0

0

0

0

0
طبقه بندی موضوعی
هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست‌جمهوری‌اش یک بار به آمریکایی‌ها اعتماد کرده است، اعتمادی که محمد جواد ظریف هم در جریان محرمانه‌ترین مذاکرات آن بود. جریان از این قرار بود که پس از آزادی گروگان‌ها و رسیدن آنها به واشنگتن، مقامات کاخ سفید سرخوش از یک معامله تمام برد و بی‌هزینه بودند اما اوضاع در ایران عکس آن بود چرا که در ازای آزادی گروگان‌های آمریکایی، هیچ امتیازی شامل حال ایران نشد و ما فقط یک پل برای رسیدن کاخ سفید به اهدافش شده بودیم. سال‌ها بعد از این ماجرا، هاشمی درخصوص آمریکا می‌گوید: «وقتی آمریکایی‌ها درست به وعده‌هایشان عمل نمی‌کردند، کار ناقص می‌ماند».
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، هر چند که از روی کار آمدن دولت یازدهم زمان زیادی نگذشته ولی حسن روحانی و محمد جواد ظریف را به شناخته‌شده‌ترین مقامات ایرانی در جهان تبدیل کرده است. شاید یکی از مهمترین دلایل این موضوع، تغییر در نحوه تعامل با دنیا و علی الخصوص آمریکا از سوی دولت باشد که در گفت‌و‌گوی تلفنی رئیس‌جمهور با رئیس‌جمهور آمریکا نیز خودنمایی کرد.

پس از همین سفر و تلاش برای ارتقای روابط دیپلماتیک، رئیس‌جمهور به بیان دیدگاهش درخصوص تلاش‌های دیپلماتیک دولت پرداخت و گفت که «با وجود اینکه تنها ۵۰ روز از آغاز به کار دولت جدید گذشته است، اما به اندازه ۵۰۰ روز در عرصه‌های مختلف از جمله عرصه دیپلماسی فعالیت شده و کارنامه مثبت به جا مانده است‌».

عملکرد دولت تا به امروز نشان داده که حجت‌الاسلام روحانی به جای تمرکز بر حوزه اقتصاد برای افزایش رونق اقتصادی، نگاهش به سوی دستگاه دیپلماسی کشور است تا از طریق آن رونق را به اقتصاد کشور بازگرداند.


به اعتقاد او شاید یکی از مهمترین مسائل در این زمینه، حل مساله فی‌ما بین تهران و واشنگتن است. بر همین اساس نیز پس از بازگشت به ایران، سخن از نظرسنجی برای برقراری رابطه با آمریکا و شناسایی درصد مخالفین این موضوع گفت. این موضع دولت و همچنین اقداماتی در این راستا همچون گفت‌وگوی تلفنی با اوباما نگرانی‌هایی را در داخل کشور برانگیخت.

مخالفین رابطه با آمریکا، ضمن اینکه گفت‌و‌گوی ۱۵ دقیقه ای روحانی با اوباما را خطایی استراتژیک در سیاست خارجی می‌دانند، بر این موضوع تاکید دارند که سابقه تاریخی آمریکا اثبات کرده که نباید به این کشور خوشبین بود. این البته همان بیانی است که رهبر انقلاب چندی پیش به آن اشاره کردند و در چرایی آن آوردند که آمریکا، خودبرتربین، غیرمنطقی، عهدشکن و سخت در پنجه تصرف و اقتدار شبکه صهیونیسم بین‌المللی است.

* فرستادن پالس‌هایی برای حسن‌نیت از سوی آمریکا

نمونه‌ای از خروارها پرونده بی‌اعتمادی به ماجرای آزادی گرو‌گان‌های آمریکایی در لبنان با میانجگری ایران اشاره می‌کنند. هر چند پیش از آن و در زمان حیات امام خمینی (ره) سفر مک‌فارلین به ایران برای ارتباط واشنگتن- تهران با فرمان امام، افشا شد و این ماجرا به افتضاحی برای آمریکا تبدیل شد، ولی پس از رحلت امام عزیز در سال ۱۹۹۱ که مقارن با ریاست‌جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی در ایران و بوش پدر در آمریکا بود، از سوی آمریکا پالس‌هایی برای تهران ارسال شد.

بوش پدر که یکی از دستورکارهایش را آزادی آمریکایی‌هایی که در لبنان توسط حزب‌الله به گروگان گرفته شده بودند، خوانده بود؛ در آن زمان آمریکا رابطه‌ای با ایران نداشت، بنابراین امکانی برای مذاکره بین طرفین وجود نداشت و به گفته "برنت اسکوکرافت" مشاور امنیت ملی آمریکا این کشور نمی خواست درباره گروگان‌ها مذاکره‌ای بکند.

بر همین اساس بوش پدر با صدور یک بیانیه زیرکانه، ایران را تنها ابزار ممکن برای آزادی گروگان‌ها دانست. او در بیانیه‌اش آورد که «امروز آمریکایی‌هایی هستند که بر خلاف میلشان در سرزمین‌های بیگانه به خاطر چیزی که مسئولش نیستند، نگه‌داشته شده‌اند. در این باره می‌توان همکاری نشان داد و این همکاری تا مدت‌ها به خاطر آورده می‌شود».

بوش پدر در بیانیه‌اش تاکید کرده بود: "حسن نیت"، "حسن نیت می‌آورد".

این بیانیه که حکایت از یک اقدام در برابر یک اقدام از سوی ایران بود، توسط ایران دریافت شد و اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهوری وقت ایران خطاب به آمریکایی‌ها اعلام کرد: «ایران این آمادگی را دارد که با آن کشورهایی که آمادگی داشته باشند که سیاست برخورد مساوی و بدون باج‌خواهی و انحصارطلبی و توسعه طلبی دارند، با اینها کار کند».


اگرچه اظهارات طرف ایرانی از سوی آمریکا مورد توجه قرار نگرفت ولی پس از انتشار تصاویر یکی از گروگان‌های آمریکایی که به دار آویخته شده بود، رئیس‌جمهور آمریکا ناچار شد که به ایران متوسل شود. بوش پدر در اولین گام با خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل متحد تماس گرفت و از وضعیت گرو‌گان‌ها ابراز نگرانی کرد و گفت که «می‌تواند امتیازهایی به ایران بدهد. البته تا جایی که لزومی به مواجهه مستقیم با آنها نباشد».

