0

0

0

0

0
طبقه بندی موضوعی
هشدارهای حسن عباسی پیرامون استفاده سیاسی از فوتبال:
سفر اخیر رئیس فدراسیون جهانی فوتبال فیفا به ایران را نباید یک سفر صرفاً ورزشی دید. خبرهایی مبنی بر دیدار وی با رئیس سازمان محیط زیست و رئیس مجلس شورای اسلامی خود گواهی بر این ادعا می باشد. حسن عباسی در این باره می گوید: زیرا برخلاف تصور آنان که فکر می‌کنند فوتبال یک ورزش است، فوتبال ابزار سیاست است. در واقع، پشت فوتبال سپ بلاتر نیست بلکه دکتر هنری کسینجر است.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، سفر اخیر رئیس فدراسیون جهانی فوتبال فیفا به ایران را نباید یک سفر صرفاً ورزشی دید. خبرهایی مبنی بر دیدار وی با رئیس سازمان محیط زیست و رئیس مجلس شورای اسلامی خود گواهی بر این ادعا می باشد.



در این بخش به سخنان و هشدارهایی که در گذشته توسط استاد حسن عباسی در این رابطه داده شده بود می پردازیم:

دامن زدن به ورزش‌های دو حزبی، از خطاهای استراتژیک جمهوری اسلامی ایران

یکی از خطاهای استراتژیک جمهوری اسلامی دامن زدن به ورزش‌های دو حزبی است و همین‌طور یکی از خطاهای فوق استراتژیک که تقریباً یکی از زمینه‌های براندازی محسوب می‌شود و اگر جمهوری اسلامی روزی زمین خورد یکی از زمینه‌هایی  آن مقوله بسط فوتبال است.

زیرا برخلاف تصور آنان که فکر می‌کنند فوتبال یک ورزش است، فوتبال ابزار سیاست است. در واقع، پشت فوتبال سپ بلاتر نیست بلکه دکتر هنری کسینجر است.

انتقال دموکراسی از طریق فوتبال

جریانی که صهیونیزم جهانی به رهبری هنری کسینجر در چهل سال گذشته عملیاتی کرد این بود که از طریق فوتبال انتقال دمکراسی و دمکراتیزیسیون و فرایند دمکراسی را عملیاتی کنند و سر ملت را به فوتبال گرم کنند.

اشتباهی بالاتر از این نبود که فوتبال مساله اول جامعه شود

جوان ما باید سرش را بالا بگیرد و ببیند در دوره بعد از انقلاب اسلامی اشتباهی بالاتر از این نبود که فوتبال مساله اول جامعه ما شد. این قدر این فوتبال را تبلیغ کردند و تلویزیون حکومت دینی آن را پخش کرد؛ یکی از مواردی که روسای صدا و سیما باید پاسخ‌گو باشند این است که دلیل و توجیه‌تان برای این که صبح تا شب فوتبال را دغدغه جامعه ایرانی کنید چه بود؟

تربیت ده هزار فوتبالیست زن!!

حماقت بالاتر از آن، این بود که فوتبال را برای زنان و دختران کشور نیز مساله کردند. در دوره‌ای ده ساله مساله جامعه این شد که چرا زنان نمی‌توانند به استادیوم بروند و نهادهای خارجی قدرت پشت این قضیه ایستادند. یک دوره طولانی این مساله اتفاق افتاد و دولت چشم باز کرد و دید بی ‌سر و صدا ده هزار نفر زن فوتبالیست دارد.

لذا یکی از اشتباهات بسط فوتبال بوده نه به عنوان این که فوتبال یک ورزش است، بلکه به دلیل این که جامعه‌ای که اسیر فوتبال است جامعه‌ای است که جایی قانقاریای تیمی دارد و نابود شده است.

اساس ورزش موجود مبتنی بر سیاست دو حزبی است

کسانی که مساله آنها این است که چرا ولایت الله و رسول الله و اولی‌الامر خوب در جامعه تثبیت نمی‌شود و مقوله ولایت فقیه خوب جا نمی‌افتد باید ببینند مگر نوع ورزش‌هایی ساختند که به ساختار ولایت دامن بزند؟ اما در این کشور ورزش‌هایی ساخته شده که اساس آن‌ها مبتنی بر سیستم دو حزبی است.

