رسانه‌های اسراییلی ارزش «افق‌نو» را بهتر درک کردند/اعلام آمادگی دو سازمان برای برگزاری افق‌نو

ناگفته‌های طالب‌زاده از لغو برگزاری «افق‌نو»:

رسانه‌های اسراییلی ارزش «افق‌نو» را بهتر درک کردند/اعلام آمادگی دو سازمان برای برگزاری افق‌نو

نادر طالب‌زاده با بیان اینکه پس از اعلام خبر لغو افق‌نو در تل‌آویو عروسی راه افتاد، گفت: تاکنون دو سازمان دولتی خودشان تماس گرفتند و برگزاری این مراسم را به عهده گرفته‌اند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی فارس، عصر امروز در دانشکده معدن دانشگاه تهران نادر طالب‌زاده در سخنانی ناگفته‌های خود از برگزاری جشنواره «افق‌نو» و کنفرانس «هالیوودیسم» را مطرح کرد و به برخی از شایعات پاسخ گفت.

وی با اشاره به تلاش برخی از رسانه‌های داخلی و به تبع آن تلاش گسترده رسانه‌های خارجی به مربوط کردن این دو مراسم به هولوکاست، گفت: این دو مراسم ربطی به هولوکاست ندارد چراکه امروز ما از مسئله هولوکاست عبور کرده‌ایم و مسئله روز آمریکا لابی صهیونیستی است که کتاب‌ها و مطالب بسیاری درباره آنها ارائه شده است.

* «افق‌نو» و «هالیوودیسم» استفاده از پتانسیل بیداری در آمریکا بود

طالب‌زاده با اشاره به اینکه در این مسیر افرادی چون «لوئیس فراخوان» رئیس گروه امت اسلام آمریکا که در عین ضدصهیونیست بودن ضدسفید نیز هست دعوت نشده، افزود: افق‌نو و هالیوودیسم کار جدیدی از یک ایده واحد بود که روی بیداری شکل گرفته پس از 11 سپتامبر سرمایه‌گذاری کرده بود؛ بیداری‌ئی که چهره‌های شاخص آمدند و ایستادند چراکه پس از 11 سپتامبر جنگ جهانی علیه تروریسم شکل گرفت

وی با اشاره به اهداف این دو مراسم تاکید کرد: می‌خواستیم از یک طرف حقیقت ماجرای 11 سپتامبر آشکار شود و از طرف دیگر نقش رسانه‌ها در خاموش کردن مردم در این زمینه را مطرح کنیم و افق‌نو و هالیوودیسم بهره‌بردن از این پتانسیل بود چراکه می‌دانستیم کسانی که در این زمینه حرف دارند در تهران می‌توانند حرف خود را بزنند.

طالب‌زاده با اشاره به ایجاد شدن امکان برگزاری چنین کنفرانسی توسط وزارت ارشاد دولت دهم میسر شد، افزود: دعوت از نخبگان ضدجنگ و آگاه آمریکایی فرصتی است که همگان باید آن را غنیمت بدانند.

* دو سازمان دولتی برای برگزاری افق‌نو اعلام آمادگی کرده‌اند

وی با اشاره به برگزار نشدن «افق‌نو»، تصریح کرد: در رایزنی هستیم که ان‌جی‌اوها و یا سازمان‌های دولتی برای این کار اقدام کنند و تاکنون دو سازمان دولتی خودشان تماس گرفتند و برگزاری این مراسم را به عهده گرفته‌اند.

دبیر جشنواره افق‌نو، با بیان اینکه خیلی از اساتید و چهره‌های ضداسرائیلی در این همایش‌ها حضور داشتند، افزود: برخی از کسانی که در این دو مراسم آمدند به علت مخالفت با صهیونیست‌ها از دانشگاه‌ها اخراج شده بودند که از جمله آنها فینکنشتاین بود که قرار بود در این دوره حاضر شود و قول داده بود نوام چامسکی را برای دور بعدی هالیوودیسم دعوت کند.

طالب‌زاده ادامه داد: افرادی چون سناتور مایک گراول، دنیس کوئینسچ و ... به این همایش‌ها آمدند که رسانه‌های غربی هر چقدر تلاش کردند این مسئله را سانسور کنند، نتوانستند؛ حال شما ببینید کنفرانس‌های بخور و بخوابی که می‌گذارند و اثری ندارد؛ البته ما تنها از ظرفیت ایجاد شده جمهوری اسلامی استفاده کردیم.

* در وزارت ارشاد گفتند بررسی می‌کنیم که «افق‌نو» و «هالیوودیسم» چیست اما گویا جروزالم‌پست شفاف‌تر فهمید

در این مراسم که با پخش کلیپ‌ها و ارائه اطلاعات رسانه‌ای به برخی نتایج مثبت هالیوودیسم و افق‌نو اشاره شد، طالب زاده درباره اینکه چه کسی مسئول اصلی است، گفت: دوستان وزارت ارشاد شفاف سخن نگفتند و در لفافه سخن گفتند بعد گفتند بررسی می‌کنیم که این چه هست اما گویا جروزالم پست و رسانه‌های اسرائیلی خیلی شفاف‌تر فهمیدند که هالیوودیسم و افق‌نو چه بود.

وی با بیان اینکه همه تلاش‌های اساتید آمریکایی و ضدصهیونیست در این همایش‌ها برگرداندن دلیل‌ها به سوی آمریکا بود، افزود: یکی از میهمان‌ها رودریگز مسئول نظافت یکی از دو برج دوقلوی 11 سپتامبر بود که نکته کلیدی صحبت‌هایش در این حادثه این بود که قبل از برخورد هواپیما از بالا انفجاری در پایین حس کردم و این فرد که امروز مسلمان شده قهرمان آمریکا بود و از او در کاخ سفید تقدیر کردند اما بعد از گفتن حقایق بارها از سوی چهره‌های مختلف از جمله بوش پسر و کیسینجر تطمیع شده بود که قبول نکرده بود و زندگی سختی را گذراند.

* پس از اعلام خبر لغو افق‌نو در تل‌آویو عروسی راه افتاد

طالب‌زاده با بیان اینکه نمی‌دانم چرا افق‌نو را به تعطیلی کشاندند، تصریح کرد: البته به محض اینکه این خبر منتشر شد در تل‌آویو عروسی راه افتاد و رسانه‌های آنها برای گمراهی افکار عمومی گفتند که کنفرانس ما ادامه همان کنفرانس 2005 ضدهولوکاستی بوده در حالی که در سال 2011 کار را شروع کردیم و حتی استاد فینکنشتاین که دعوت شده بود فرزند یک یهودی زندانی در زندان‌های هیتلر است که البته کتاب «صنعت هولوکاست» را همین فرد نوشته است.

* اصطلاح «وکیل شیطانی» علیه وکلای ضدصهیونیستی در فرانسه و آمریکا استفاده می‌شود

نادر طالب‌زاده در بخش دیگری از سخنان خود درباره مسئله‌ای به نام «اعتمادسازی فرهنگی» که این روزها تب آن در حذف بیلبوردهای «صداقت آمریکایی» تبلور یافته، به شکایت از فیلم‌های ضدایرانی هالیوود اشاره کرد و گفت: شکایت ما تنها از آرگو نبود بلکه از همه فیلم‌های ضدایرانی و موج آن در هالیوود بود که البته در آن زمان چون آرگو جایزه گرفته بود به این فیلم تبلیغ شد.

وی با اشاره به تعطیل کردن این شکایت آن را ضربه به حیثیت ایران خواند و درباره بحث وکیل فرانسوی افزود: این اصطلاح «وکیل شیطانی» را که دوستان استفاده کردند علیه وکلای ضدصهیونیستی در فرانسه و آمریکا استفاده می‌شود و این جای تعجب است البته ما قرار است صحبت‌های بیشتری با دوستان داشته باشیم و امیدواریم وضعیت درست شود.

* برای دیدار اساتید حاضر در افق‌نو با مقام معظم رهبری صحبت شده بود

طالب‌زاده ادامه داد: این خیلی بد است که هر کس در دولت قبل کاری انجام داده بزنیم؛ دشمنان ما در آمریکا نسبت به هم نیز این کار را نمی‌کنند، به علاوه اینکه همه ما در خدمت نظام هستیم.

دبیر جشنواره افق نو همچنین جزوه‌ای از نامه 68 چهره و استاد دانشگاهی در غرب خطاب به مقام معظم رهبری را نشان داد و تصریح کرد: قصد داشتیم وقتی برای این دیدار مقرر کنیم که صحبتش شده بود که این اتفاق بیافتد.

در پیام به همایش ملی تغییرات جمعیتی مطرح شد؛ هشدار رهبر انقلاب نسبت به خطرات پیری جمعیت کشور/ جمعیت کشور بلاشک باید افزایش یابد

در پیام به همایش ملی تغییرات جمعیتی مطرح شد؛

هشدار رهبر انقلاب نسبت به خطرات پیری جمعیت کشور/ جمعیت کشور بلاشک باید افزایش یابد

مسئله‌ی جمعیّت که بجد هم مورد بحث و اختلاف نظر در جامعه است، مسئله‌ی بسیار مهمّی است. بلاشک از نظر سیاست کلّی کشور، کشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البتّه به نحو معقول و معتدل.

به گزارش مشرق به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام به همایش ملی «تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه» با اشاره به اهمیت موضوع جمعیّت و ضرورت فرهنگ‌سازی برای اقناع نخبگان در ارتباط با نیاز کشور به افزایش جمعیت، خاطر نشان کردند: مسئله ی نمای جوان برای کشور یک مسئله ی اساسی، مهم و تعیین کننده است و کشورهایی که در دنیا دچار پیری جمعیت شده‌اند به دشواری راه علاجی برای مشکلات ناشی از آن یافته‌اند که لازم است برای حل این مشکل کار علمی، عمیق و اساسی صورت پذیرد.