* دیدار فرستاده آمریکا با ظریف و هاشمی

دبیرکل سازمان ملل نیز "جیانی پیکو" که از مشاورانش بود را به ایران می‌فرستند. ماموریت پیکو این بود که رفسنجانی را به آزادی گروگان‌ها راغب کند. فرستاده آمریکا به ایران پس از ورود به تهران با "محمد جواد ظریف" دیدار می‌کند. پس از این دیدار، وی به همراه ظریف وارد دفتر کار هاشمی رفسنجانی می‌شود. طرف ایرانی به جهت اینکه قصد داشته مذاکرات پنهانی بماند، حتی مترجم را هم از جلسه خارج می‌کند.

* کمک به آزادی گروگان‌ها "بی‌اَجر" نیست

مشاور دبیرکل سازمان ملل در این جلسه به هاشمی می‌گوید که رئیس‌جمهور آمریکا تقاضا کرده که به آزادی گروگان‌های آمریکایی در بیروت کمک کنید. البته این کمک بی‌اَجر نمی‌ماند. هاشمی نیز پاسخ می‌دهد که «ما اولا نمی‌دانیم این گروگان‌ها در لبنان هستند یا خیر؟ اما اگرآمریکایی‌ها حسن نیتشان را نشان دهند و مطمئن شویم جدی هستند و اگر کاری از دست ما ساخته باشد، هم به خاطر لبنان و هم مسائل انسانی این کار را خواهیم کرد. اما بدین شرط که آمریکا در مساله جنگ ایران و عراق در تعیین متجاوز و خسارت‌ها، بی‌طرفانه عمل کنند و از سیاست‌های خصمانه‌اش را در قبال ایران دست بردارد».

* ماموریت به سپاه برای آزادسازی گروگان‌ها

پس از آن رئیس‌جمهور وقت ایران، محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران را احضار می‌کند و از او می‌خواهد که موضوع را بررسی کند که می‌تواند در این زمینه کاری انجام دهد یا نه؟ محسن رضایی نیز یکی از فرماندهای سپاه را به لبنان می‌فرستد تا با اعضای بلندپایه حزب‌الله برای آزادی گرو‌گان‌ها مذاکره کند. این گفت‌و‌گوها به نتیجه نمی‌رسد اما رضایی به آن فرمانده دستور می‌دهد که تا زمان آزادی گروگان‌ها در لبنان بماند.

سرانجام، پافشاری ایران اثرگذار می‌شود و مقامات حزب الله آزادی گروگان‌ها را می‌پذیرند و ظرف دو ماه و نیم بعد گروگان‌ها "یکی یکی" آزاد می‌شوند. پس از آزادی گروگان‌ها، ایران در انتظار مشاهده حسن‌نیت طرف غربی و همان اَجری که بوش پدر (رئیس‌جمهور وقت آمریکا) داده بود، می ماند اما پس از گذشت مدت‌ها خبری از وعده طرف آمریکایی نمی‌شود لذا مقامات ایرانی با دبیرکل سازمان ملل تماس می‌گیرند که چرا خبری از تحقق وعده بوش پدر نشد؟


مقامات ایرانی که در داخل کشور نیز به شدت به جهت کمک برای آزادی گروگان‌ها و عدم دریافت امتیاز از آمریکایی‌ها تحت فشار بودند، با پیکو، همان فرستاده دبیرکل سازمان ملل به تهران تماس می‌گیرند که چرا آمریکا نامه تشکر نمی‌فرستد؟

جان پیکو نیز به گوش مقامات آمریکایی می‌رساند که ایرانی‌ها منتظر یک حرکت از طرف آمریکا هستند. باید منصف باشیم، چون من به آنها قول دادم.

* خلف وعده آمریکا

پس از تلاش‌های ایران برای دریافت پاسخ، برنت اسکوکرافت با اعضای شورای امنیت ملی آمریکا جلسه می‌گذارد و پس از جلسه تصمیم گرفته می‌شود که آمریکا به زیر میز توافقات فی‌ما‌بین تهران-واشنگتن بزند. آنان به بهانه انجام حرکت‌های تروریستی از جمله ترور مخافان حکومت و همچنین فتوای چند سال گذشته امام خمینی(ره) درخصوص ارتداد سلمان رشدی، بهبود روابط را بسیار بسیار سخت ‌دانستند و مدعی شدند که تهران عملا به وعده‌هایی که پیشتر مبنی بر حسن نیت داده بود، عمل نکرد.

آمریکائی‌ها می‌گفتند، "ما گفتیم‌ نشان دادن حسن‌نیت باعث حسن‌نیت متقابل می‌شود‌، ولی نگفتیم اگر ایرانیان گروگان‌ها را آزاد کنند‌، بدون توجه به باقی قضایا‌، به این اقدام پاسخ مطلوب و مساعد می‌دهیم‌. ما گفتیم حسن‌نیت به دنبال خود حسن‌نیت می‌آورد‌. انجام دادن وقایع تروریستی دیگر‌، ‌تعریف آمریکا از حسن‌نیت نیست."


پس از آزادی گروگان‌ها و رسیدن آنها به واشنگتن، مقامات کاخ سفید که سرخوش از یک معامله تمام برد و بی‌هزینه بودند اما اوضاع در ایران عکس آن بود چرا که در ازای آزادی گروگان‌های آمریکایی، هیچ امتیازی شامل حال ایران نشد و ما فقط یک پل برای رسیدن کاخ سفید به اهدافش شده بودیم.

* کلاهی که سر ایران رفت

هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطراتش در این باره نوشته است که «آقای [سیدحسین] موسویان از وزارت امور خارجه آمد. گفت سفیر سوییس – حافظ منافع آمریکا – آمده و پیامی از [جورج] بوش، رئیس‌جمهوری آمریکا آورده است. او در این پیام به طور خصوصی از کمک ما در آزادی [رابرت] پل هیل، گروگان آمریکایی تشکر کرده و گفته است که حافظ اسد [رئیس‌جمهور سوریه] به او اطلاع داده که ایران در این امر کمک موثر کرده است و نیز گفته اطلاعات آمریکا می‌گوید گروگان‌ها ایرانی در دست مارونی‌ها، در‌‌ همان روزهای اول کشته شده‌اند، ولی باز هم آن‌ها آمادگی دارند که پیگیری مساله گروگان‌ها را ادامه دهند. گفتم به صورت شفاهی جواب بدهند که اگر زندانی‌های لبنانی از اسرائیل آزاد نشوند، مساله گروگان‌ها احتمالا پیچیده‌تر می‌شود.» (خاطرات هاشمی-ص۸۳)

سه روز بعد از این پیام تشکر، آمریکا از ایران می‌خواهد پیشنهاداتش را برای جبران لطفی که در قبال آزادی گروگان‌هایش در لبنان کرده ارائه دهد: «آقای [سیدحسین] موسویان از وزارت امور خارجه آمد. گزارش مذاکره با سفیر سوئیس، [حافظ منافع ایالات متحده]، درباره گروگان‌ها را داد و گفت سوال کرده که انتظار داریم چه اقدامی در مقابل آزادی گروگان‌ها انجام شود؛ پیشنهادهایی ارائه دادم.» (خاطرات هاشمی، ص۸۸)

فردای آن روز "فرانک رید"، دومین گروگان آمریکایی هم آزاد می‌شود، اما در رفتار آمریکا که گویا تشخیص داده اوضاع به سودش در حال تغییر است، نشانه‌هایی مبنی بر عدم وفا به عهد دیده می‌شود.