یعنی وقتی که شما چهار سال مردم یک جامعه را با مدل نظام دو حزبی که از «الکسی دوتوکویل» به این سو در ان تحلیل دموکراسی آمریکایی صورت گرفت و بعد از آن که از آمریکا برگشت سیاست دو حزبی اساس کشور ایالت متحده قرار گرفت و بعد به سراسر دنیا بعد از صد سال سرایت کرد.

وقتی این سیستم و دو شیوه را در کشور پیاده می‌کنید و بعد اسم ورزش روی می‌گذارید، همان‌قدر کوته فکری و کوته نظری است که باور کنید که Mental education وphysical education به هم چسبیده‌ی تربیت بدن و تربیت ذهن است و تعارضی هم با قرآن ندارد.

مبتنی بر سیاست و زمین دو حزبی باید این دو زمین و این دو رنگ به دو تفکر تفکیک می‌شدند و در واقع این دو رنگ باید دو تفکر را نمایندگی می‌کردند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۲ ، ۲۰:۴۰
0

تحلیلی بر بیانات رهبری؛ چرا ما با آمریکا مخالفیم؟

یکی از نکات مهم و برجسته ای که در سخنان امروز رهبر انقلاب که در دیدار دانش آموزان و دانشجویان با ایشان به چشم می خورد تحلیل واقعگرایانه معظم له از علل و چرایی بی اعتمادی ملت بزرگ ایران نسبت به آمریکا و سیاست های این کشور در اقصی نقاط جهان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۲ ، ۱۹:۲۱
0

سیدحسن نصرالله: در پانزده دقیقه قبل از یک پیروزی تاریخی قرار داریم

روزنامه لبنانی «السفیر» امروز (جمعه) به نقل از «سید حسن نصرالله» نوشت: می توانم بگویم که ما بیشتر توطئه هایی را که ضد سوریه طرح‌ریزی شده بودند، با وجود مانع تراشی برخی کشورهای منطقه و تلاش آنها برای جلوگیری از تحقق راه حل سیاسی، به شکست کشاندیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۲ ، ۱۹:۰۱
0

هر چند جاسوسی موفق از سایر کشورها و شرکت ها و سران کشورها می تواند آثار اقتصادی به نفع آمریکا داشته باشد. اما افشاگریهای اخیر اسنودن ضربه ای مهلک بر آمریکا در ابعاد سیاسی، بین المللی و اقتصادی و همچنین اطلاعاتی و جاسوسی اقتصادی است.  خبرگزاری فارس

خبرگزاری فارس: سیاست های جاسوسی آمریکا و پیامدهای افشاگری های اخیر

*دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

سه دهه پیش سفارتخانه آمریکا در تهران با اتهام جاسوسی از سوی دانشجویان انقلابی ایرانی تسخیر شد. امری که نهایتا به قطع رابطه دیپلماتیک میان دو کشور تا به امروز منجر گردید. اما هم اینک جاسوسی از سوی آمریکا در دیگر کشورهای جهان تکرار شده و به گونه ای گسترده افشا شده است. نوشتار زیر به بررسی ریشه های جاسوسی و رویکرد و روشها و همچنین پیامدهای جاسوسی های اخیر آمریکا می پردازد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۲ ، ۱۸:۰۷
0
ضرغامی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران مطرح کرد؛
رئیس سازمان صدا و سیما گفت: مدعیان آزادی بیان در طول سه سال اخیر 66 بار شبکه های جمهوری اسلامی ایران را از روی 27 ماهواره جهانی قطع کردند.
عزت‌الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران تصریح کرد: مدعیان آزادی بیان در طول سه سال، 66 بار شبکه‌های جمهوری اسلامی ایران را از روی 27 ماهواره جهانی قطع کردند.

وی افزود: علاوه بر این به دفعات با ارسال پارازیت بر روی ترانسپوندرهای ارسال کننده شبکه‌ها آن ها را دچار قطعی و در هم ریختگی تصویر می‌کنند.

