد، خاطرات و تأملات جالبی از نگاه فرهنگی رهبر انقلاب دارد. با چینی‌فروشان پیش از این هم درخصوص کتابخانه‌ی شخصی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سخن گفته بودیم.

مطرح شدن بحث تهاجم فرهنگی توسط رهبر انقلاب اسلامی ناشی از دو چیز بوده است؛ یکی اهمیت مسأله‌ی فرهنگ؛ یعنی این‌که مبنا و زیربنای همه فعالیت‌ها و برنامه‌ها باید بحث فرهنگی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم (پیوست فرهنگی) باشد. نکته‌ی دوم این‌که مردم ما با فرهنگ خودشان که فرهنگ مذهبی است بزرگ شده‌اند. لذا مسأله‌ی اصلی مسأله‌ی فرهنگ است. در همین سخنان اخیر هم شاه‌نکته‌ی صحبت ایشان این بود که «فرهنگ در حاشیه نیست، در حاشیه اقتصاد و سیاست نیست، بلکه اقتصاد و سیاست هستند که در حاشیه فرهنگ هستند.»

لذا آن زمان ایشان این دغدغه‌ی خاطر را پیدا کردند که به فرهنگ توجه لازم نمی‌شود و ما فضاهای فرهنگی‌مان و مخصوصاً مسئولین و نهادهای فرهنگی در مقابل هجوم فرهنگی غرب و هجوم فرهنگی جهانی‌سازی حالتی انفعالی دارند. به همین دلیل ایشان بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردند. منتها پس از یک مدتی حس شد این مسأله برای مسئولین و برای دستگاه‌های فرهنگی خیلی جا نیفتاده است که ایشان تعبیر «شبیخون فرهنگی» را به‌کار بردند که یک پله بالاتر از تهاجم فرهنگی است. این موضوع به این معنا بود که درباره‌ی این مسأله غفلت وجود داشته است. شبیخون را زمانی به کار می‌برند که این طرف خواب است و طرف مقابل حمله‌ی غافلگیرکننده می‌کند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/1877/B/khamenei001.jpg
   دانشگاه سمنان، ۱۳۸۵: من پریروز در روزنامه گزارشى از تشکیلِ «ناتوى فرهنگى» را خواندم ... یک ناتوى فرهنگى
   هم به وجود آورده‌اند. این، بسیار چیز خطرناکى است. البته حالا هم نیست؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است.
   مجموعه‌ى زنجیره‌ى به هم پیوسته‌ى رسانه‌هاى گوناگون در جهت مشخصى حرکت مى‌کنند تا سررشته‌ى تحولات
                                                                      جوامع را به عهده بگیرند.

اما باز هم مسأله خیلی روشن نشد و یا آن انتطاری که می‌رفت اتفاق نیفتاد. ایشان در مرحله‌ی بعدی «ناتوی فرنگی» را مطرح کردند؛ یعنی بحث تسخیر همه‌ی ‌قلمروهای فرهنگی در یک کشور. بحث جهانی‌سازی این است که تسلط یک فکر و یک اندیشه بر همه‌ی‌ دنیا؛ ابزارش هم رسانه‌ها هستند. این اصطلاح یعنی دشمن از همه‌ی عوامل تسلطش استفاده می‌کند.

* از تهاجم فرهنگی تا ناتوی فرهنگی
من جمله‌ای را مستقیماً از ایشان شنیدم که فرمودند: «من وقتی تهاجم فرهنگی را مطرح کردم، فکر می‌کردم که مسأله روشن است و معنی‌اش معلوم است. بعد که شبیخون فرهنگی را مطرح کردم باز همین‌طور. ولی به نظرم رسید نه، تازه من باید تعریف کنم تهاجم فرهنگی یعنی چه؟ شبیخون فرهنگی یعنی چه؟» و بعد شروع کردند به توضیح دادن که مقصود من از تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی چیست و مقصود من از ناتوی فرهنگی چیست. این جلسه ایشان بحث را بازتر کردند. در حقیقت باز این دغدغه سرجای خودش است. گویا آن انتظار و اتفاقی که باید بیفتد نیفتاده و لذا مشخص‌تر به مصادیق اشاره می‌کنند.