موضوعی که هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۹ این چنین روایتش می‌کند: «شب به خانه آمدم. در حالی که مشغول نوشتن خاطرات بودم، به اخبار بخش فارسی صدای آمریکا [VOA] گوش می‌دادم، خبر داد که دومین گروگان آمریکایی در لبنان، امشب آزاد شد. اظهاراتی شده که نشان می‌دهد، دولت آمریکا می‌خواهد تا پایان آزادی همه گروگان‌هایش، امتیازی ندهد. به نظر می‌رسد، اگر چنین باشد، لبنانی‌ها آزادی گروگان‌ها را متوقف می‌کنند و آمریکا پشیمان می‌شود.» (خاطرات هاشمی- ص۹۰ و ۸۹)

سال‌ها بعد از این ماجرا، هاشمی درخصوص آمریکا می‌گوید: «وقتی آمریکایی‌ها درست عمل به وعده‌هایشان عمل نمی‌کردند، کار ناقص می‌ماند».

* اعتماد دوباره به آمریکا؟

به هر روی تلاش هاشمی رفسنجانی برای ارتباط گیری با آمریکا علی‌رغم نشان دادن حُسن‌نیت، بی‌ثمر ماند و او تا پایان ریاست‌جمهوری‌اش منتظر ماند که شاید خبری از تحقق وعده‌های داده شده از سوی کاخ سفید شود، اما امروز ۲۲ سال از آن روزها گذشته ولی هنوز خبری از تحقق وعده‌های کاخ سفید نشده است.

اکنون دولت جدید با رویکردی جدید در ایران روی کار امده است. دولت روحانی در تلاش است تا از طریق مذاکره و گفت‌و‌گو با آمریکا، موانع پیش روی کشور را برطرف کند. حال اینکه عنصر شماره یک این میدان- جواد ظریف- که عهده‌دار دستگاه دیپلماسی کشور است، به خوبی در جریان اعتماد ایران به آمریکا در جریان آزاد‌سازی گرو‌گان‌ها بوده است.

ظریف حالا وزیر امور خارجه ایران است، وی که در دفاعیاتش از خود در جلسه رای‌اعتماد مجلس، مشارکت گسترده مردم در انتخابات و پذیرش رویکرد رئیس‌جمهور را دارای این پیام برای جهانیان دانسته بود که مردم ایران برای تعامل عزتمند با جهان بدون ذره‌ای کوتاه آمدن از حقوق حقه و براساس اصل عزت، حکمت و مصلحت آماده است، باید بیشتر تاریخ و سوابق تاریخی آمریکایی‌ها در دادن وعده و وعید و عمل به این وعده‌ها را مطالعه کند.

منبع: تسنیم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۲ ، ۱۲:۰۶
0

خبرگزاری تسنیم: سفیر سابق ایران در مکزیک گفت: آزاد سازی اموال ایران وظیفه آمریکاست و به ازای این اقدام نباید خواستار گذشتن ایران از حقوق خود باشد.

محمد حسن قدیری ابیانه در گفت‌و‌گو با خبرنگار تسنیم در قم، درباره بازگرداندن حساب‌های مسدود شده ایران اظهار کرد: این اموال، پول‌های ایران است و آمریکا باید بدون قید و شرط آن را آزاد کند و حتی باید بابت اقدام غیر قانونی و زیان‌های ناشی از آن برای ایران، اقدام به جبران نماید.

وی با تاکید بر اینکه هر نوع کاهش تحریم ها و آزاد سازی اموال ایران یک امر مثبت محسوب می شود، افزود: تحریم های مالی و بانکی که سبب عدم امکان بازگشت ذخایر ارزی ایران شده است، خلاف قوانین بین المللی، اقدامی یک جانبه و جرم بین المللی محسوب می شود.

سفیر سابق ایران در مکزیک و استرلیا، تاکید کرد: ایران باید بر احقاق تمام حقوقش پایداری کند، چرا‌که غرب نمی تواند مدت زیادی به بازی تحریم و تهدید ادامه بدهد.

قدیری ابیانه بابیان اینکه بسیاری از کشورها تحت فشار آمریکا مجبور به پذیرفتن تحریم‌ها علیه ایران شدند، خاطر نشان کرد: آن ها  به نفت ایران احتیاج دارند و در بحران اقتصادی سنگینی به سر می برند، علاوه برآن به جهت تحریم ایران، متحمل هزینه‌های سنگینی شده اند که همه این عوامل سبب شده از وضعیت موجود ناراضی و به دنبال راه فرار باشند.


این مطلب به نقل از سایت دکتر قدیری ابیانه www.ghadiri.ir می باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۲ ، ۱۱:۵۸
0
خبرگزاری بسیج: کارشناس مسایل بین الملل باتوجه به افزایش بدهی های آمریکا اظهار کرد: هیچ دولتی در آمریکا؛ نه جمهوریخواه و نه دموکرات نمی تواند بر مشکلات اقتصادی این کشور فائق آید و وضعیت آن روز به روز بحرانی تر می شود.

محمدحسن قدیری ابیانه در گفتگو با خبرنگار بین الملل بسیج درخصوص افزایش مجدد بدهی های آمریکا اظهار کرد: بدهی دولت فدرال آمریکا از مرز 17 میلیارد دلار گذشته است. برای اینکه این رقم را بهتر درک کنیم مثالی را برای شما عرض می کنم. ارزش کل ذخایر نفت و گاز ایران حدود سه هزار میلیارد دلار می باشد. یعنی بدهی آمریکا بیش از 5 برابر کل ارزش ذخایر نفت و گاز ایران شده که رقم بسیار بزرگی است.

وی درخصوص افزایش سقف بدهی ها گفت: این افزایش کاملا موقت است به طوریکه هیچ دولتی در آمریکا؛ نه جمهوریخواه و نه دموکرات نمی تواند بر این مساله فائق آید. تنها اتفاقی که در حال رخ دادن است روز به روز بحرانی تر شدن وضعیت اقتصاد و افول قدرت و اعتبار آمریکایی است.
 
این کارشناس مسایل بین الملل گفت: این بدهی 17 هزار میلیارد دلاری تنها بدهی فدرال است درحالی که ایالت ها و شهرداری ها هم بدهکار هستند.
 