ضرغامی تصریح کرد: این در حالی است که متقابلا و به دلایل واهی جمهوری اسلامی ایران را متهم به ارسال پارازیت کرده و بعضی مواقع هم می‌گویند منبع آن در خارج از ایران است.

رئیس سازمان صدا و سیما تاکید کرد: ما همواره این گونه حرکات واقدامات را محکوم کرده و اعلام می‌کنیم در دنیای امروز نمی‌توان جلوی جریان آزاد اطلاعات و روشنگری رسانه های مستقل را گرفت.

ضرغامی در پایان گفت: هم اکنون هزاران شبکه‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای در حال انتشار برنامه به روی سرزمین جمهوری اسلامی ایران است اما رفتار مدعیان آزادی بیان و جریان آزاد اطلاعات در قبال شبکه‌های تلویزیونی جمهوری اسلامی این گونه است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۲ ، ۱۴:۱۶
0
سازمان عربی حقوق بشر به تازگی گزارش مفصل و مشروحی را درباره تامین امنیت کانال سوئز از سوی یک شرکت صهیونیستی منتشر و تاکید کرده که این شرکت در نقاط مختلف جهان عرب فعالیت می‌کند.
به گزارش مشرق به نقل از تسنیم، سازمان عربی حقوق بشر که مقر آن در انگلیس است، از فعالیت شرکت تامین امنیت دریایی صهیونیستی به نام (Seagull Martime Security) در مناطقی مانند دریای سرخ، خلیج عدن و اقیانوس هند خبر داد.

سازمان عربی حقوق بشر با اشاره به اینکه این شرکت در سال 2008 میلادی تاسیس شده است، اعلام کرد: «کفر ماگن»، مدیرکل این شرکت، پیشتر افسر نیروی دریایی اسرائیل بوده و پس از بازنشستگی اقدام به تاسیس شرکتی تحت عنوان «تامین امنیت تردد دریایی، کشتی‌های باری، مبارزه با تروریسم و دزدان دریایی»کرده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۲ ، ۱۴:۰۷
0
نقش عاشورا در جامعه فعلی ایران؛
دور کردن مسئولان نظام از مدل عزت مدار حرکت حضرت سیدالشهدا(ع) با زدن برچسب هایی نظیر تندروی، بنیادگرایی، خشونت طلبی و جنگ طلبی از جمله راهکار دشمنان خارجی و دوستان نادان داخلی برای مقابله با حرکت عاشورایی است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۲ ، ۱۲:۳۵
0
در گفتگوی ویژه خبری مطرح شد
ریشه‌های ذهنیت منفی ایرانیان نسبت به انگلیس شب گذشته (15 آبان ماه) در برنامه گفتگوی ویژه خبری با حضور "جواد منصوری" و "موسی حقانی" پژوهشگران تاریخ معاصر ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۲ ، ۱۱:۴۳
0

خوانندگی زنان مهم‌تر است یا توهین به ائمه؟!

انتشار مقاله موهن در روزنامه بهار زنگ خطر رواج اندیشه های ضددینی یا دست کم غیردینی و سکولار در کشور به صدا درآورد. این در حالی است که تحرکات مشابه دیگر نیز همچنان با سکوت مسئولان همراه است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۲ ، ۱۱:۲۸
0

چرا به آمریکا اعتماد نداریم؟

|یادداشتی از آقای علیرضا رضاخواه، کارشناس مسائل سیاسی درباره‌ی دلایل بی‌اعتمادی ایرانیان به دولتمردان آمریکایی|