متن پیام رهبر انقلاب که بر گرفته از بیانات ایشان در دیدار اعضای دست اندرکار برگزاری همایش ملی تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه در تاریخ 1392/8/6 است، و صبح امروز (پنجشنبه) در این همایش در شهر قم قرائت شد، به شرح زیر است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

مسئله‌ی جمعیّت که بجد هم مورد بحث و اختلاف نظر در جامعه است، مسئله‌ی بسیار مهمّی است. بلاشک از نظر سیاست کلّی کشور، کشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البتّه به نحو معقول و معتدل. همه‌‌ی اشکالات و ایرادهایی که وارد می‌شود -که بعضی از  اشکالاتی را هم که مطرح می‌کنند ما دیده‌ایم - قابل برطرف شدن و قابل پاسخ دادن است. آنچه مهم است این است که کشور ما با ظرفیّت طبیعی و با ویژگی جغرافیای سیاسی خود احتیاج دارد به یک جمعیّت بیشتر؛ علاوه بر این –همان طور که قبلاً هم گفته‌ایم- مسئله‌ی نمای جوان برای کشور یک مسئله ی اساسی و مهم و تعیین‌کننده است. آن ‌طوری که اهل علم و اهل تحقیق بررسی کرده‌اند و جوانب قضیّه را ملاحظه کرده‌اند و آمارها را مورد مداقّه قرار داده‌اند، ما اگر چنانچه با این شیوه ای که امروز داریم حرکت می‌کنیم پیش برویم، در آینده‌ ی نه چندان دور، یک کشور پیری خواهیم بود که علاج این بیماری پیری هم در حقیقت در دسترس نیست؛ حالا نه [ اینکه] در دسترس ما نیست،  [بلکه] در دسترس هیچ کس نیست؛ یعنی امروز کشورهایی که در دنیا دچار پیری شده اند و قدرت زاد و ولد خودشان را از دست داده اند، بدُشواری میشود گفت که راه علاجی برای حلّ این مشکل دارند. ما هم طبعاً با همین مشکل مواجه خواهیم شد؛ و نباید بگذاریم به اینجا برسد. البتّه مبانی اسلامی و تفکّر اسلامی در زمینه‌ ی جمعیّت و افزایش جمعیّت و با توجّه به وضع جغرافیای سیاسی منطقه و کشور جمهوری اسلامی، یک چیزهای روشن و واضحی است.

همایشی(1) که آقایان گذاشتید، به نظر من جزو کارهای بسیار خوب است. یعنی ما نمیخواهیم این قضیّه را با شعار و با اینکه «صلوات بفرست تمام بشود» و مانند اینها پیش ببریم؛ میخواهیم مسئله به شکل عمیق و علمی حل بشود، گره های ذهنی‌ ای که وجود دارد باز بشود، حقیقت قضیّه روشن بشود و به اعتقاد من ما میتوانیم این کار را بکنیم؛ یعنی متفکّرین ما و صاحبان دانشِ مرتبط با مسئله ی جمعیّت- در هر بخشی از بخشها- میتوانند در این زمینه منطق صحیح و قابل قبولی را ارائه کنند. این همایش البتّه قدم اوّل است، یعنی قدم ابتدایی است،  [امّا] از گذاشتن قانون به نظر من مهم تر است(2)، چون فرهنگ سازی در این مسئله مثل خیلی از مسائل دیگر اجتماعی، حرف اوّل را میزند؛ باید فرهنگ سازی بشود که متأسّفانه امروز این فرهنگ سازی نیست، تعطیل است؛ با اینکه گفته شده، ما هم گفته ایم، دیگران هم گفته اند، در مجلس هم مطرح شده، بعضی ‌ها هم کم و بیش اینجا و آنجا بحث میکنند، لیکن کار فرهنگی به معنای صحیح انجام نگرفته. به نظر من این کار شما کار خوبی است، کار مناسبی است؛ منتها اکتفا نکنید به اینکه یک میزگردی تشکیل بشود و سخنرانی ‌ای گذاشته بشود و مثلاً تعدادی مقاله چاپ بشود؛ اینها کارهای لازمی است، امّا ناکافی است؛ بایستی از امکاناتی که در کشور وجود دارد استفاده کنید، فکر را در کشور بگسترانید؛ آن ‌وقت فکری هم که گسترش پیدا میکند، باید فکر عمیق و اساسی و منطقی و قانع کننده برای هر کسی باشد؛ بنابراین باید کار بشود روی این مسئله که لابد آقایان این کار را کرده اید. من معمولاً وقتی گروه‌ها و افرادی دنبال این هستند که مثلاً یک گردهمایی و همایشی را ترتیب بدهند، همیشه سفارش میکنم، میگویم شما اَمَد(3) را نزدیک قرار ندهید؛ یعنی فرصت قرار بدهید برای اینکه بتوانید کار بکنید، تا آنچه بروز می‌کند در این همایش، یک چهره و نمای مطلوبی داشته باشد، آبرومند باشد. و لابد آقایان این کار را کرده‌اید، چون بحمدالله شما اهل فضل و اهل تحقیق هستید و مؤسسه‌ی شما، مؤسسه ای است که سابقه ی خوبی در این زمینه‌ها دارد؛ لیکن کار را به اینجا متوقّف نکنید.

جوانب قضیّه را بسنجید، ببینید چه چیزهایی است که موجب میشود جامعه ما دچار میل به کم ‌فرزندی بشود. این میل به کم بودن فرزند، یک عارضه است؛ والّا انسان به طور طبیعی فرزند را دوست میدارد. چرا ترجیح میدهند افرادی که فقط یک فرزند داشته باشند؟ چرا ترجیح میدهند فقط دو فرزند داشته باشند؟ چرا زن به شکلی، مرد به شکلی پرهیز میکنند از فرزند داری؟ اینها را بایستی نگاه کرد و دید عواملش چیست؛ این عوامل را پیدا کنید، بر روی علاج این عوامل بیماری ‌زا -که به اعتقاد بنده اینها عوامل بیماری زاست- متخصّصین و صاحبان اندیشه را بخواهید فکر کنند. فرض کنید مثلاً بالا رفتن سنّ ازدواج؛ بلاشک یکی از چیزهایی که باروری را محدود میکند، بالارفتن سنّ ازدواج است؛ خب، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه ی جنسی؟ ما باید این را فکر کنیم. خب، از آن طرف میگویند که اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ ببینیم چگونه میشود کاری کرد که همه ‌ی اینها با هم جمع بشود. ما نباید تصوّر بکنیم که حتماً بایستی یک نفری خانه ی مِلکی داشته باشد، یک شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه، اِنَ یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهمُ اللهُ مِن فَضلِه؛(4) این قرآن است [که] با ما دارد اینجور حرف میزند. یعنی همه‌ ی آن گره های ذهنی ‌ای را که وجود دارد در این زمینه، باید شما باز کنید، یعنی شأن شما و همایشی از این قبیل، این است که بایستی این کار فکری و علمی را بکند؛ یعنی صرفاً بیان فکر، بیان خواست و حتّی شعارهایی در این زمینه نباشد. واقعاً کار بشود، کار فکری بشود؛ عوامل کاهش جمعیّت و موجبات افزایش جمعیّت به نحو مطلوب و با اعتدالِ متناسب، درست سنجیده بشود، مطرح بشود [تا] اقناع بشوند افکار نخبگان. در این زمینه خب الان عامّه ی مردم، بعضی‌ها متدیّنند، بعضی ها متعبّدند، وقتی گفته میشود، میروند سراغ باروری بیشتر؛ لکن نخبگان جامعه باید قانع بشوند، باید مسئله را قبول کنند؛ اگر نخبگان قبول کردند، کار سهل میشود، کار فرهنگ سازی آسان میشود. در این زمینه ها ان‌شاء الله بایستی آقایان تلاش کنید و امیدواریم ان‌شاء الله موفّق باشید. بنده همچنان معتقدم کشور ما کشور هفتاد و پنج میلیونی نیست، کشور ما کشور صد و پنجاه میلیونی [است] ، حالا ما دستِ کم را گرفتیم گفتیم صد و پنجاه میلیون؛ بیشتر هم میشود گفت. قطعاً این کشور با این سطح وسیع، با این تنوّع آب و هوایی، با این امکانات فراوان زیرزمینی، با این استعداد بالقوّه¬ ی علمی که در این کشور وجود دارد، میتواند یک کشور پر جمعیّتی باشد و ان‌ شاءالله خودش هم این جمعیت را اداره کند؛ یعنی همچنان ‌که ما فکر میکنیم که اگر چهار پنج بچّه افتاد روی دوش یک خانواده وضع زندگیشان چگونه خواهد شد، فکر این را هم بکنید که این چهار پنچ بچّه وقتی بزرگ شدند و کاری پیدا کردند و شغلی پیدا کردند چه کمکی میتوانند به پیشرفت کشور بکنند؛ یعنی این را هم باید فکر کرد.