علاوه بر 17 هزار میلیارد دلار گفته شده و بدهی های ایالتی و امثال آن، دولت باید همه دلارهایی که کشورهای دیگر و مردم به عنوان ذخیره ارزی در اختیار آمریکا قرار دادند را هم به پای بدهی های این کشور نوشت. چراکه هزینه چاپ یک اسکناس صد دلاری 10 سنت بیشتر نبوده اما روی آن صد دلار نوشته شده است. یعنی باید در مقابل پولی که در نزد مردم می باشد کالا یا خدماتی را ارائه داده شود.

قدیری ابیانه در پایان اظهار کرد: قدرت آمریکا رو به افول است. اقتصاد این کشور روز به روز تضعیف می شود که نهایتا جهان را از حالت تک قطبی به سمت چندقطبی شدن پیش می برد. در واقع آمریکا از یک ابرقدرت به یک قدرت معمولی با مشکلات فراوان تبدیل خواهد شد.


این مطلب به نقل از سایت دکتر قدیری ابیانه www.ghadiri.ir می باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۲ ، ۱۱:۵۵
0

 5  قدم مهم برای موفقیت

تصور به دنیا آمدن یک نابغه فرازمینی که بسیار باهوش تر و تواناتر از ما فناپذیران است حس کنجکاویمان را تحریک می کند. رابرت گرین نویسنده کتاب محبوب «48 قانون قدرت» مخالف این موضوع است. از نظر او شیفتگی و کشش ما نسبت به نوابغ و اعجوبه ها: «ساختگی است. کاملا ساختگی است.» و می گوید استعداد استثنائی با سخت کار کردن به دست می آید.

شهرخبر، تصور به دنیا آمدن یک نابغه فرازمینی که بسیار باهوش تر و تواناتر از ما فناپذیران است حس کنجکاویمان را تحریک می کند. رابرت گرین نویسنده کتاب محبوب «48 قانون قدرت» مخالف این موضوع است. از نظر او شیفتگی و کشش ما نسبت به نوابغ و اعجوبه ها: «ساختگی است. کاملا ساختگی است.» و می گوید استعداد استثنائی با سخت کار کردن به دست می آید. گرین در آخرین کتاب خود به نام «مهارت» زندگی افراد فوق العاده موفق را بررسی کرده است و می گوید به هیچ عنوان چیزی به نام موفقیت و برتری ذاتی و غیراکتسابی وجود ندارد.در واقع آن دسته از سیاستمداران، کارفرمایان، دانشمندان، ورزشکاران و هنرمندانی که در زمینه تخصصی شان از بقیه یک سر و گردن بالاتعرند، به گفته گرین از احساس بصری سطح بالایی برخوردارند. این انسان های موفق دو ویژگی وجدان کاری و تمرکز استوار را در صدر صفات مثبت شان دارند. در مصاحبه ای که این نوسنده با سایت اینترنتی ما داشته می گوید: «موفقیت ارتباطی با توانایی های مادرزادی یا برتری های ذاتی ندارد، در اینجا مسئله سطح تجربه و چونگی عملکرد مطرح است. دیگر وقت آن رسیده که خودمان را از تفکرات منسوخ نبوغ و خلاقیت ذاتی رها کنیم.»

گرین برای رسیدن به این جملات و در میان گذاشتن نصایحش با دیگران راه زیادی را طی کرده است؛ چیزی حدود بیش از 20 هزار ساعت تحقیق و مطالعه برای نوشتن پنج کتاب اخیرش.

گرین در کتاب مهارت، تحیقاتی پیرامون شبهه نبوغ مادرزادی دو تن از موفق ترین های تاریخ انجام داده: موتزارت و انیشتین. مثلا زمانی که موتزارت 9 ساله بود چیزی حدود 10 هزار تا 20 هزار ساعت برای تمریناتش زمان می گذاشت. این عدد برابر زمانی است که یک انسان معمولی ممکن است بین بیست تا سی سالگی اش برای کار و تمرین بگذارد. انیشتین هم موفقیتش را مدیون مقاومت و پشتکار خود می داند.

در ادامه پیشنهادات گرین برای کارفرمایی را می خوانید که خیلی مشتاقند استیو جابز بعدی باشند.

5 قدم مهم برای استیو جابز شدن

1- موضوعی را برای تامل انتخاب کنیدکه عمقیا به آن علاقمندید

گرین معتقد است: «افراد خبره و بسیار موفق، از لحاظ شخصی و احساسی خودشان را وقف کارشان کرده اند.» این همانتعهد شخصی است که فرد به یک موضوع، مشکل یا مهارت دارد. تعهدی که نهایتا انگیزه ای باشد برای ساعت های طولانی تمرینش و حس کنجکاوی پر تب و تابی را که برای صعود به درجه «مهارت» نیاز دارد، تحریک کند. «در غیر این صورت هرگز انرژی، صبر، پشتکار و توانایی لازم برای کنارآمدن با انتقادهای دیگران را نخواهید داشت، خیلی سریع تسلیم می شوید و نمی توانیددر مقابل زشتی هایی که این جهان به سمت شما پرتاب می کند مقاومت کنید.»

2- تحصیلات اضافی و ناکارآمد را کنار بگذارید و تجربی یاد بگیرید

به گفته گرین آموزش کارفرمایی در مدارس کار پوچی است: «کارفرما بودن یعنی ساختن. مثل بازی لگو است.» بهترین راه برای تبدیل شدن به یک صاحبکار موفق و خوب، ساختن کسب و کار است.

گرین به شکست مفتضحانه اولین شرکت های اتومبیل سازی فورد اشاره کرده است و می گوید: «انسان به طور ذاتی و از نظر روانشناختی دوست دارد در شکست هایش کنکاش کند، چرا که پس از هر شکستش درس مهمی می آموزد.»

اگر نمی خواهید کسب و کار خودتان را راه بیندازید، دست کم در شرکت های کوچک کار کنید و تا جایی که می توانید به مهارت ها و توانایی هایتان بیفزایید. از شرکت های بزرگ و مدارس تجارت دوری کنید. گرین می گوید: «شما به عنوان کارفرما قرار است افرادی را استخدام کنید که کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی هستند، آنها هم قرار است همان اصول اولیه را که آموزش دیده اند برایتان بیاورند، نه چیز بیشتر.»

3- به این فکر نکنید که حتما دردوران بیست تا سی سالگی تان پولدار شوید

«اینقدر به این موضوع فکر نکنید که هر طور شده یک میلیارداول را به دست آورید. هوش و حواستان را جمع یاد گرفتن کنید. شما اینجایید که تا می توانید برای راه اندازی کسب و کار خودتان تجربه کسب کنید.»