تقریباً همه‌ی تحلیل‌گران و کارشناسان رابطه‌ی ایران و آمریکا  در این موضوع اشتراک نظر دارند که ایرانی‌ها به آمریکایی‌ها اعتماد ندارند. مثلاً گری سیک -استاد دانشگاه کلمبیا، کارشناس مسائل خاورمیانه و نویسنده‌ی چندین کتاب درباره‌ی روابط ایران و آمریکا- معتقد است: «آنها (ایرانی‌ها) دلیل محکمی در دست دارند که نمی‌توانند به ما اعتماد کنند.» جک استراو -وزیر پیشین امور خارجه‌ انگلیس- نیز چندی پیش در مصاحبه‌ای به همین موضوع اشاره کرد و گفت: «بسیاری از ایرانی‌ها با گرایش‌های مختلف سیاسی، به دلایل متعددی به آمریکا اعتماد ندارند.» نشریه‌ی تایمز هم اخیراً ضمن مطلبی به همین مسأله پرداخته است. اما چرا ما به آمریکا اعتماد نداریم؟

* دو واقعیت مهم در سیاست بین‌الملل
وضعیت موجود میان ایران و آمریکا از دو واقعیت در عرصه‌ی سیاست بین‌الملل حکایت می‌کند. نخست این‌که دوران معاصر در چهارچوب نظم مشخصی قابل تعریف نیست و جنبشی که پس از فروپاشی شوروی و زوال نظم پیشین در حوزه‌ی روابط بین‌الملل شکل گرفت، هنوز به سکون نرسیده و قاعده‌ای نیافته است. آن‌چه در این عرصه شاهد هستیم، تلاش آمریکا از یک سو برای گسترش هژمونی خود در جهان است که با توجه به ناکامی‌های پی‌در‌پی نتوانسته در قالب نظم نوین جهانی شکل پذیرد. از سوی دیگر، کوشش کشورهای بزرگی همچون روسیه، چین، هند، ژاپن و همچنین جهان اسلام است که به دنبال افزایش نقش بین‌المللی خود هستند. واقعیت دوم  نیز قدرت‌یابی و اولویت‌مندی قواعد ژئوکالچری بر قواعد ژئوپولتیک است.
صوت: آمریکا قابل اعتماد نیست

شاید به‌جرأت بتوان گفت که کمتر می‌توان ردپای متغیرهای فرهنگی را در نظریه‌پردازی‌های روابط بین‌الملل جست‌وجو کرد. البته بیش از یک دهه است که حرکت‌هایی در این راستا آغاز شده است. برای نمونه می‌توان به کتاب «ژئوپولتیک و ژئوکالچر» اثر امانوئل والرستین  و نیز مقالات گالتونگ، میشل فوکو و همچنین کتاب «پایان تاریخ» اثر فوکویاما و نهایتاً «نظریه‌ی برخورد تمدن‌ها» اثر هانتینگتون اشاره کرد. پیش‌تر نیز آنتونیو گرامشی  عامل فرهنگی را در نظریه‌ی هژمونی خود مورد توجه قرار داده بود. از دیدگاه این دسته از نظریه‌پردازان -که البته به مکاتب مختلفی نظیر واقع‌گرایی، و نظریه‌های مارکسیستی وابستگی دارند- متغیرهای فرهنگی سهم عمده‌‌ای را در ایجاد و شکل‌گیری تحولات بین‌المللی بر عهده دارند.
در ادامه  می‌کوشیم تا بی‌اعتمادی ایرانیان به آمریکا را با توجه به این دو واقعیت در عرصه‌ی سیاست بین‌الملل تبیین کنیم.

* نظام بین‌‌الملل، آنارشی و کسری اعتماد
بررسی بی‌اعتمادی به آمریکا در میان ایرانیان با توجه به واقعیت نخست را می‌توان در چهارچوب نظریه‌ی نئورئالیسم تفسیر کرد. این نظریه -به اعتقاد بسیاری- تلاشی برای عملی‌کردن رئالیسم و هم‌چنین توجه به مسائل اقتصادی و ساختار بین‌الملل است. اگر‌چه نورئالیسم یک نظریه‌ی رئالیستی است که بسیاری از مفروضه‌های رئالیسم کلاسیک -مانند دولت‌محوری، قدرت‌محوری، یک‌پارچه و عاقل‌بودن دولت‌ها- را قبول دارد، اما استدلال می‌کند که علی‌رغم اعتقاد رئالیسم کلاسیک، ریشه‌ی جنگ و صلح در ساختار نظام بین‌الملل نهفته است و نه سرشت انسان‌ها و ماهیت کشورها.