یک نگاه مقلّدانه‌ ای به زندگی غربی یا به زندگی اروپایی وجود داشته که به اینجاها منتهی شده و میراث آن به ماها رسیده؛ ما هم در یک برهه ای از زمان غفلت کردیم، کاری که باید انجام بدهیم انجام ندادیم. در حالی که امروز در [بعضی] از همین کشورهای غربی از کاهش باروری دارند زیان می بینند، پشیمانند؛ و در بعضی از کشورهای غربی مطلقاً کاهش باروری وجود ندارد؛ یعنی خانواده های پر جمعیّت؛ مثلاً خانواده ی آمریکایی با ده دوازده بچّه، چطور خانواده ی ایرانی [ که]میخواهد از او تقلید کند باید حتماً یک بچّه داشته باشد یا دو بچّه! که این الان وجود دارد و گزارشها و خبرها از این واقعیّت به ما اطلّاع میدهد. ان ‌شاء الله که موفّق و مؤیّد باشید.

والسلام علیکم و رحمة الله

-------------------------------------------------------------------------------------------

1)    این همایش به همّت معاونت پژوهش موسّسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) روز 9 آبان سال جاری برگزار میشود.

2)    در گزارش حجت الاسلام آقا تهرانی اعلام شد که پس از تصویب سیاستها و راهبردهای بحث جمعیّت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، کمیسیون فرهنگی مجلس در حال کار بر روی طرحی است تا پس از طرح آن در صحن مجلس، به عنوان قانون تصویب شود.

3)    پایان

4)    سوره نور، بخشی از آیه ی 32

واقعه کربلا در تاریخ آنگلوساکسون در سال 685 میلادی

واقعه کربلا در تاریخ آنگلوساکسون در سال 685 میلادی

در یک کتاب تاریخی قرون وسطی در بریتانیا، نوشته شده است که در سال 685 باران خون بارید و این دقیقا سال شهادت امام حسین علیه السلام است.

 

 

گزارش دیده بان نیوز از پارسینه ؛ در یک کتاب تاریخی قرون وسطی در بریتانیا، نوشته شده است که در سال 685 باران خون بارید و این دقیقا سال شهادت امام حسین علیه السلام است.

لینک مقاله اصلی که به انگلیسی است و توسط دو نفر به نام Hj Hala and Hj Zaynab El-Fatah   نوشته شده است:

 

 http://www.victorynewsmagazine.com/AngloSaxonChroniclesLadyZaynabbintAli...

 لینک آنلاین صفحه مورد نظر در کتاب تاریخ آنگلوساکسون
 http://www.britannia.com/history/docs/676-99.htm

 بسم الله الرحمن الرحیم

 (In the Name of God, The Beneficent, The Merciful)

 تاریخ آنگلوساکسون و واقعه کربلا

 The Anglo Saxon Chronicle and The Tragedy of Karbala
 
 
معرفی کتاب «تاریخ آنگلوساکسون» برگرفته از دایره المعارف بریتانیکا: «کتاب تاریخ آنگلوساکسون یکی از مهمترین اسناد تاریخی است که از دوران قرون وسطی به جای مانده است. این کتاب ابتدا به فرمان پادشاه آلفرد کبیر در حدود سال 890 میلادی گردآوری شد، و تا اواسط قرن دوازدهم میلادی توسط نویسندگان و مورخین مختلف، وقایع سالهای بعد به آن افزوده شد. ما فکر می کنیم که این کتاب به عنوان کاملترین سند تاریخ بریتانیا از آغاز آن تا دوره حکمفرمایی پادشاه استفن در سال 1154 میلادی باشد. اگرچه این کتاب ممکن است تاریخ فراگیر و بی نقصی نباشد ولی این مساله از ارزش بی بدیل آن در به دست آوردن تصویری روشنتر از تاریخ هزار سال پیش بریتانیا نمی کاهد».

 

 قهرمان کربلا، حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) پس از شهادت برادر بزرگوارش، حضرت سیدالشهداء (علیه السلام)، در کوفه خطابه ای شورانگیز به این شرح ایراد فرمود: «ای مردم کوفه، ای فریبکاران، خیانت پیشه گان و گنهکاران، آیا اکنون گریه می کنید؟ خداوند هیچگاه اشکهایتان را نکاهد و قلبهایتان همواره با غم و اندوه همراه باشد. پیمانهای سست شما هیچ اثری از صداقت و راستی ندارد... . با به شهادت رساندن امامتان، کرداری رسوا کننده، ننگ آور و دهشتناک برای شما به ثبت رسید.  آیا با وجود بارش بارانهای خونین از آسمان باز هم تردیدی در شما وجود دارد . به خاطر داشته باشید، عذاب آخرت بسیار دردناکتر و ناگوارتر است».
 در شکل مقابل، تصویر روی جلد و صفحه اسکن شده از کتاب تاریخ آنگلوساکسون آورده شده است.
  در این کتاب، برای هر یک از سالهای میلادی، مهمترین وقایع و رخدادهای تاریخی در حد یک تا چند جمله ذکر شده است. همانگونه که مشاهده می شود، در این کتاب در

 خصوص مهمترین وقایع سال 685 میلادی این جمله گزارش شده است:

"685. In this year in Britain it rained blood, and milk and butter were turned into blood."
 «685، در این سال در بریتانیا باران خون بارید، و شیر و لبنیات به خون تبدیل شد».

Published on 7th June, 2002.

Anglo Saxon Chronicles & Lady Zaynab bint Ali ('a)

By Hajis Hala & Zaynab

Our heroine of Karbala, Lady Zaynab ('a) has been quoted as having said, after the slaughter of her Holy Brother, Imam Hussain ('a).

"Oh people of Kufa! Oh you deceivers! You traitors! You sinners! Now you weep? May God never diminish the flow of tears and may your hearts forever burn with grief and sorrow!

Your false pledges contain no element of truth and sincerity. Know that you are as disgraceful and devoid of good moral character as the low and despicable purchased slave girls. Now you are weeping for my brother and raise wailing cries after him? Yes, by God you weep because you deserve it. Yes, weep more and laugh less because you have contaminated yourself in the ignominy of slaying the Imam of the time. The stain of the unjustly shed blood of my brother is on your forehead and you can never wipe it off.

Oh Kufians! Woe be upon you! Do you know which part of Mohammad you have cut and the vow that you have broken and whose blood you have shed and whose sanctity you have violated?

By killing your Imam you have assumed responsibility for such a disgraceful, grievous and gruesome deed. 

Would you doubt if after all blood rains from the skies above.

Remember! The punishment of the day of judgement which will be more severe and extremely harsh............"

The Tragedy of Karbala

Most Muslims know of the Tragedy of Karbala, however, it is only the followers of the Aylul Bayt ('a) who understand the teachings in Islam according to the Holy Aylul Bayt ('a) who were slaughtered by the enemy in the desert sands of Karbala, Iraq. Imam Hussain ('a) was the last of "Al Kisa ", the "Holy Five", for which the entire universe was created. Ref: Hadith al-Kisa.

Anglo Saxon Chronicles

So what does the "Anglo Saxon Chronicles" have to do with such a gruesome event of which the likes the world had never seen?

When our correspondent from the Gulf sent in these scanned pages, Haji had highlighted one section of the chronicles and after having read her highlighted segment, my mind immediately travelled to the desert sands of Karbala and then to our Lady Zaynab's ('a) speech in Kufa [see segment above]. In that speech there is one particularly important statement for the purpose of understanding this exercise. Lady Zaynab ('a) has said in the above speech:

"Would you doubt if after all blood rains from the skies above."

When I read this speech for the first time, a while ago, I visualised exactly what our Lady Zaynab ('a) had said, however after researching for some time of it having rained blood in Arabia I found that it did indeed rain blood in Great Britain in the same year as the Martyrdom of Imam Hussain ('a).

The Chronicles state that:

In the year 685 AD (Christian Calendar):

"685. In this year in Britain it rained blood, and milk and butter were turned into blood."

The recording of the event in a distant land (Great Britain) who had no interest other than recording history, was the only way that I see that it could have come to light as a proof. 

When he ('a) was martyred, the sky wept blood for Imam Hussain ('a).

It is reported that when Imam Hussain ('a) was killed not only the residents of the heavens cried for Imam Hussain ('a), but even the skies cried for him and they wept blood for this Mazlum. This is reported not only in the Shi’a books but also in the most important Sunni references:

“On the day of the martyrdom of al-Hussein ('a) the sky rained blood . . . .” 

Refer:

Thakhaa’er al-Uqba pp 144, 145, 150. 

Al-Sawaa’eq al-Muhriqah pp 116, 192.

 “There was not a stone which was not lifted but underneath it was found blood . . . . ”  

Refer:

Al-Sawaa’eq al-Muhriqah pp 116, 192. 

Tathkirat-ul-Khawaas p 284,

Tafsir ibn Kathir vol. 9, p 162 . . . . .

Nadra al-Azdiya, a woman who was contemporary with the Imam Husayn, is said to have reported: 

'When al-Husayn b. 'Ali was killed, the sky rained down blood, so that next morning we found our wells and water jugs filled with it.' [24]

Therefore, the conclusion to this literary exercise is that there is irrefutable proof that the skies did rain blood over much of the world after the event of killing the Grandson of Prophet Muhammad ('s), Imam Hussain b. Ali b. Abu Thalib ('a), reflecting the enormity of the tragedy and the truth in the powerful words of Sayyeda Zaynab ('a).

We ask for Sayyeda Zaynab ('a) to forgive us for any mistakes in this work insh'Allah.

END

Authors: Hj Hala and Hj Zaynab El-Fatah
Illustrations: Provided by Hala
Chief Editor: Hj Nurzaynab El-Fatah
Production: Hj S. Abidin
Published Date: 7th June, 2002.
Modification Date: 19th January, 2009/ 21st Muharram 1430
Publication ID: 02chroniclesZaynab. Anglo Saxon Chronicles & Lady Zaynab bint Ali ('a)
Copyright: © Victory News Magazine, 2009

IMPORTANT NOTICE:

All rights, including copyright, in the content of this document are owned or controlled for these purposes by Victory News Magazine. In accessing these web pages, you agree that you may only download the content for your own personal non-commercial use. You are not permitted to copy, broadcast, download, store (in any medium), transmit, show or play in public, adapt or change in any way the content of this document for any other
purpose whatsoever without the prior written permission of Victory News Magazine.