گرین در ادامه می گوید پنج تا ده سال پس از اتمام دانشگاه، بهترین زمان برای تجربه جمع کردن است نه پول جمع کردن. در این چند سال خیلی بیشتر از اینکه بتوانید پول دربیاورید می توانید یاد بگیرید.

4- پس از کسب تجربه کافی، وقت انتخاب یک مربی مناسب است

گرین می گوید وقتی می خواهید یک مربی مناسب برای خودتان انتخاب کنید، دنبالکسی باشید که در حال حاضر آینه پنج تا ده سال آینده شما باشد. اگر می خواهید از یک استاد ماهر به عنوان مربی استفاده کنید منتظر بمانید تا زمانی که خودتان تقریبا بدنه یک کار را پی ریزی کرده باشید.

او در ادامه اضافه می کند که یک رابطه نظارت و مشاوره سالم مانند رابطه والدین و فرزند است. یک مربی خوب باید از شما بزرگتر و تخصصش به آنچه برای آینده تان در نظر دارید نزدیک باشد. البته شخصیت هم خیلی مهم است. به نظر رابرت گرین: «شما کسی را می خواهید که با روحتان سازگار باشد. اگر از آن دسته افراد بسیار سرکش و یاغی هستید، به نظر بعید می رسد که از مربیان محافظه کار و مشاوره های از آن دست خیلی خوشتان بیاید.»

5- انعطاف پذیر و خلاق باشید

گرین در کتابش مصاحبه ای با پل گراهام، کار فرمای برنامه نویسی کامپیوتر و بنیانگذار ویاوب داشته است – شرکتی که در سال 1998 میلادی توسط یاهو تشکیل شد تا فروشگاه یاهو را ایجاد کند و به عنوان شریک Y Combinator، کاتالیزری (شتاب دهنده ای) برای کارفرمایان تازه کار باشد.

گرین در روند یک مصاحبه کاری بسیار رقابتی در Y Combinator گفت: «گراهام دقیقا میتواندبگوید چه کسی زوکربرگ بعدی و چه کسی بلااستفاده خواهد بود.» ایجاد یک شرکت، به ناچار، شما را با چالش های غیرمنتظره ای مواجه می کند و توانایی تان در تنظیم مسیر مناسب برای مقابله با این شگفتی های غافلگیرکننده، بسیار حیاتی است.


این مطلب به نقل از سایت دکتر قدیری ابیانه www.ghadiri.ir می باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۲ ، ۱۱:۵۳
0
نظرات خواندنی مخاطبان واشنگتن پست درباره سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو آمریکایی
هر وقت هولوکاست را فراموش کردید ایرانی‌ها هم ماجرای ایرباس را فراموش می‌کنند!/ آمریکایی‌ها اگر جای ایرانی‌ها بودند چه حسی داشتند؟

نظرات برخی از مخاطبان روزنامه واشنگتن پست نشان می‌دهد که تشت رسوایی آمریکا در ماجرای شلیک به هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو وینسنس از بام افتاده است و علی رغم همه ترفندهای بکارگرفته شده،‌آمریکا نتوانسته است خود را در این قضیه تبرئه کند.

به گزارش رجانیوز، روزنامه واشنگتن پست با انتشار مقاله‌ای با عنوان « داستان فراموش شده پرواز ایران ایر 655» (The forgotten story of Iran Air Flight 655) این اتفاق را یکی از دلایل تیرگی روابط ایران و آمریکا عنوان کرده و البته در خلال متن تلاش داشته تا با استفاده از عباراتی چون «تصادفی»، «اشتباهاً» و... از بار گناه بزرگ آمریکا در این ماجرا بکاهد.

مقاله نویس سعی می‌کند تا با اشاره به این نکته که حضور ناو وینسنس برای حفاظت از مسیر تجارت نفت بوده است، بلند شدن هواپیمای مسافربری ایرانی از فرودگاه بندعباس را به دلیلی اینکه از این فرودگاه هواپیماهای نظامی نیز پرواز می‌کرده‌اند، را دلیل منطقی اشتباه گرفته شدن آن با یک جنگنده نظامی عنوان کند.

 

فارغ از تناقض‌های جالبی که در این مقاله وجود دارد، برخی نظاتی که مخاطبان این روزنامه ذیل همین مقاله در وبسایت واشنگتن پست درج کرده‌اند خواندنی است. نگاه این کاربران و نوع قضاوت آنها نسبت به ماجرای ایرباس ایرانی و حتی فراتر از آن، دشمنی ایران و آمریکا، به خوبی نشان می‌دهد که علی رغم همه تلاش‌های رسانه‌ای، حقیقت امر هنوز برای خیلی از افراد روشن است و حتی در خود آمریکا خیلی‌ها می‌دانند که داستان ظلم‌های آمریکا در حق مردم ایران فراتر از این حرفهاست.

 

در ادامه ترجمه برخی از این نطرات آورده شده است.

 

bomb3

لزومی ندارد که طرفین به هم اعتماد کنند، هر دو طرف اعمال ناخوشایند زیادی انجام داده اند.

 

fgATL

در متن گفته شده که داستان هواپیمای ایران ایر، مثل اکثر درگیریهای ایران و آمریکا، با انقلاب 1979 شروع شد.

برای اطلاع شهروندان آمریکایی باید گفت که داستان درگیریهای ایران و آمریکا به سال 1953 برمیگردد، وقتی که سازمان سیا یک دولت منتخب دموکراتیک و سکولار را سرنگون کرد. این مساله در هرگونه بررسی روابط کنونی، ایران و آمریکا، غیرقابل اغماض میباشد.

 

Bill Baly

توجه کنید که تفاضل زمانی بین 1979 تا 2013 بیشتر از 1953 تا 1979 است، بنابراین به حساب آوردن این سالها به عنوان "زمانهای قدیم" کار دستی نیست.  به ایرانیان اجازه داده نمیشد شاه را مورد انتقاد قرار دهند.

 

jeff_davis

این نکته به عنوان اولین نکته از سری موارد بسیار مغرضانه‌ای است که آشکارا  بر "خلاف حقایق" بیان شده است.

هیچگونه "تبادل آتشی" ایجاد نشد. وینسنس به طور غیرقانونی برای تحریک قایقهای گشتزنی سریع ایرانی وارد آبهای ایران شده بود. مشخص است که فرمانده ناو آمریکایی به صورت خودسر این عمل را انجام نداده، و مشخص است که بر اساس دستورات عمل کرده بود. این نشان میدهد که آمریکا منتظر پاسخ خصمانه‌ای از طرف ایران بوده، تا بتواند از آن به عنوان بهانه‌ای - عمل خصمانه تهاجمی - برای ایجاد عکس العمل فعالتر و موثرتر و مخربتر از جانب خودش در جنگ ایران و عراق، کمک بگیرد.  البته فیشر با عدم صداقت، این مسائل را مطرح نمیکند، و در عوض ماجرا را نتیجه جنگ متقابل و نتیجه یک تصادف غم انگیز میداند.