نورئالیست‌ها معتقدند که نظام بین‌الملل آنارشیک است. آنارشیک‌بودن نظام بین‌الملل به معنی نبود نظم و نسق و رفتار الگومند نیست، بلکه به معنی نبود یک اقتدار مرکزی در این نظام است. آنارشی بین‌المللی پیامدهای مهمی برای رفتار کشورها و روابط بین‌الملل دارد. به طور کلی، آنارشی سه الگوی رفتاری را برای کشورها در روابط بین‌الملل ایجاب می‌کند:
اولاً، کشورها نسبت به یکدیگر بی‌‌اعتماد هستند و سوءظن دارند و همواره از خطر بروز جنگ نگرانند. اساس چنین ترسی، این واقعیت است که در جهانی که کشورها قادرند به کشوری دیگر حمله کنند، آن‌ها برای حفظ بقای خود حق دارند که نسبت به دیگران بی‌اعتماد باشند. علاوه بر این، در نظامی که هیچ مرجع قانونی وجود ندارد که یک کشور تهدیدشده برای کمک‌گرفتن به آن مراجعه کند، کشورها انگیزه‌ی بیشتری برای سوءظن می‌یابند. ثانیاً مهم‌ترین هدف کشورها در نظام بین‌الملل، تضمین بقا و ادامه‌ی حیات است. یعنی چون نظام بین‌الملل خودیار است، هریک از کشورها باید به‌تنهایی امنیت خود را تأمین کند و اتحادها و پیمان‌های نظامی اموری موقت و متغیر هستند. ثالثاً کشورها در نظام بین‌الملل می‌کوشند تا قدرت نسبی خود را به حداکثر برسانند. دلیل این رفتار نیز ساده است؛ هرچه قدرت و مزیت نظامی یک کشور بر دیگران بیشتر باشد، ضریب امنیتی آن نیز بیشتر و بالاتر خواهد بود.
ایجاد اعتماد به دیگر بازیگران زمانی می‌تواند گسترش یابد که کنش‌ها و اقدامات آینده‌ی بازیگری که می‌خواهد مرجع اعتماد قرار گیرد قابل پیش‌بینی باشد. عدم پیش‌بینی‌پذیری نسبت به کنش‌های رفتاری بازیگر مرجع اعتماد، ضریب ریسک را در فرایندهای تصمیم‌سازی و سیاست‌گذاری افزایش داده و به همان میزان، ضریب اعتماد را نیز کاهش می‌دهد.

*از کودتا علیه مصدق تا تحریم علیه ایران
در چنین شرایطی، ساخت و ایجاد اعتماد به دیگر بازیگران زمانی می‌تواند تقویت و گسترش یابد که کنش‌ها و اقدامات آینده‌ی بازیگری که می‌خواهد مرجع اعتماد قرار گیرد نیز قابل پیش‌بینی باشد. به بیان دیگر، پیش‌بینی‌پذیری رفتار می‌تواند به عنوان یکی از اساسی‌ترین شاخص‌ها در ایجاد اعتماد تلقی شود. عدم پیش‌بینی‌پذیری نسبت به کنش‌های رفتاری بازیگر مرجع اعتماد نیز ضریب ریسک را در فرایندهای تصمیم‌سازی و سیاست‌گذاری افزایش داده و به همان میزان، ضریب اعتماد را نیز کاهش می‌دهد.