Material may not be copied, reproduced, republished, downloaded, posted, broadcast or transmitted in any way except for your own personal non-commercial home use. Any other use requires the prior written permission of Victory News Magazine.

You agree not to adapt, alter or create a derivative work from any of the material contained in this document or use it for any other purpose other than for your personal non-commercial use.

Victory News Magazine has taken all reasonable care to ensure that pages published in this document and site were accurate at the time of publication or last modification.

Web sites are by nature experimental or constantly changing. Hence information published may be for test purposes only, may be out of date, or may be the personal opinion of the author. Readers should always verify information with the appropriate references before relying on it.

The views of the authors of this document do not necessarily reflect the views of Victory News Magazine. Please read the Disclaimer.

Victory News Magazine takes no responsibility for the consequences of error or for any loss or damage suffered by readers of any of the information published on any pages in this document and such information does not form any basis of a contract with readers or users of it.

Victory News Magazine.

رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان:

آمریکایی‌ها در حال خطا و اشتباه در سوریه هستند/ آنها ضربه وارده به خود را احساس و قطعاً ضرر خواهند کرد

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: آمریکاییها در حالی ادعای مسائل انسانی را می کنند که در سابقه آنها زندان های گوانتانامو و ابوغریب، سکوت در برابر استفاده صدام از سلاح شیمیایی در حلبچه و شهرهای ایران، کشتار مردم بیگناه افغانستان و پاکستان و عراق وجود دارد.

پوریم یا سالگرد کشتار ایرانیان توسط یهود

پوریم یا سالگرد کشتار ایرانیان توسط یهود

پوریم یا سالگرد کشتار ایرانیان توسط یهود

جشن «پوریم» یکی از سنت‌های قدیمی قوم یهود است که در دهه‌های اخیر و پس از تشکیل رژیم اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی، رنگ و بوی متفاوتی به خود گرفته است. این به اصطلاح جشن که همزمان با سیزدهمین روز از سال جدید خورشیدی برگزار می‌شود، در حقیقت جشن و پایکوبی بر خون ده‌ها هزار نفر از مردم ایران است که با توطئه و دسیسه دو یهودی نفوذی در دربار خشایارشاه کشته شدند.

نتانیاهو در جشن پوریم - 1999

مخالفت روحانی و هاشمی رفسنجانی با مراسم برائت از مشرکین

مخالفت روحانی و هاشمی رفسنجانی با مراسم برائت از مشرکین

آیت الله ری‌شهری در کتاب خاطراتش در زمان نمایندگی ولی فقیه و سرپرستی حجاج ایرانی، به مخالفت دو نفر از مسؤولین وقت با برگزاری مراسم برائت از مشرکین اشاره می‌کند.

سرویس سیاست مشرق -آیت الله ری‌شهری در کتاب خاطراتش در زمان نمایندگی ولی فقیه و سرپرستی حجاج ایرانی، به مخالفت دو نفر از مسؤولین با برگزاری مراسم برائت از مشرکین اشاره می‌کند.

 

ایشان می‌نویسد: روز 11 دی 1372 جلسه شورای عالی امنیت ملی به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور، برای تصمیم‌گیری درباره مسائل مربوط به حج برگزار شد که بنده نیز در آن جلسه شرکت داشتم.

... آقای حسن روحانی هم با اشاره به فشارهای داخلی و خارجی بر دولت عربستان، اجازه ندادن به زائران ایرانی برای برگزاری مراسم برائت به‌صورت دلخواه را مرتبط با این موضوع دانست و تأکید کرد که تظاهرات ما در آنجا تأثیر منفی دارد و نتیجه مورد انتظار را در پی نخواهد داشت. این صحبت‌ها نشان می‌داد که ایشان هم مثل آقای هاشمی رفسنجانی با اصل مسئله برائت موافقت ندارد.[1]

---

[1] - خاطره‌ها، محمد محمدی ری‌شهری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1394، ص 307

تحلیلی بر مکانیسم برجامیزه کردن ایران

تحلیلی بر مکانیسم برجامیزه کردن ایران؛

سادگی یا خیانت؛ مسؤولان داخلی در کدام مسیر قدم گذاشتند؟

اگر بخواهیم بدون حسن ظن تحلیل کنیم، وقتی بدون اجازه به دنبال خود تحریمی قوای نظامی مبادرت می‌ورزند؛ وقتی به دنبال کنار گذاشتن نیروهای نظامی هستند، وقتی به دنبال کنار گذاشتن پیشرفت موشکی می‌روند و ... تحلیلی جز خیانت و هماهنگی با دشمن نمی‌شود، داشت.

سرویس سیاست مشرق - رهبر انقلاب در جمع زائران حرم رضوی ضمن هشدار نسبت به خدعه‌های طرف آمریکایی، در خصوص اجرای برجام دو و سه فرمودند: «حرفشان این است. ... در قضیه هسته‌ای توافق شد اسمش را گذاشتیم برجام؛ برجام دیگری در قضایای منطقه و قانون اساسی کشور؛ برجام 2 و 3 و غیره باید به وجود بیاید تا بتوانیم راحت زندگی کنیم. این منطقی است که سعی می‌کنند در میان نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند... معنایش این است که جمهوری اسلامی، اگر میل آمریکاست حتی از ابزارهای دفاعی خود هم صرف‌نظر کند. بر روی مسئله موشک‌ها چه جنجالی به راه انداختند. چرا موشک دوربرد دارد. چرا دقیق هدف را می‌زنند و هدف قرار می‌دهند. چرا آزمایش کردید و چرا تمرین نظامی می‌کنید». (1/1/95)

بوی جنگ می آید 3 سال با کشتی بان خواب/ آمیخته ای از خیانت و حماقت

یا از دیگران عبرت میگیریم یا مایه عبرت دیگران خواهیم شد.

اقدامات اخیر و رفت و آمد جاسوسان خبر از تک گسترده و فروپاشی عظیم برای تمام جهان اسلام و سلطه نهایی شیطان و ایادی آن است.

با مطرح شدن پروژه nz و زمان کوتاه مقابله با آن خبر از تصمیم نهایی از آغاز حمله نهایی میدهد و در آینده نزدیک دنیا این گونه نخواهد بود و خود را باید با دنیای یک ملیارد نفری آماده کنیم. 

از این سو اقدامات مخرب و مشکوک در داخل خبر های بدی را در خود دارد. خیانت یا حماقت مسئله هرچه باشد پای جان 80 میلیون ایرانی در میان است که کار را به جایی رسانده اند که حداقل 40 میلیون نفس ایرانی به واسطه حملات بیولوژیک مرده باید حسابشان کرد که این حاصل حملات قبلی است.

عملیات کاملی که بخشی از آن اجرا شده بقیه آن هم بی درنگ انجام میشود...

زنگ خطر از قبل باید زده میشد ولی بیدار کردن مسئولینی که باید بیدار باشند و موجب بیداری بقیه کار سختی ست اما آن دسته نفوذی های دشمن که این سو دست به خرابکاری زده و برای هواپیما های دشمن رادار خاموش کرده را فراموش نکرده ایم.

واقعه تاریخی نابودی دشمنان در طبس یک حلقه مفقوده دارد چه کسی دستور خاموش کردن رادار های پایگاه ها رو داد؟ از روی حماقت یا خیانت ؟اون تجهیزات با rcs بالا را هر راداری میگرفت آن هم روی کویر که بهترین شرایط رو برای شناسایی بدون نقطه کور راداری رو داشتند. آن موقع اراده خدا بر این بود که بشود آن چه شد زلت و ذلت شیطان و عزت ایران اما حالا که شیطان برای ایران عزیز شده سنت خدا بر این است که هر گاه شیطان در میان قومی عزیز شد آن ها تنزل درجه خواهند یافت و ذلت و مسکنت بر سرشان فرود می آید مگر این که آن قوم در خودشان تغییر دهند.