حضرت آقا وقتی در مورد مسائل سیاسی، اقتصادی و جاری صحبت می‌کنند، خیلی وارد جزئیات نمی‌شوند. معمولاً خطوط قرمز، رهنمودها و راهنمایی‌ها و پیشنهادهای اساسی را مطرح می‌کنند ولی در مورد فرهنگ مخصوصاً در این جلسه‌ی اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد جزئیات شدند و مصادیق را مثال زدند. این مثال‌های روشن نشان از تسلط ایشان به این مسائل فرهنگی است که از قدیم بوده و آشنایی وسیعی که ایشان نسبت به سینما، کتاب، تئاتر و... دارند.
من جمله‌ای را مستقیماً از ایشان شنیدم که فرمودند: «من وقتی تهاجم فرهنگی را مطرح کردم، فکر می‌کردم که مسأله روشن است و معنی‌اش معلوم است. بعد که شبیخون فرهنگی را مطرح کردم باز همین‌طور. ولی به نظرم رسید نه، تازه من باید تعریف کنم تهاجم فرهنگی یعنی چه؟»

ایشان دراین جلسه در مورد عروسک‌ها مثال زدند. الان طبق آمار، بیش از ۶۰، ۷۰ درصد فروش عروسک‌ها مربوط به عروسک‌های باربری و بَت‌من و... است در حالی که عروسک‌های ایرانی کمتر فروش دارند. یادم هست زمانی که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم و عروسک‌های دارا و سارا تولید شد، در جلسه‌ای این عروسک‌ها به حضرت آقا عرضه شد و ایشان آن‌ها را با لباس‌های مختلف دیدند. بنده و چند نفر از دوستان فرهنگی هم در جلسه بودیم. ایشان تعبیر مهمی را به کار بردند که اگر به آن توجه می‌شد شاید اکنون شرایط دیگری داشتیم. تعبیر ایشان این بود: «آن تولید فرهنگ که من می‌گویم یعنی همین عروسک‌ها» بعد هم خیلی تأیید و تشویق کردند که این کار را ادامه دهید. بعد اشاره فرمودند که جاهایی مثل صدا و سیما و مطبوعات به این امر کمک کنند تا این عروسک‌ها جا بیفتد که متأسفانه این اتفاق نیفتاد.

* زندگی روزمره‌ی مردم با ۶۰۰ کلمه
باید یک بررسی در جامعه ما بشود. مثلاً مردم ما با چند واژه صحبت می‌کنند؟ من تصورم این است که کمتر از هزار واژه‌ی مستعمل داریم. مردم ما هم‌اکنون با ۵۰۰، ۶۰۰ واژه در زندگی روزمره صحبت می‌کنند. خیلی از واژه‌های ساده و قشنگی که وجود دارد در ادبیات مردم تقریباً فراموش شده و یا استفاده نمی‌شود. دیگر در گفت‌وگوهای مردم خبری از شعر خواندن و ضرب‌المثل زدن نیست. تابلوهای سر در مغازه‌ها را نگاه کنید. بازار واژه‌های انگلیسی شده است؛ در حالی که قانوناً ممنوع است.

مدارس ما آموزش زبان دوم (انگلیسی) را در دبستان و قبل از دبستان شروع کردند. در حالی که یک بررسی در جاهای مختلف شد و نشان داد که آموزش زبان انگلیسی، فرانسوی و آلمانی که الفبایش متفاوت با الفبای ماست، به یادگیری و آموزش زبان فارسی و ادبیات خود ما لطمه وارد می‌کند. این‌ها تا یک زمانی مثلاً تا پایان دوره‌ی دبستان زبان فارسی را خوب یاد بگیرند و با نمک و شیرینی‌های این زبان آشنا شوند و بعد به‌طور طبیعی و به صورت درست زبان انگلیسی را یاد بگیرند که الان زبان بین‌المللی است. حتی در کشورهای اروپایی که زبان دوم الزامی است، زبان دومشان، زبانی است که با الفبایشان همخوانی دارد. از چپ به راست می‌نویسند، الفبای یکسانی دارند، واژه‌هایش هم خیلی نزدیک به هم است و فقط لهجه‌ یا تلفظش است که تغییر می‌کند. این مبنا یک مبنا است ولی شرایط متفاوتی دارد و بچه‌ها به راحتی می‌توانند یکی دو زبان یاد بگیرند. ما هم اگر بخواهیم این‌طور فکر کنیم باید برویم سراغ زبان‌هایی که الفبای یکسانی با الفبای ما دارند؛ یعنی مثلاً‌ از راست به چپ نوشته می‌شوند و واژه‌های یکسانی دارند.