حقیقت ماجرا این است که، در جریان جنایات آنها، به این خاطر به خاک ایران وارد شدند تا هدفی برای شلیک پیدا کنند و آن هدفی که به دنبالش بودند، هواپیمایی پر از انسانهای بی گناه بود.

فیشر با روش طولانی و ملال انگیز خود همچنان به کتمان حقیقت ادامه میدهد.

 

crissyx

با این منطق شما، قربانیهای جنگ جهانی دوم هم باید هولوکاست را فراموش کنند، یا حتی کشور خودتان هم که توسط انگلیسی‌ها با خاک یکسان شد، باید فراموش شود.

بدون زمینه قبلی، میتوان گفت نگرش بریتانیا نسبت به جهان سوم و خاورمیانه نگرشی استعماری به چند عامل مهم بستگی دارد ( نفت ایران، طبق آنچه که من خوانده ام، سوخت تمامی ناوگان انگلستان را در جنگ جهانی دوم تامین میکرد، که این به تنهایی به آن معناست که باید ایرانیان یک مدال بزرگ برای کمک به متحدین دریافت کنند، ولی زمانی که موقع همکاری از جانب نیروهای متحدین است، آنها ملل غیر غربی را در نظر نمیگیرند.

و مهمتر اینکه، طرح‌های سلطه طلبانه رو به رشد آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم،  منجر به دخالت فاحش در امور یک کشور مستقل دیگر ( ایران 1953) که باعث پیامدهای طولانی مدتی نیز شده است که تا حال ادامه دارد.  این مساله همیشه باعث وجود حس بی اعتمادی خواهد بود تا زمانی که عذرخواهی برای زیرپا گذاشتن قوانین بین المللی و قوانین اخلاقی معمولی توسط آمریکا ( و همینطور انگلستان) انجام شود که یکی پس از دیگری به ایران به خاطر اعمالی که در طول تاریخ انجام داده اند، مدیون هستند.  بدون آگاهسازی، آمریکایی‌ها، هیچگاه نخواهند فهمید که چرا روابط ایران و آمریکا اینگونه است.  با ادعای ترویج دموکراسی و به ارمغان آوردن آزادی برای دیگران، به نظر میرسد که اعمال ما درتقابل با سخنانمان هستند.

چنین مواردی از دخالت، برای نشان دادن این مساله بیان شد که قدرت باعث فساد بوده و باعث ایجاد توهم استثنایی بودن در ذهن قدرتمندان می‌شود. در حال حاضر آمریکا قدرت برتر است، گرچه به نظر میرسد که قدرتش رو به زوال میرود.

شهروندان عادی آمریکا، با کاهش سطح استانداردهای زندگی در دهه‌های اخیر مواجه بوده اند، پس رویای آمریکایی چه شد؟

همان مصیبتی که بر کشورهای خارجی اعمال کردیم، با گفتن این مساله که آمریکایی‌ها باید حاکمیت خود را بازیابند، توسط همان گروههایی که منافعشان با شعله ور شدن جنگهای خارجی تامین میشود،، بر سر آمریکا نیز نازل شد.

 

crissyx

و در مورد اینکه تا چه حد باید به گذشته توجه کرد، بیشتر مردم تصور میکنند که قدیمی‌ترین سابقه دخالت آمریکا در مسائل ایران به 1953 برمیگردد، فکر میکنم مردم آمریکا برای درک مساله باید تصور کنند که در صورتی که کشوری خارجی در مسایل مملکت خودشان دخالت میکرد، چه حسی پیدا میکردند؟ اگر کشوری فقط به خاطر بهره برداری از نفت (و یا احتمالا دیگر منافع استراتژیک) در کشور شما دخالت کند، راضی خواهید بود؟ هنگامی که حکومت دست نشانده، غیر قابل تحمل میشود، آیا بر سر کار آمدن حکومت کودتایی جدید را از چشم قدرتهای خارجی نمیبینید؟ آیا تصور میکنید که طمع قدرتهای خارجی مخصوصا در حال حاضر که هنوز هم به دنبال منافع استراتژیک هستند، از بین رفته است؟

 

keviquin:

آیا مقاله ویرایش شده و دوباره پست شده؟ قسمتی از مقاله که در مورد "کشورهای خطاکار" و "سلاحهای مرگبارشان" نوشته شده بود، حذف شده. آیا این نگاه نگاهی بیطرفانه در مورد مسائل ایران است؟

در آخر، در صورتی که شرایط برعکس بود و ایرانیها باعث سقوط هواپیمای آمریکایی شده بودند، نویسنده لزومی نداشت که در مورد خطراتی که ایران ممکن است ایجاد کند، چیزی بنویسد، چون ایران به همان سرنوشتی دچار میشد که دیگر متخاصمین آمریکا همانند ویتنام شمالی، گرانادا، پاناما، عراق، افغانستان و قذافی در لیبی به آن دچار شده بودند.

به نظر میرسید فقط دوستان آمریکا مانند اسراییل حق دارند مرتکب خطاهایی مانند شلیک به طرف عراق شده و سپس به طور دوستانه عراق را از وجود صدام پاک کنند.

پس دوباره در مورد تاریخ کشورهای خطاکار و سلاحهای مرگبارشان توضیح بدهید. این تجارب چه فایده‌ای برای ما داشت و اگر دوباره همان اشتباهات را در مورد ایران تکرار کنیم، چه خواهد شد؟

 

MaxTack

هنوز مقداری از ماجرا باقی مانده. نیروی دریایی آمریکا در حال تلاش برای اخلال در ترافیک هوایی ایران به وسیله قرار دادن کشتی‌های نیروی دریایی در راه پروازهای تجاری بوده و توقع داشته که این پرواز با اخطار ساقط شدن، تغییر مسیر دهد. ایرانیها تصور نمیکردند که نیروی دریایی آمریکا به هواپیمای مسافربری شلیک کند. ولی اشتباه میکردند.

 

sg361

آیا دولت ایران قانع شد؟ حادثه پرواز ایران ایر شماره 655 تصادفی بوده است؟ چرا هیچگاه عذرخواهی صورت نگرفت؟ چطور میتوانید 8 سال کشتار و بدبختی و از دست رفتن تعداد زیادی انسان ( بیش از یک میلیون ) را توجیه کنید و این مساله را نادیده بگیرید که قویترین نیروی ارتشی جهان از عراق حمایت میکرد تا کشوری تازه سر برآورده را که سعی داشت بعد از انقلابی که پس از چندین سال وحشت و کشتار به پیروزی رسیده بود، نابود کند.