سابقه و شیوه‌ی کنش‌گری آمریکا در عرصه‌ی بین‌المللی، سطح منطقه و خصوصاً کارنامه‌ی این کشور در تعامل با ایران در قبل و بعد از انقلاب اسلامی به عنوان کشوری که می‌خواهد مورد اعتماد ایرانیان قرار بگیرد، به گونه‌ای است که ضریب ریسک را در فرایندهای تصمیم‌سازی و سیاست‌گذاری مسئولان ایرانی بسیار بالا برده است. کودتای سال ۱۳۳۲علیه دولت دکتر مصدق، حمایت تمام‌عیار از رژیم مستبد و وابسته‌ی پهلوی، کودتای نوژه، حمایت‌های‌ مستقیم و غیر مستقیم از دولت عراق در تجاوز به ایران، تسلیح شیمیایی صدام، ورود عملی به جنگ علیه جمهوری اسلامی در اواخر جنگ تحمیلی و هدف قراردادن سکوهای نفتی ایران و هواپیمای ‌مسافربری، اعمال سیاست تحریم اقتصادی علیه ایران از سال‌های آغازین انقلاب اسلامی که به‌مرور تشدید شده‌ است، راه‌اندازی جنگ گسترده‌ی تبلیغاتی و رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون، برشمردن ایران در محور شرارت و تهدید به جنگ، اقدامات خصمانه‌ی گسترده علیه برنامه‌ی هسته‌ای ایران -از جمله تحریم‌های یک‌جانبه- تنها بخشی از کارنامه‌ی سیاه واشنگتن در قبال تهران بوده است.

واقعیت این است که بسیاری از ایرانیان معتقدند اهداف و انگیزه‌های آمریکایی‌ها را نمی‌توان فقط از طریق سیاست‌های اعلامی آن‌ها کشف کرد، بلکه آن‌چه که رفتارهای سیاست خارجی آن‌ها را تشکیل می‌دهد، سیاست‌های پنهانی و چندلایه‌ی آن‌هاست. مماشات آمریکا با نقض حقوق بشر در سرزمین‌های اشغالی، سیاست‌های زیگزاگی در قبال بیداری اسلامی، حمایت از دیکتاتوری‌های منطقه در قبال اعتراضات مردمی، واکنش‌های متناقض در قبال تحولات مصر، همکاری با گروه‌های تروریستی همزمان با شعار مبارزه با تروریسم و اخیراً هم رسوایی جاسوسی از هم‌پیمانان اروپایی، بیانگر مذبذب‌بودن سیاست خارجی واشنگتن است. به عبارت دیگر، وجود معیارهای دوگانه در سیاست‌های اعمالی و اعلامی و سابقه‌ی سوء عملکرد کاخ سفید در قبال تعهدات دوجانبه و چندجانبه، هر اعتمادی به این دولت را با تردید جدی روبه‌رو ساخته است. با این حال، بی‌اعتمادی ایرانیان به آمریکا ریشه‌ی دیگری هم دارد که به تعارض نظام‌های ارزشی دو کشور برمی‌گردد.

پوستر: سیاهه‌ی جنایات آمریکا
* تعارض نظام‌های ارزشی
تحلیل‌گران معتقدند این امر که خاورمیانه این‌چنین به مرکز ثقل سیاست خارجی ایالات متحده تبدیل شده و برای بین‌الملل‌گرایان آمریکایی از جاذبه‌ی بیشتری برای حضور برخوردار است، مسلّماً به ماهیت حیات ارزشی در این منطقه برمی‌گردد. درواقع ارزش‌های حاکم بر منطقه‌ی خاورمیانه که توسط ساختارهای ایدئولوژیکی و بازیگران اسلام‌گرا تولید و بازتولید می‌شود، به‌شدت در تعارض با ارزش‌های مورد نظر آمریکایی‌ها است که در پی اشاعه‌ی آن‌ها در جهان هستند، چرا که متناسب با منافع آن‌ها نبوده و موازی با آن‌چه که آمریکا می‌خواهد، قلمداد نمی‌شود. در این میان، رویکردهای منطقه‌ای ایران که برآمده از ارزش‌های انقلابی است، برای سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا تهدید اساسی تلقی شده و آمریکایی‌ها هم شدیداً در پی مقابله با آن هستند.