* این سه عامل مهم
نکته‌ی مهم دیگر‌ این‌که همه‌ی این اتفاقات در عرصه‌ی فرهنگ نمی‌افتد مگر این‌که سه عامل زیر وجود داشته باشد. اولین عامل وجود آدم فرهنگی است؛ تا آدم فرهنگی نباشد کار فرهنگی نمی‌شود. آدم فرهنگی مقصودم نویسنده است، شاعر است، هنرمند است؛ کسی که کار فرهنگی می‌تواند انجام دهد. این آدم‌ها باشند تا تولید فرهنگی بکنند و بعد هم روی آن بشود کار انجام داد. این‌جاست که شورای عالی انقلاب فرهنگی باید راجع به این آدم‌های فرهنگی برنامه‌ریزی و فکر داشته باشد. این‌جاست «حمایت» معنا پیدا می‌کند. یک نویسنده و یک هنرمند این همه دغدغه‌ی معیشت نداشته باشد. مگر ما چقدر از این آدم‌ها داریم؟ شاید در کل کشور کسانی که اهل قلم و اهل نوشتن و نقاشی و سینما و تئائر باشند، تعداد زیادی نباشد. بنابراین شورای انقلاب فرهنگی برای حمایت از این‌ها باید فکر کند و اجرا کند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/24759/C/13920926_0924759.jpg[گزارش تصویری]
نکته‌ی دوم با تولید فرهنگی معنا پیدا می‌کند. یعنی تا یک کتاب و یا فیلم و یا موسیقی خوب نباشد که کار فرهنگی معنا ندارد، بلکه فقط می‌شود یک شعار و صحبت‌های کلی. این‌جاست که حمایت از نوع دیگری مطرح می‌شود. علاوه بر حمایت از مولدین فرهنگ، حمایت از تولیدات فرهنگی باید بشود.

سومین نکته فراهم‌شدن یک بستر مناسب و امن فرهنگی است تا کار فرهنگی خودش را عرضه کند و تبدیل به جریان‌های فرهنگی شود؛ چراکه جریان‌های فرهنگی هستند که اثرگذارند. بعضی وقت‌ها یک فیلم سینمایی می‌تواند یک جریان  ایجاد کند، یک عروسک‌ می‌تواند یک جریان  ایجاد کند، یک موسیقی می‌تواند یک جریان  ایجاد کند. همه‌ی ‌این عوامل باید جمع شوند تا یک اتفاق بزرگ فرهنگی ایحاد شود.

* برخورد حکیمانه یعنی برخورد بدون افراط و تفریط
نکته‌ی دیگر درباره‌ی سخنان رهبر انقلاب تأکید ایشان بر روی «برخورد حکیمانه» است. گفتند که مقصود ما این نیست که کل فرهنگ غرب را رد کنیم یا کلاً قبول کنیم، بلکه بعضی جاها را ممکن است قبول کنیم و بعضی جاها را ممکن است رد کنیم. این سخن در واقع یک رهنمود کلی است. ما الان دو نگاه افراطی و تفریطی در جامعه داریم. بعضی‌ها معتقدند اصلاً فرهنگ غرب را کلاً بگذاریم کنار؛ به دلیل این‌که این فرهنگ ناشی از روحیه‌ی سلطه‌جویانه بر همه‌ی کشورهاست. بنابراین همه‌ی‌ ابزاری که وجود دارد مروج همان فرهنگ خواهد بود یا به‌طور ناخودآگاه تأثیر خواهد گذاشت. این برخورد افراطی است. یک برخورد تفریطی داریم که نوعی انفعال است. این‌که هر چیزی هم از آن طرف می‌رسد چون حاصل اندیشه‌های انسانی است پس مورد پذیرش است و ما باید قبول کنیم. آن چیزی که اوجش در آدم‌های غرب‌زده‌ای مثل تقی‌زاده بود و البته هنوز هم در جامعه ما وجود دارد.