ممنون که 290 نفر انسانی را که جان خود را از دست دادند فراموش نکرده اید، ولی لطفا از این فرصت برای کم اهمیت جلوه دادن آنچه بر سر ایرانیان آمده و هنوز هم می‌آید، استفاده نکنید.

 

omop

ماجرای فراموش شده دیگری که دیگر یادی از آن نمیشود.

دادگاه تجدید نظر فدرال، دستور تحقیقات بر روی پرونده  وزیر سابق کشور، کارلوس ولادیمیر کوراچ(1) را که در 18 جولای 1994 دستور حمله با بمب به مرکز یهودیان، واقع در پایتخت آرژانتین داده بود، صادر کرد.

انفجار باعث ویران شدن ساختمان، کشته شدن 85 نفر و زخمی شدن بیش از 300 نفر شد. این حمله بلافاصله به حزب الله و ایران نسبت داده شد. از آن تاریخ، اسراییل از این مساله برای متهم کردن شبکه مقاومت لبنان و دولت ایران به عنوان "تروریسم بین المللی"  استفاده کرده است که این دو،  مساله را تکذیب کرده اند.

با ابتکار عمل اسکار ابودورا بینی(2)، پزشک رولما یوما(3)، همسر سابق رییس جمهور کارلوس منم(4)، طی بیست سال گذشته، چندین دادخواهی برای بررسی مجدد این پرونده، ایجاد شد.  در سال 2006، میانجیگری بین بازپرس بررسی و متهم در سوییس انجام شد، اما شبکه مقاومت لبنان و ایران این پیشنهاد را نپذیرفتند.

حالا به نظر میرسد که وزیر کشور سابق یهودی، کارلوس کوراچ ولادیمیر، 400000 دلار به یک فروشنده ماشینهای مستعمل پرداخت کرده بود تا این بمبگذاری را به انجام برساند.

 

 keviquin

یک نقشه اسراییلی دیگر برای قربانی کردن چند یهودی و متهم کردن مسلمانان؟ " به پا کردن جنگ با نیرنگ و فریب"

 

Cassopolis

سقوط هواپیمای مسافربری ایران "یک تصادف" نبود، اشتباهی بود که در اثر ضعف قوه ادراک و برنامه ریزی ضعیف در تشخیص هواپیمای مسافربری که در حال پرواز طبق برنامه از پیش تعیین شده در دالانهای هوایی بود، به وجود آمد.  تحقیقات بیشتر در مورد اینکه این اشتباه واقعا چطور به وقوع پیوسته با توجه به اینکه چه چیزی باید به وقوع میپیوست، به خاطر امتناع آمریکا، انجام نشد.

 

TB_One

هواپیمای A.300 را نمیتوان از فاصله دور تشخیص داد. بلکه میتوان آن را روی رادار دید که در این صورت نمیتوان تشخیص دادF.15 است یا A.300.

 

hossvan

از نظر آمریکا این اشتباهی ناچیزبود که باعث مرگ 290 کودک و زن و مرد ایرانی شد، امریکایی‌ها نه تنها عذرخواهی نکردند بلکه کاپیتان و خدمه کشتی مورد تشویق هم قرارگرفتند.

  

LuckyLukeLives

این یک اشتباه بزرگ است که توسط  نیروی دریایی که چندین کیلومتر هم وارد محدوده ایران شده بود و توسط قایقهای تندرو تحت تعقیب بود، انجام گرفت. تفاوت ارتفاع هواپیمای غیر نظامی تنومند تجاری در حال حرکت  در مسیر هوایی، و یک جت نظامی کوچک، قابل تشخیص است.

 البته عذرخواهی نکردن هم اشتباه بزرگی بود. حتما ایران باید خوشحال هم باشد که در ازای هر نفر 75000 دلار دریافت کرده است؟ ( در حالی که آمریکا ده‌ها میلیون پول از قذافی بابت هر نفر که در انفجار منسوب به رژیم لیبی کشته شده بودند، دریافت کرد) گرچه او هیچگاه اعتراف نکرد که این کار را انجام داده است.

 

MSO440

این حادثه را به وضوح به خاطر می‌آورم. کاپیتان وینسنس در کشمکش با قایقهای مسلح ایرانی بود و از ماجرای حمله به  ناو USS Starkدر چند ماه گذشته خبر داشت و میدانست که آن ناو نتوانسته به موقع عکس العمل نشان داده و از حمله هوایی در امان بماند. چندین تلاش برای تماس گرفتن با ایرباس ایرانی انجام گرفت که به علتی نامشخص بی پاسخ ماند.  اپراتورهای سیستم سپر دفاع هوایی در شناسایی سنسورها، اشتباه عمل کردند و محاسبه کردند که هواپیما به جای اوج گرفتن، در حال کم کردن ارتفاع است.  این مسائل در بدگمانی‌های ناشی از جنگ پیش می‌آید. افراد ارشد نیروی دریایی که کشتی به آن بزرگی را در آبهای آن محدوده  قرار داده بودند، مقصر اصلی هستند.  کاپیتان این اشتباه را در جهت محافظت از افراد خود مرتکب شد. کسانی هستند که معتقدند انفجار هواپیمای پان آم 103(5) و بعدها حمله شخصی به ماشین همسر کاپیتان ( آتش گرفتن ماشین) مربوط به همین حادثه هستند. اینکه چرا این خبرنگار، چنین موضوعی را در حال حاضر مطرح میکند واقعا عجیب است.

 

پاورقی

1. Carlos Vladimir Corach

2 Oscar Abudura Bini

3. Zulema Yoma

4. Carlos Menem

5. PanAM 103

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۲ ، ۱۹:۳۱
0
شرمن، زن لاغراندام موخاکستری بلندقامتی که اکنون مسئول مذاکره هسته‌ای با ایران است، از مسیری نامعمول به این مرحله رسیده است. وی اکنون معاون سیاسی وزیر امور خارجه آمریکاست که رده سوم در مقامات سیاسی وزارت مزبور محسوب می‌شود.
به گزارش مشرق فارس، سازه‌انگاران می‌گویند که کشورها با هویت خود به تعامل در محیط بین‌المللی می‌پردازند. اگر این گفته را بپذیریم، «وندی شرمن» نماد هویت آمریکایی در مواجهه با موضوع هسته‌ای ایران است.