زمزمه لاشخور مابانه و کوسه صفتان از تضعیف تیروهای مسلح یا ایران بدون ارتش یا کاهش بودجه دفاعی توسط خائنان که خیانتشان رو نشده میخ آخر بر این تابوت است و صدای جنگ را میشنوم  که جبهه ما خواب است وافراد بیدار اندک جنگ به نیمه رسیده و تا رسیدن فاز آخر چیزی نمانده جاسوسان برای بازدید نهایی و چک کردن کار های قبلیشان و طرح نقشه جدید می آیند و میروند و شهر پر از اسب تروا و لشکر در بیرون و دربازه ها 

اگر ببازیم برای همیشه باخته ایم و عبرتی خواهیم شد برای تمام تاریخ تا قیامت و هر که از ما عبرت گرفت برای همیشه پیروز خواهد بود که تا الان هم مایه عبرت دیگران شده ایم بیشترین ضریب نفوذ (بانک بخوانید ربا) ,یکی از بالاترین ضریب آلودگی سایبری و حفره امنیتی سایبری, یکی از آسیب پذیر ترین نقاط دنیا از نظر حملات بیولوژیکی, بالا رفتن سن ازدواج و اثرات بد آن,و شیوه مدیریتی که بدتر از همه چیز هایی هست که ذکر شد که عامل آن ها همین مدیرانیست که ریاست جمهوری را در دست داشته اند  و قبل از آن نخست وزیری تا برسیم به بازرگان بعضی با خیانت و بعضی با حماقت

اگر تاریخ را مروری بکنیم که از بازرگان و سید ابولحسن بنی صدر (که اکثر قدرت در دست رئیس جمهور بود حتی فرماندهی کل قوا) بعد از آن دوره 35 روزه شهیدان رجایی و باهنر(که اکثر قدرت در دست نخست وزیری بود)و بعد از آن دوره آیت الله عظمی خامنه ای با نخست وزیری میر حسین موسوی (تا اینجا اکثر قدرت در دست نخست وزیر بود )و دوره اکبر هاشمی (قدرت کامل در دست رئیس جمهور و حذف نخست وزیری) و دوره دنباله روهایش در سیاست های لیبرالی محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد و حسن روحانی

سیاست های لیبرالی این ها شدت و ضعف داشته و در بعضی لایه ها ممکنه سیاست های انقلابی هم باشد اما نکته مغفول این است که سیستم بانکی همیشه لیبرالی بوده و طبقه فاسدی دورش شکل گرفته که کارشان تیشه به ریشه اسلام زدن است و با سیستم بانکداری ربوی به جنگ با خدا رفته اند و همین یک قلم ما را به فروپاشی اقتصادی رسانده و این طبقه در 25 سال گذشته در لایه های زیرین قدرت را بدست داشتن و روز به روز بر قدرت خود افزوده و تا لایه وزیر مهره داشته و دارند در مجلس هم مهره دارند  مهره هایشان در هر لباسی هستند و امر دشمن را مو به مو اجرا کرده اند در هر سطح و لایه ای و سرطان وار در ساختار ها رسوخ کرده اند و آن سازمان ها را کاملا به گند کشیده اند ناگفته نماند که این سازمان ها را استعمار ساخته و پرداخته و این سیستم ها فشل و ناکار آمد بوده و هستند و همین یکی از دلایل عقب ماندگی ماست

این بیمار قابل احیاست اما با جراحی قسمت های سرطانی با غده سرطانی نمیتوان مسالحه کرد زمانی دیگر نمانده و نفسی نیست احیا با جراحی الزامیست و فقط پزشکان حازق مجازند اقدام به احیا کنند دیگر تعلل هم گناست و اشتباه حکم مرگ را دارد و گرگان دور جسد حلقه زدند اینبار اگر در انتخاب اشتباه کنیم همه نابود خواهیم شد نه دیوانه نه خائن این دو ما را به مسلخ میبرند.

آینه دارم ولی در شهر خوابان یا کوران؟ بیدار نشوید شهر شهر مردگان است

اینجا را خریدار عیسی نمیبینم روم و دمی به خریدار زنم

احمق است برص و مریض نیست ایجا آتش به ده و بازار زنم 

گزینم از هر سو کسی بس که ناکس دیدم

شوم به کوه و بیابان و خرابابات تا مرد بینم

روم به آینه خانه ی دوست تا من همه او شوم

روم به ساحل و گوهر زسنگ بینم و او شوم

سنگ در دست و چشم های گزنده خلق

چه در دستت ز رشک و حسد گزنده خلق

دوستان هم ندیده گوهر دل گل سنگ دید

خریدار نهایی بذر چی داشت اندر او چی دید

تو چه می بینی اندرون خاک من چه میبینم

تو چه می بینی آن دگر چی را من چه ها بینم

عاقبت من را در میان خلق آینه داری میبینی

این همه تویی جز رضای تو تو چه میبینی

مردی که غرور انگلیسی‌ها را شکست/ وقتی یک آلمانی تحت تاثیر مبارزین جنوب ایران قرار می‌گیرد

مشایخی در گفتگو با مشرق؛

مردی که غرور انگلیسی‌ها را شکست/ وقتی یک آلمانی تحت تاثیر مبارزین جنوب ایران قرار می‌گیرد

زمانی که انگلیسی‌ها در جنگ جهانی اول زمانی که بوشهر را اشغال می‌کنند، پرچمی را به بالا برده و تمبری منتشر کرده‌اند که روی آن به زبان انگلیسی نوشته شده: بوشهر در اشغال انگلستان.

خادم‌الحرمینی که به جای خدمت «کشتار» می‌کند

خادم‌الحرمینی که به جای خدمت «کشتار» می‌کند

بازخوانی کشتار حجاج ایرانی در سال 1366 و فاجعه منا در سال 94

مراسم حج سال ۶۶، یکی از صفحات کتاب پر جنایت آل‌سعود است که در آن کشتار بیش از ۲۷۰ نفر از شهروندان ایرانی که برای حضور در مراسم «برائت از مشرکین» شرکت کرده بودند را رقم می‌زند.

برادر شهید رجایی: بهزاد نبوی کشمیری را به برادرم معرفی کرد/شهید رجایی به ثروت‌اندوزان مسئولیت نداد/ عده‌ای در زمان موسوی یک‌شبه پول‌های کلان به جیب زدند

برادر شهید رجایی:

بهزاد نبوی کشمیری را به برادرم معرفی کرد/شهید رجایی به ثروت‌اندوزان مسئولیت نداد/ عده‌ای در زمان موسوی یک‌شبه پول‌های کلان به جیب زدند

محمدحسین رجایی با بیان اینکه صندوقی که دولت در آن سرمایه‌های ملی را واریز می‌کند نباید سوراخ باشد گفت:‌ دولت هنوز با غارتگران اموال مردم برخورد نکرده است.

به گزارش مشرق، شاید در مقام مطالعه، شبیه اسطوره‌هایی که فقط در افسانه‌ها وجود دارد جلوه نمایی کند ولی برای کسانی که اوایل انقلاب را دیده‌اند چنین نیست؛ خصوصا اگر پای صحبت کسی نشته باشی که خود شنیده‌ها را دیده و گاهاً نیز لمس کره است. شهید محمدعلی رجایی نامیسیت که خیلی در اذهان بیگانه نیست ولی وقتی نشانی از نمود واقعی ساده‌زیستی، مسئولیت‌پذیری و قناعت را از یک دولتمرد می‌جویی، کمتر کسی را مثل او می‌یابی. 

باقرار گرفتن در سی و پنجمین سالگرد شهادت این رئیس‌جمهور ساده زیست - هفته دولت - به سراغ برادر شهید محمدعلی رجایی یعنی «محمدحسین رجایی» رفتیم تابا بازخوانی برخی مواضع و رفتار این شهید معیاری داشته‌ باشیم برای بررسی عملکرد دولت‌مردانمان در حوزه‌های مختلف به ویژه عرصه تعامل با مردم و موضوع ساده‌زیستی.

محمد حسین رجایی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس اظهار داشت: قدمت انقلاب اسلامی 1400 سال است چرا که به عقیده من از زمان پیامبر اکرم (ص) و مبارزه تاریخی مسلمانان و منافقان آغاز شده و تاکنون نیز تداوم دارد.

وی افزود: اتفاقی که در زمان ما و برای امام راحل افتاد، برای هیچ امام معصومی در طول تاریخ نیفتاده و آن برخورداری از امت و ملتی بود که باعث شد انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی برسد و توفیق الهی که ناشی از نفس قدسی امام (ره) بود شامل حال ملت ایران شود.

رجایی با بیان اینکه اتفاقی که در عصر ما حادث شد امری بی نظیر بود، تصریح کرد: تاکنون هیچ رهبری در تاریخ اینگونه با امتش هماهنگ نبود و  مردم با اطاعت کامل از رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی، حماسه‌های بی نظیری را رقم زدند.

*گروهی که با انفجار دفتر حزب جمهوری و ریاست جمهوری از دست دادیم رنج دیده انقلاب بودند

وی با اشاره به حادثه انفجار دفتر ریاست جمهوری اظهار داشت: همه شهدا، مدافعان جنگ تحمیلی و ترور شدگان به دست منافقان کوردل، محترمند؛ اما اتفاقاتی که در سال 60 به وقوع پیوست و طی آن در تیرماه و شهریورماه آن سال با انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و نخست‌وزیری، گروهی را از دست دادیم که چکیده و رنج دیده انقلاب بودند؛ مردان کاردان، مفید، مقید و متعهد که نظیر آنها بسیار کم است طوری که امام (ره) پس از شهادت این افراد ابراز ناراحتی خاصی کردند.

محمد حسین رجایی در این بخش از گفت‌وگو به تشریح برخی از خصوصیات شهید رجایی پرداخت و گفت: زندگی شهید رجایی، دوران نخست وزیری و ایام کوتاه‌مدت ریاست جمهوری ایشان حاوی نکاتی است که برای جوانان بسیار سودمند است؛ زیرا با مرور این خاطرات متوجه این حقیقت می‌شوند که این مرد انقلابی در شرایط خاص و کوران زندگی چه منشی داشت.

*شهید رجایی مطلقاً تشریفاتی نبود و درباره حفظ بیت‌المال بسیار حساس بود

وی در ادامه افزود: شهید رجایی مطلقا تشریفاتی نبود، به محرومان عشق می‌ورزید و در خصوص حفظ بیت‌المال بسیار حساس بود. این خصوصیات اخلاقی تا پایان عمرشان هرگز تغییر نکرد و هیچ پست و سمتی زمینه ساز تغییر رویه‌اش نشد؛ تا جایی که در این عرصه می‌تواند الگویی برای مسئولان و آیندگان باشد.