افرادی مانند برنارد لوئیس -متفکر انگلیسی- استدلال می‌کنند که اسلام که نظام ارزشی غرب را دشمن ارزش‌های خود می‌بیند، پس از قرن‌ها خمودگی تازه به خود آمده و می‌خواهد غرب را که از نظر نظام ارزشی با اسلام در تضاد شدید است، پایین بکشد. او برخورد بین حکومت ایران و آمریکا را منحصراً در این چهارچوب قابل توضیح می‌داند. ساموئل‌ هانتینگتون و فرانسیس فوکویاما نیز با ارائه‌ی نظریه‌های «برخورد تمدن‌ها» و «پایان تاریخ» نوعی تقابل ژئوکالچری را در مقابل تقابل ژئوپولیتیک به رسمیت شناخته‌اند. نظریه‌ی برخورد تمدن‌ها  به عنوان یک دیدگاه رئالیستی با محور فرهنگی، مشخصه‌ای تجویزی–حکومتی دارد و در پی حفظ جایگاه هژمونیک آمریکا است. این نظریه بیشتر ویژگی هشداردهنده دارد و در آن بر ابعاد منفی تکیه شده است. در حالی که نظریه‌ی پایان تاریخ فوکویاما، دیدگاهی آرمان‌گرایانه با مشخصه‌ی خوشبینانه‌، پیروزی جهانی لیبرال‌دموکراسی برای آمریکا را مطرح می‌سازد. استثناگرایی آمریکایی، نگاه بالا به پایین نسبت به دنیا، حفظ هژمونی سیستماتیک، تأکید بر استیلای نظام فرهنگی خود و تحقیر ملت‌های دیگر، مؤلفه‌های نظام ارزشی آمریکایی و در تعارض با نظام ارزشی انقلاب اسلامی است که بر «رد سلطه»، «عزت مسلمین» و «وعده‌ی الهی» بنا شده است.

وجود بافت ارزشی متفاوت اگرچه شاید در یک سطح خرد نتواند در ماهیت روابط دوجانبه‌ی بازیگران سیاست بین‌الملل گسست و انشقاق ایجاد کند، اما هنگامی که روابط میان دو کشور از اهمیت استراتژیک برخوردار شده، به نوعی که بازیگر B به عنوان یک قدرت نوظهور توان تعیین‌کنندگی پیدا کرده است، کوچک‌ترین سوء برداشت‌های رفتاری می‌تواند باعث تنش و نوسان در روابط متقابل شود.
افرادی مانند برنارد لوئیس -متفکر انگلیسی- استدلال می‌کنند که اسلام که نظام ارزشی غرب را دشمن ارزش‌های خود می‌بیند، پس از قرن‌ها خمودگی تازه به خود آمده و می‌خواهد غرب را که از نظر نظام ارزشی با اسلام در تضاد شدید است، پایین بکشد. او برخورد بین حکومت ایران و آمریکا را منحصراً در این چهارچوب قابل توضیح می‌داند.

از طرف دیگر همچنین باید توجه داشت که وجود حریم‌های ارزشی ناهمسان در رفتار، می‌تواند در خوانش نیات دو بازیگر و پیش‌بینی‌پذیری رفتارهای آینده‌ی آنان تردید و سوء برداشت ایجاد کند. ماحصل این تفاوت‌های ارزشی و گفتمانی در سطح خرد می‌تواند به گسترش دامنه‌ی بی‌اعتمادی بینجامد و در سطح کلان نیز به رفتارهای گریز از مرکز و تهدید قدرت مسلط دامن بزند. این امر خود می‌تواند ستیز و منازعه را در پی داشته باشد. به بیان دیگر، علاوه بر بینش‌های متفاوت و بعضاً متعارض نسبت به آینده‌ی نظم بین‌الملل و شکل‌گیری نیات و توقعات متفاوت برای حضور و کنش در چنین نظمی، این نظام‌های ارزشی متفاوت است که باعث ایجاد تعارض‌های بیشتر رفتاری و همچنین تعمیق بی‌اعتمادی دو کشور شده است.

در پایان باید اذعان کرد که اگرچه شدت و حوزه‌ی اعتماد و روابط اعتمادآفرین متغیر است و می‌تواند با توجه به تحولات فی‌مابین دو کشور افزایش یا کاهش یابد، لیکن وجود چشم‌اندازهای نظری و ارزشی متفاوت که به نوبه‌ی خود تعریف‌های مجزایی از رقابت و منافع ارائه داده است، باعث شده که روابط دو کشور به سمت بی‌اعتمادی میل داشته باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۹:۳۳
0