برای ما ایرانی‌ها که اکنون در حال مذاکره برای احقاق حقوق هسته‌ای خود و همچنین رهایی از تحریم‌های ضدایرانی غرب هستیم، بدیهی است که شناخت نماد هویت حریف خالی از فایده نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۲ ، ۱۵:۰۴
0
به مناسبت 14 ذی الحجه ، سالروز معجزه ی شق القمر توسط پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم )
به مناسبت 14 ذی الحجة الحرام که معجزه ی شق القمر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بوقوع پیوست .

در شب چهاردهم ذی حجّه که قرص ماه کامل بود، تعدادی از مشرکان مکه و یا به روایتی چهارده تن از اصحاب عقبه [افرادی از اهالی یثرب در عقبه منی در مکّه معظمه با پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) پیمان بسته و به طوری پنهانی با او بیعت کرده بودند] از آن حضرت، درخواست معجزه کردند و به وی گفتند: هر پیامبری دارای معجزه است، معجزه شما در این شب چه می تواند باشد؟
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: شما از من چه معجزه ای می خواهید؟
آنان گفتند: اگر خدا با توست و تو در نزد او قدر و منزلتی داری، از او بخواه که قرص قمر [ماه] را دو قطعه کند و آن دو را از هم جدا نماید.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره پیشنهاد آنان می اندیشید که جبرئیل امین بر او نازل شد و عرض کرد: ای محمد! خدای سبحان به تو سلام می رساند و می فرماید: هر چیزی در این عالم را به فرمان تو در آوردم، هر چه از من بخواهی اجابت کنم.
آن گاه، آن حضرت سرش را به سوی آسمان بلند کرد و به ماه دستور داد که به دو نیم شود. در همان حال، ماه به دو نیمه شد و معجزه الهی به وقوع پیوست.
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و پیروان او به سجده رفته و خدای قادر و سبحان را شکر نمودند.
آن گاه، به آن حضرت گفتند: آیا امکان دارد که دو نیمه ماه به هم بپیوندد و همانند سابق شود؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اشاره ای به ماه کرد و دستور داد که به هم بپیوندند.
مشرکان مکّه [و یا اصحاب عقبه] بار دیگر از آن حضرت درخواست کردند که وی معجزه کرده و بالای ماه را بشکافد.
آن حضرت برای اتمام حجت بر آنان، بار دیگر اشاره به ماه کرد و فرمان داد که در بالایش شکافی پدید آید.
در همان لحظه انشقاقی پدید آمد و بالای ماه شکافته شد و معجزه "شق القمر" به وقوع پیوست.
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و پیروانش سجده شکر کرده و خدای سبحان را که چنین معجزه ای به پیامبرش عنایت کرد، سپاس گفتند.
آن گاه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به ماه اشاره کرد که به حال سابقش برگردد.
مشرکان و کافران که با چشم خود شاهد این معجزه الهی بودند، به عهدشان وفا نکرده و برای ایمان آوردن به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بهانه آوردند و گفتند: ما منتظر بازگشت مسافرانمان از شام و یمن میمانیم، اگر آنان نیز این معجزه را دیده باشند به تو ایمان می آوریم و در غیر این صورت معلوم می شود که بر ما سحر و جادو کردی و دشمنی ما نسبت به تو افزون می گردد.
به هر روی، مشرکان با این بهانه از زیر بار عهد و پیمانشان شانه خالی کرده و به آن حضرت ایمان نیاوردند و گفتند که کار محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، سحر و جادو بود. با این که برخی از علمای اسلامی در اصل معجزه شق القمر تشکیک کرده اند ولی اکثر قریب به اتفاق علما، مفسران و مورخان اسلامی، آن را تأیید کرده و شأن نزول سوره قمر (54) قرآن مجید را در همین رابطه می دانند.(1)
-------------------------------------------------------
1-نک :مجمع البیان[علامه طبرسی]،ج10-9،ص281 ؛ بحارالانوار[علامه مجلسی]،ج71 ،ص352 ؛ وقایع الایام[شیخ عباس قمی]،ص 120

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۲ ، ۱۵:۲۹
0

همگرایی فرانسه و عربستان در بحران سوریه

سخنگوی وزرات امور خارجه فرانسه گفت: ما نیز مانند عربستان درباره بحران سوریه در شورای امنیت احساس نا امیدی می کنیم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبربه نقل از العربیه: "رمان نادال"، سخنگوی وزرات امور خارجه فرانسه در واکنش به انصراف عربستان از عضویت در شورای امنیت به علت آنچه که ریاض ناتوانی این شورا در حل بحران سوریه خواند، در بیانیه ای گفت: فرانسه نیز در ناامیدی عربستان سعودی از شورای امنیت سازمان ملل در حل بحران در سوریه سهیم است.

 سخنگوی وزیر امور خارجه فرانسه گفت: فرانسه هم با عربستان در ناامیدی این کشور از ناتوانی شورای امنیت در پایان دادن به بحران سوریه سهیم است، و پیشنهاد اصلاحی هم  برای "حق وتو" دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۲ ، ۰۹:۳۱
0
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: آیا شما را راهنمائی نکنم به کسی که چون از او استرشاد کنید هرگز گمراه نشوید و هرگز بهلاکت نیفتید؟ و سپس علی بن ایطالب علیه السلام را معرفی کرد.
مشرق- زید بن ارقم گوید ما هنگامیکه در خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نشسته بودیم فرمود: آیا شما را راهنمائی نکنم به کسی که چون از او استرشاد کنید هرگز گمراه نشوید و هرگز بهلاکت نیفتید؟ گفتند چرا یا رسول الله!
فرمود: آنکس اینست و اشاره به علی بن ابیطالب نمود و سپس فرمود با او برادری کنید و یاریش نمائید و او را محب صادق و دوست راستین باشید زیرا آنچه را که (در باره وی) بشما گفتم جبرئیل بمن خبر داد.

 متن حدیث:

 ألا ادلکم علی من اذا استرشدتموه لن تضلوا و لن تهلکوا؟ قالوا بلی یا رسول الله، قال هو ذا و اشار الی علی بن ابیطالب علیه السلام ثم قال و اخوه و ازروه و اصدقوه و انصحوه فان جبریل اخبرنی بما قلت لکم.


«مناقب ابن مغازلی صفحه 245»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۲ ، ۰۹:۲۶
0
از آنجا که کارتن خوابی از دید اذهان عمومی از نشانه های اقتصاد بیمار و مدیریت نا کارآمد است، فلذا افزایش آن در سطح اجتماع باعث القای ناامیدی به مردم و نتیجه پیدایش بدبینی به دولت می شود، در حقیقت مردم کارتن خوابی را به طور ناخداگاه نتیجه مدیریت بد دولت می دانند و ...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۲ ، ۰۹:۰۹
0