* شهید رجایی در اوایل کارش براساس قانون اساسی دارایی‌اش را اعلام کرد

رجایی تصریح کرد: شهید رجایی در اوایل کار براساس قانون اساسی دارایی‌اش را اعلام کرد و این اتفاقی است که در هیچ دولتی صورت نگرفت. این دقت نظر تا حدی بود که از من پرسید چقدر به شما بدهکارم؟ من هم در پاسخ گفتم که طلبکار هستید زیرا زمانی که در زندان بودید، 20 هزار تومانی که به من دادید را به عنوان سرمایه کار استفاده کردم و این پول الان 70 هزار تومان شده است. شهید رجایی با شنیدن این مطلب ناراحت شد و گفت این دارایی را اعلام نکرده است و در اسرع وقت باید این کار را انجام دهد.

* شهید رجایی اقوام و بستگانش را سرکار نگذاشت و هرگز اهل توصیه و سفارش نبود

محمدحسین رجایی افزود: شهید رجایی با تقلید از امام راحل هیچ‌کدام از اقوام و بستگانش را سرکار نگذاشت، هرگز اهل توصیه و سفارش هم نبود و در رسیدن مسئولیت‌ها به تخصص افراد توجه داشت.

* برادرم هرگز به افرادی که در اندیشه ثروت اندوزی بودند مسئولیتی را نسپرد

برادر شهید رجایی خاطرنشان کرد: شهیدرجایی هرگز به افرادی که در اندیشه ثروت‌اندوزی بودند مسئولیتی را نسپرد؛ اگر خلافی هم از همکاران و مدیران خود می‌دهید، فوری و بدون اتلاف وقت آنها را جایگزین می‌کرد.

وی با تاکید بر این که دشمن از این همه دقت نظر در عمل و گفتار محمدعلی رجایی واهمه پیدا کرده بود، تصریح کرد: از همین رو معاندان انقلاب افراد نفوذی را وارد سیستم کردند زیرا شهید بهشتی و شهید رجایی با آن همه درایت و توانمندی، کسی نبودند که فریب افرادی نظیر کلاهی و کشمیری را بخورند.

*برای کشمیری نیز جنازه ساختند

محمد حسین رجایی در پاسخ به این سوال که چه کسی کشمیری را به شهید رجایی معرفی کرد؟ اظهار داشت: نگذاشتند این مسائل روشن شود برای اینکه همان افرادی که در تشییع جنازه شهید رجایی حضور داشتند، برای کشمیری نیز جنازه ساختند و شعار دادند:«کشمیری راهت ادامه دارد». این گروه همان کسانی بودند که کشمیری را در این قضیه همراهی کردند و تمام توان خود را به کار گرفتند تا افکار عمومی را نسبت به این مقوله مهم گمراه کنند.

وی گفت: افرادی برای دلجویی از خانواده شهدا به منزل آنها می‌رفتند. در همین راستا به منزل کشمیری هم سر زدند که متوجه شدند تقریبا یک هفته  بعد از حادثه انفجار، خانواده کشمیری به خارج رفته‌اند. از این جهت می‌توان اطمینان حاصل کرد که این اقدامات با برنامه‌ریزی قبلی صورت گرفته  و افرادی که در فرودگاه صدور پاسپورت انجام می‌دادند، برایشان کار انجام داده‌اند تا در کمترین وقت از کشور خارج شوند. در حال حاضر نیز هر دوی آنها زنده هستند و در کشورهای خارجی و به نفع آنها فعالیت می‌کنند.

*بهزاد نبوی کشمیری را به شهید رجایی معرفی کرده بود

برادر شهید رجایی با اشاره به اینکه بهزاد نبوی کشمیری را به شهید رجایی معرفی کرده بود، افزود: بهزاد نبوی در زندان خودش را به شهید رجایی نزدیک کرده بود و شهید رجایی،‌صد درصد به بهزاد نبوی اعتماد داشت و هرگز حاضر نبود که غیر از این فکر کند. حتی با اطلاعاتی که نزدیکان شهید رجایی در این خصوص به ایشان می‌دادند، گذشت تاریخ نشان داد که وی به صورت غیر مستقیم در این حادثه نقش داشته است. طوری که یکی از رفقایی که مرحوم شده‌ نقل می‌کرد که یک ساعت مانده به انفجار، بهزاد نبوی به من زنگ زد که امروز جلسه مهمی در دستور کار داریم و شما چرا همکاری نمی‌کنید و نمی‌آیید؟

* کسانی که روزی با شهید رجایی نماز رفاقت داشتند زمینه شهادتش را با همدستی کشمیری فراهم کردند

وی تصریح کرد: کسانی که روزی با شهید رجایی نماز می خواندند، غذا می خوردند و رفاقت داشتند به وی خیانت و زمینه شهادتش را با همدستی کشمیری فراهم کردند. اگر اشتباه نکنم 4 سال مانده به تشکیل دولت اول آقای احمدی‌نژاد، اصلاح‌طلبان در قزوین مراسم بزرگداشتی برای شهید رجایی برگزار کردند که سخنرانان آن مراسم بهزاد نبوی و مرتضی حاجی بودند.

رجایی ادامه داد: در این مراسم مرتضی حاجی شروع به تعریف از شهید رجایی کرد و در آخر گفت اکنون که شهید رجایی بین ما نیست باید قدر رجایی زمان خود، یعنی آقای خاتمی را بدانیم! بعد هم بهزاد نبوی گفت: من سال‌ها با رجایی زندان بودم و رفاقت طولانی با وی داشته‌ام. در حالی که او قاتل شهید رجایی را به ایشان معرفی کرده بود.

*به بهزاد نبوی گفتم فقط شعار می‌دهید و هیچ نسبتی با شهید رجایی ندارید

برادر شهید رجایی اظهار داشت: هنگامی که در این برنامه نوبت به سخنرانی بنده رسید، گفتم شما فقط شعار می‌دهید اما به دستور شرع عمل نمی‌کنید. شما هیچ نسبتی با شهید رجایی ندارید. شهید رجایی بخشنامه نماز اول وقت را صادر کرد اما شما در دولت آقای موسوی بخشنامه ایشان را لغو کردید چون پایبند به مسائل شرع نیستید و اعتقادی به شرع ندارید.

*در زمان موسوی عده‌ای یک شبه پول‌های کلان به جیب زدند و بعدها در برابر انقلاب ایستادند

وی ادامه داد: شهید رجایی به مسائل بیت‌المال حساس بود، تا حدی که موتورش را به پسرش نداد تا در محوطه ریاست جمهوری سوار شود ،اما شما به هر نماینده مجلس یک ماشین دادید. بعد هم رفتید در مجلس گفتید هر کس نگرفته دستش را ببرد بالا! در زمان همین آقای موسوی برخلاف نظر امام (ره) اقتصاد ما را کاملاً دولتی کردند و واردات انحصاری را در اختیار عده‌ای خاص گذاشتند که هیچ نسبتی با شرع و اخلاق نداشتند. هم صنایع ما آسیب جدی دید و هم عده‌ای یک شبه پول‌های کلان به جیب زدند و بعدها در برابر انقلاب ایستادند.

رجایی افزود: بعد از مراسم حتی 5 نفر هم برای اقامه نماز حاضر نشدند. نه بهزاد نبوی آمد و نه وزیر آموزش و پرورش! مراسم را هم سال بعد تعطیل کردند و این نشان می‌دهد که هیچ اعتقادی به راه شهید رجایی نداشتند و صرفاً به دنبال استفاده ابزاری از نام شهید بودند.

* همین الان هم می‌شود پرونده شهادت شهید رجایی و باهنر را پیگیری کرد

محمدحسن رجایی خاطرنشان کرد: همین الان هم می‌شود پرونده شهادت شهید رجایی و باهنر را پیگیری کرد و قوه قضائیه باید راه شهید لاجوردی را ادامه دهد.

وی با اشاره به آیه 41 سوره حج که می فرماید: الَّذینَ إِن مَکَّنّاهُم فِی الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّکاةَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَرِ ۗ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأُمورِ، گفت: شهید رجایی تمام همّ و غمّ خود را صرف اجرای این دستور الهی کرده بود و در این راه از هیچ اقدامی فروگذار نکرد؛ در همین راستا بخشنامه‌ای صادر کرد که طی آن ادارات دولتی موظف به اقامه نماز اول وقت بودند. این امر به مرور زمان در جامعه نهادینه شده و با حضور در بازار حتی محیط‌هایی که اقلیت‌های دینی در آن سکونت داشتند این امر مشهود بود؛ اما دولت‌های بعدی این بخشنامه را ملغی کردند.

رجایی با تاکید بر این مطلب که برای اداره مملکت در وهله اول باید مجری دستورات دینی و بعد قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی بود، اظهار داشت: همه دولت‌ها شعار برقراری عدالت را می‌دهند اما کمتر مسئولی به جد آن را عملیاتی کرده است؛ چرا که اگر این موضوع با دقت در دستور کار قرار می‌گرفت، امور به اهلش سپرده می‌شد و علاوه بر این افراد براساس استعداد و توانمندی خود به کاری گمارده می‌شدند و طبق عملکردشان درآمد داشتند.

وی در ادامه گفت: به فضل الهی ما در این مملکت همه چیز داریم و با اتکا به همین منابع می‌توانیم حوزه های مختلف دامداری، کشاورزی، صنعت و معدن و ... را سروسامان دهیم؛ اما این هدف بزرگ به دلیل عدم برخورداری از مدیر و مسئول قاطع زمین مانده است و انقلابی که با خوان هزاران شهید و مقابله با منافقان به ثمر رسیده است، به دلیل وجود عده‌ای که سرگرم غنایم و جمع آوری ثروت هستند با مشکلاتی روبرو است.