به نظرم منظور آقا از برخورد حکیمانه یعنی نه افراط و نه تفریط. باید حکیمانه برخورد کرد و انتخاب آگاهانه و متناسب با شرایط داشت. چون فرهنگ چیزی نیست که در یک جایی محبوس شود بلکه سیال است. مسائل فرهنگی از هر نقطه‌ای به هر نقطه‌ی جهان حرکت می‌کند. مثلاً ورزش‌های رزمی از شرق آسیا آمده است. ورزش‌های رزمی که می‌آید با خودش فرهنگ خودش را نیز می‌آورد. رزمی‌کارهای ایرانی وقتی به هم سلام می‌گویند به روش آن‌ها سلام می‌گویند. در حالی که در فرهنگ ما نبوده و ما طور دیگری سلام و احترام می‌گذاریم. من نمی‌گویم خوب یا بد! ممکن است خوب باشد چون در آنها احترام وجود دارد یعنی همان ارزشی که ما هم داریم. ولی در صورتی می‌توانیم با این  پدیده‌ی ورزش‌های رزمی درست برخورد کنیم که آن را و مسائل فرهنگی‌اش را بشناسیم که در کجا متولد شده و چطور منتقل می‌شود؟ آیا در حال انتقال یک فرهنگ است، یا فقط یک ورزش و سرگرمی است؟
ما الان دو نگاه افراطی و تفریطی در جامعه داریم. بعضی‌ها معتقدند اصلاً فرهنگ غرب را کلاً بگذاریم کنار؛ به دلیل این‌که این فرهنگ ناشی از روحیه‌ی سلطه‌جویانه بر همه‌ی کشورهاست. یک برخورد تفریطی داریم که نوعی انفعال است. این‌که هر چیزی هم از آن طرف می‌رسد چون حاصل اندیشه‌های انسانی است پس مورد پذیرش است.

بنابراین شناخت شرایط اجتماعی و فرهنگی پدیده‌های فرهنگی و مبانی نظری‌اش موجب می‌شود ما انتخاب حکیمانه داشته باشیم. مطلب دوم این است که ما با مبانی محکمی که از دین‌ و فرهنگ چندهزار ساله‌مان داریم، قدرت انتقال مفاهیم فرهنگی را در سطح زیاد و مهمی داریم. همین اتفاقی که الان در دنیا افتاده، یعنی جمهوری اسلامی ایران الان حرفهایش در همه جای دنیا وجود دارد. رسانه‌ها کمک کرده، بالاخره ما حرفی برای گفتن داشتیم منتقلش کنیم. اگر حرفی نداشتیم هرچقدر هم رسانه باشد فایده نخواهد داشت.

* سه پیشنهاد اجرایی
اطاعت رهبری به معنای تأیید گفته‌ها یا بازگویی سخنان ایشان نیست. اطاعت از رهبری یعنی این‌که برسیم به یک برنامه‌ی عملی و اجرایی که قابل ارزشیابی باشد. ضمن عرض ارادت به اعضای شورای انقلاب فرهنگی -که همه‌ی این بزرگوارن از سرمایه‌های مملکت هستند- پیشنهاد دارم که یک گروه ارزشیابی نسبت به فعالیت‌های فرهنگی کشور، نهادها، مؤسسات فرهنگی با بودجه‌هایی که دارند و حتی آدم‌های فرهنگی مؤثر در سطح ملی تشکیل شود تا از فعالیت‌های فرهنگی در کشور برآوردی داشته باشند که به شکل یک ارزشیابی دائم و مداوم در شورا برای تصمیمات بعدی‌شان عرضه شود.

 دوم این‌که در جلسات شورا، مصادیق فرهنگی و موضوعات به صورت مستقل مطرح شود. مثلاً سینما در چند جلسه بحث شود. این سینماها وضعیتش چطور است، قبلش چگونه بود و آینده‌اش چگونه است؟ بحث کتاب و ... صاحب‌نظران را هم دعوت کنند و نظر بگیرند و در کمیسیون مطرح کنند.

نکته‌ی سوم این‌که در شورای عالی انقلاب فرهنگی جای بحث مربوط به کودکان و نوجوانان خالی است و حتی فکر کنم از اعضا کسی نباشد که در این زمینه تخصص داشته باشد. منهای این قضیه، شاید لازم باشد کمیسیونی در این خصوص تشکیل شود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۲۳:۲۹
0