محمد حسین رجایی افزود: حضور مردم، پیروی از رهبر قاطع و وحدت کلمه سه عامل مهم در شکل‌گیری انقلاب و پیروزی آن است و اینها مولفه‌هایی است که باید در تداوم انقلاب اسلامی همچنان مدنظر قرار بگیرند. بنابراین در مملکت باید دستورات دینی حاکم باشد و قوانین اجرا شود تا هرکس نتواند هر کاری که می‌خواهد را انجام دهد؛ کما اینکه این اتفاق افتاده و به همین دلیل شاهد شکل‌گیری مشکلاتی هستیم که زمینه دلسردی مردم را فراهم می‌کند.

* افرادی باید در راس امور قرار گیرند که فرهنگ انقلاب را درک کرده‌اند

وی با تاکید بر اینکه کاهش اختلاف طبقاتی و اجرای عدالت میان اقشار مختلف جامعه از جمله کارمندان و تقویت توان نیروهای نیروهای مسلح همواره مورد توجه شهید رجایی بود، تصریح کرد: اگر ما سد دفاعی نداشته باشیم و دشمن متوجه غفلت ما در این حوزه ولو بسیار اندک باشد، به مرزهای ما پیشروی خواهد کرد. بنابراین همواره باید نیروی دفاعی خود را تجهیز کنیم. علاوه بر این افرادی باید در راس امور قرار گیرند که فرهنگ انقلاب را درک کرده‌اند و نسبت به تحقیق آرمانهای شهدا و انقلاب اسلامی دقت نظر دارند.

*حقوق‌های کلان موید عدم وجود نظارت بر عملکرد مسئولان است

وی اظهار کرد: بحث اقتصادی از مدتها پیش و حدوداً سال 42 توسط مقام معظم رهبری اعلام شد و همواره مورد تاکید بود اما اکنون اخباری را که در خصوص حقوق‌های کلان می‌شنویم، تا حدی موید این مطلب است که نظارتی بر عملکرد مسئولان وجود ندارد و در این خصوص با سهل انگاری‌های زیادی مواجه هستیم.

*شهید رجایی می‌گفت همان حقوق 700 تومانی فرهنگی کفایت می‌کند

برادر شهید رجایی ادامه داد: شهید رجایی همیشه می‌گفت همان حقوق 700 تومانی فرهنگی کفایت می‌کند و بیشتر از این دریافتی نداشتند و با این امر هم مقابله می‌کردند.

* صندوقی که دولت در آن سرمایه‌های ملی را واریز می‌کند نباید سوراخ باشد

محمد حسین رجایی در ادامه با تاکید بر این که صندوقی که دولت در آن سرمایه‌های ملی را واریز می‌کند نباید سوراخ باشد، افزود: سدی که شکست، قابل تعمیر نیست. بنابراین امر نظارت بسیار مهم است زیرا اگر مردم نسبت به دولت بی‌اعتماد شوند، جلب دوباره اعتماد آنها به سادگی نیست. لذا امیدوارم این موضوع مورد توجه دولت‌هایی که قرار است بر سر کار بیایند قرار گیرد تا انقلاب از مسیر اصلی خود خارج نشود.

برادر شهید رجایی در ادامه اظهار کرد: زندگی 48 ساله شهید رجایی مملو از صبر و مقاومت است. چه آن زمان که در فصل زمستان با تن برهنه در زندان‌های انفرادی ساواک بود و تحت بدترین شکنجه‌ها قرار داشت و چه آن وقت که با کار خستگی ناپذیر که غالبا 20 ساعت در طول شبانه روز بود، در پی تحقق مفهوم واقعی خدمتگزاری بود تا حدی که این متانت تعجب بسیاری را برانگیخت و حتی افرادی که در صف مخالفان بود را به انقلاب پیوند زد. زیرا همواره در اندیشه وحدت بود و از تفرقه دوری می‌کرد.

* هرگز به خودم اجازه ندادم از نام و محبوبیت برادرم استفاده کنم

رجایی در خصوص برخورد شهید رجایی با تخلفات بستگان خود و مقایسه آن با شیوه رئیس‌جمهور تصریح کرد: بنده براساس دستور امام خمینی (ره) که فرمودند: «هر کسی می‌تواند در کاری اظهارنظر کند در مجلس ثبت‌نام نماید» در سال 63 برای حضور در مجلس دوم نام‌نویسی کرده و در این خصوص گفت‌وگوهایی را با روزنامه های آن ایام از جمله کیهان داشته‌ام. با شمارش آرا و خواندن بیش از هزاران صندوق مشخص شد که آرای من بسیار بیشتر از چهره‌های سرشناس وقت و چیزی حدود 11 هزار تا بود تا اینکه بنده طی نامه‌ای اشکالی را به انجمن نظارت بر انتخابات تذکر دادم و آنها با استناد به این موضوع مرا طرفدار سرمایه‌داری دانسته و ردم کردند. این رویه همچنان ادامه دارد و من هرگز به خودم اجازه ندادم از نام و محبوبیت شهید رجایی استفاده کنم زیرا این انعطاف در قبال بستگان از جمله بنده که برادرشان بودم هرگز وجود نداشت.

* مسئولان به فکر خود و موقعیت بستگانشان نباشند

وی در ادامه افزود: بنابراین همین استقامت بر آرمان‌ها بود که آمریکا را از شهید رجایی و امثال ایشان ناامید کرد. زیرا ایشان هرگز از آرمان‌هایشان عدول نمی‌کردند و همواره بر دشمنی با آمریکا اعتقاد داشتند. لذا ادامه راه شهید رجایی و خدمت به مردم تنها در صورتی محقق می‌شود که مسئولان به فکر خود و موقعیت بستگانشان نباشند و امام علی (ع) را الگوی خود قرار دهند و در برخورد با خاطیان ولو نزدیک‌ترین افراد به آنها، قاطعیت نشان دهند.

آنچه در کشور ما مرسوم است این است که با انتخاب یک رئیس‌جمهور و روی کار آمدن یک دولت، جمعی می‌آیند و جمعی می‌روند در صورتی که این موضوع غلط است. هنگامی که رئیس‌‌جمهور آمریکا عوض می‌شود، سیستم دولتی آنها بر همان منوال امور را پیگیری می‌کند و هدف نهایی همه آنها تسلط بر کشورهای دیگر است.

*اینکه وقتی دولتی روی کار آمد همه مشکلات را به دولت قبل نسبت دهد، اداره دولت نیست

برادر شهید رجایی بزرگ‌ترین عیب‌ برخی مسئولان دولتی را عدم شناخت ظرفیت‌های کشور عنوان کرد و گفت: برخی از دولتمردان به محض ورود به صحنه سیاست فقط به این می‌اندیشند که از همه امکانات و موقعیت به نفع خودشان بهره‌مند شده و به اصطلاح، بارشان را ببندند. در صورتی که اداره دولت این چنین نیست که وقتی دولتی روی کار آمد همه مشکلات را به دولت قبل نسبت دهد و یا اینکه عنوان کند از نارسایی‌ها، مشکلات و تخلفات سیستم اداری‌‌اش بی‌خبر است؛ چراکه اگر این امر واقعیت داشته باشد، آنها اصلا لایق مدیریت بر سیستم نخواهند بود.

* شهید رجایی در مدت مسئولیت خویش از احوالات مردم با خبر بود

وی با تاکید بر این مطلب که شهید رجایی در مدت مسئولیت خویش به مردم، خانواده شهدا، محرومان، بیماران و ... سر می‌زد و از احوالات آنها با خبر بود، افزود: تنها دراین صورت است که کارگزاران مردم از مشکلات با خبر شده و نسبت به حل و فصل آن اقداماتی را در دستور کار قرار می‌دهند.

*مسئولان یا شعاری ندهند یا در صورت اعلام، به آن عمل کنند

محمدحسین رجایی در خصوص شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه تصریح کرد: همچنان که همگان مستحضر هستید و برخی از مسئولان نیز اذعان دارند، شرایط اقتصادی اصلا خوب نیست و آثار بهبود و اوضاع در جامعه دیده نمی‌شود. بنابراین مسئولان یا شعاری ندهند یا در صورت اعلام، به آن عمل کنند. زیرا دادن وعده‌های غیرواقعی نتیجه‌ای غیر از قرار دادن مردم در موضع طلبکار به دنبال ندارد.

*رئیس‌جمهور با مردم صادق و اهل کار باشد

وی افزود: مسئولان باید با صداقت و روراستی امور را پیش ببرند و مردم را در جریان مشکلات قراردهند؛ زیرا مردم دراین شرایط با دولت همراهی و همکاری می‌کنند و موانع و مشکلات را می‌پذیرند. اما اگر خلاف این اتفاق بیفتد و گفتار و رفتار مسئولان با هم تناقض داشته باشد، نه تنها دولت‌ها از حمایت مردمی برخوردار نخواهند شد بلکه از انقلاب هم زده می‌شوند. بنابراین مسئولان نظام به ویژه اشخاصی که در کسوت روحانیت هستند باید بیش از سایرین نسبت به عملکردشان حساس باشند. از همین رو از رئیس‌جمهور عزیز می‌خواهم با مردم صادق بوده و اهل کار باشند.

* دولت با غارتگران اموال مردم هنوز برخورد نکرده

رجایی با اشاره به این مطلب که تا آنجا که خبر دارم اتفاقات بدی در دولت تدبیر و امید صورت گرفته است، تصریح کرد: هنوز دولت با افرادی که دست به تجارت زده و اموال مردم را غارت کرده‌اند برخورد نکرده و این خودجای سوال دارد؛ اگر ادعای بی‌خبری کند سوال ما این است که چگونه امکان دارد رئیس‌جمهور از مجموعه اقدامات صورت گرفته در دولتش، عملکرد استانداران و فرمانداران بی‌خبر است.

*بسیاری از افراد دولت از راه گمرک به ثروت زیادی دست پیدا کرده‌اند

برادر شهید رجایی افزود: چگونه می‌توان قبول کرد که دولت نداند چه اقلامی از گمرک وارد کشور می‌شود. گمرکی که بسیاری از افراد در این دولت و دولت‌های قبل از همین راه به ثروت زیادی دست پیدا کرده‌اند.

وی اظهار داشت: در 5 کیلومتری شهرها بازارهای آزاد راه می‌اندازند به نحوی که اجناس از آن 5 کیلومتر به این طرف قاچاق محسوب می‌شود؛ در صورتی که اگر شهری قابلیت مرکز تجاری شدن را دارد، چرا شرایط فراهم نمی‌شود که مردم آن منطقه از این امکان بهره‌مند شده و علاوه بر این، ضمن جلوگیری از قاچاق کالا منابع منطقه‌ای بومی شود. البته کاملا واقف هستم که وجود مرزهای 1400 کیلومتری و بیشتر با کشورهای دیگر، امور گمرکی را با مشکلاتی مواجه می‌کند. اما مطمئنا اصلاح این شرایط غیر ممکن نیست.

رجایی در ادامه گفت: شرایط موجود در خصوص کالاهای قاچاق نابسامان است زیرا نظارت دقیق در این باره وجود ندارد و هرکس با حضور در منطقه آزاد اقدام به خرید جنس می‌کند. درحالی که این مسائل پیش از این تخلف بود و بر تمام فعالیت‌های بانکداری‌ها، واردکنندگان و صادرکنندگان و ... نظارت می‌شد. همچنین آمار کار و ترددشان مشخص بود؛ اما درحال حاضر هیچکدام از این اقدامات صورت نمی‌گیرد. از طرف دیگر دولت با واردات سنجیده کشاورزی را از بین برده و روی آن قمار می‌کند.

*سیب‌زمینی داخلی را دفن و کشور را به واردکننده سیب لبنان و انگور آفریقا تبدیل می‌کنند

 در همین راستا سیب‌زمینی را که در کشورهای همسایه مشتری دارد، دفن کرده و با پایمال کردن منابع خودمان، کشوری را که از توانمندی‌های بسیاری برخوردار است را به واردکننده سیب از لبنان و انگور از آفریقا تبدیل می‌کند. خود این امر نیز ریشه در ترویج زندگی تشریفاتی دارد.

*اشرافی‌گری از زمان دولت سازندگی آغاز شد

وی با تاکید بر دقت نظر شهید رجایی بر کاهش اختلافات طبقاتی در جامعه تصریح کرد: همین امر اشرافی‌گری نیز از زمان دولت سازندگی آغاز شد. در صورتی که زندگی آقای رفسنجانی نیز در ابتدا اینطور نبود اما طبق آیه شریفه قرآن وقتی انسان به استغنا رسید، طغیان می‌کند و بر همین اساس نیز آقای هاشمی رفسنجانی تغییر کرد.

* شهید رجایی دعا می‌کرد تا پست‌ها بر شخصیتش تاثیر نگذارند

رجایی ادامه داد: موضوعی که شهید رجایی همیشه در دعاهایش بر آن تاکید داشت و از خداوند می‌خواست کمکش کند تا پست‌ها بر شخصیت وی تاثیر نگذارند و از رفقایش نیز در خواست می‌کرد این امر را به وی متذکر شوند. تا جایی که وقتی از زندان آزاد شد و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید این جمله را گفت که: «ما مزدمان را گرفتیم و باید برای رسیدن به اهدافمان شتاب کنیم».

برادر شهید رجایی بی‌توجهی به تاکید مداوم مقام معظم رهبری به اقتصاد مقاومتی را یکی دیگر از مشکلات و کوتاهی‌های دولت‌های مختلف در عرصه اقتصاد دانست و افزود: کمتر کسی مانند مقام معظم رهبری پیگیر تحقق این مسئله هستند ولی هرکس که روی کار می‌آید در اندیشه امور خودش است؛ بنابراین دستگاه قضایی کشور باید با متخلفان اقتصادی قاطع، دور از تبعیض و ملاحظه‌کاری برخورد کرده و خیانتکار را صراحتا به مردم معرفی کند و به حرف‌هایی نظیر اینکه نباید آبروی افراد را به خطر انداخت توجه نکند. زیرا کسانی که در امانت خیانت می‌کنند، خودشان فکر آبروی خود را نکرده‌اند.

وی با بیان اینکه مردم بهترین قاضی برای ارزیابی عملکرد دولت هستند، گفت: رسانه‌ها در این خصوص می‌توانند نقش‌آفرین باشند. در صورتی که امروزه رسانه‌ها نیز ملاحظه‌کار شده و تکلیفشان را درست انجام نمی‌دهند. در حالی که طبق فرمایش امام راحل، رسانه‌ها دانشگاه‌ها هستند و باید به اصلاح امور جامعه بپردازند تا انقلاب را پیش ببرند نه اینکه از آرمان‌ها عقب‌نشینی کنند.

محمد حسین رجایی با اشاره به این موضوع که تاکنون الگو گیری از سیره شهید رجایی صورت نگرفته و هیچ دولتی به قاطعیت  رجایی روی کار نیامده است، اظهار کرد: حتی دولت احمدی‌نژاد هم که داعیه پیروی از شهید رجایی را داشت اقدامی را به‌عنوان نمونه در این خصوص انجام نداد. زیرا قدم اول شهید رجایی در اداره کشور، رسیدگی به محرومان و مستضعفان بود؛امری که به فراموشی سپرده‌شده است.

وی ادامه داد: فراموش نمی‌کنم پیرزنی را که در یکی از روستاهای دورافتاده به‌واسطه اقدام شهید رجایی توفیق زیارت مشهد مقدس را پیدا کرده بود، چقدر خوشحال و دعاگوی شهید رجایی بود.

برادر شهید رجایی در پایان گفت: ما در کشور صنعت‌کار خوب و جوانان خلاق داریم و با اتکا به این نیروها می‌توان بهترین شرایط را برای کشورمان فراهم کنیم؛ اما دولت با باز گذاشتن دروازه‌های واردات همه این استعدادها را نادیده گرفته و کشور ما را بازاری برای محصولات خارجی کرده است درصورتی‌که کاهش واردات می‌تواند زمینه‌ساز این باشد که جنس ایران باکیفیت خوب تولیدشده و عرضه شود و تداوم این امر به نفع همه مردم است. البته طرح این نکته مؤید قطع رابطه با کشورهای خارجی نیست بلکه دولت باید به استقبال قراردادهایی برود که منافع پایاپایی را برای طرفین دارد. البته واضح است که دولتمردان همه این نکات را می‌دانند و اصل مطلب این است که اراده‌ای برای کار کردن نیست.

لغو تمام سخنرانی های پدر شهید احمدی روشن!

پدر شهید احمدی روشن با ارسال بیانیه ای از لغو سخنرانی های خود در شهر ها و دانشگاه های کشور توسط عده ای از مدیران دولت تدبیر و امید خبر داد و اظهار گلایه کرد.

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، پدر شهید احمدی روشن با ارسال بیانیه ای از لغو سخنرانی های خود در شهر ها و دانشگاه های کشور توسط عده ای از مدیران دولت تدبیر و امید خبر داد و اظهار گلایه کرد.

 

بنا بر این گزارش پدر شهید احمدی روشن در این بیانیه که در اختیار شهدای ایران قرار گرفت اظهار داشته است:  خدا را شکر می کنم که معنا و مفهوم امید و اعتدال برای ما مشخص شد و همچنین خدا را صد هزار بار شکر می کنم  که نتیجه فرمایشات و منویات رهبر معظم انقلاب یعنی همدلی و همزبانی بین مردم و دولت شکوفه داد و عیان شد. اگر در زمان حیات شهید احمدی روشن دنیا یرای استکبار جهانی و ایادی داخلی ایشان به علت مجاهدت های این شهید بزرگوار و سایر شهدای علم و فناوری هسته ای به تنگ آمده بود و باعث ترور و به شهادت رساندن ایشان شد، حال با گذشت زمانی نه چندان دور و روی کار آمدن دولت اعتدال و امید احساس می شود که آن اصل به گونه ای در خط مشی این دولت زنده شده است. یعنی آنجایی که اثری از نقد و انتقاد و حتی سازنده و غیر مخرب در گفتار و کردار از لایه های بالای جامعه اعم از نمایندگان مجلس ، روزنامه نگاران  و هنرمندان و سخنوران و لایه های پایین جامعه همچون کارمندان، کارگران، بی سواد ها ، خانواده شهدا  و به خصوص خانواده شهید احمدی روشن دیده می شود اقدام به تخطئه و طرد ایشان می نمایند.

 

پدر شهید احمدی روشن عنوان کرده است: به عنوان نمونه بلایی که بر سر هفته نامه 9 دی  و عبرتهای عاشورا و برادران گرانقدر سعید زیباکلام و سردار گرامی سعید قاسمی و از جمله بنده حقیر آورده اند نمونه ای از برخورد با حتی کم ترین انتقادات است.

 

پدر شهید هسته ای کشورمان گفته است: بر اساس رسالتی که برادر و فرزند شهیدم بر عهده ام گذاشته اند و بنا به دعوت فرزندان دانشجویم در سراسر کشور محبت داشته و دعوت به عمل می آورند جهت روشن شدن اذهان این عزیزان خدمت آنها شرفیاب می شوم و این عزیزان را در جریان مسائل روز و نکته نظرات رهبری معظم قرار می دهم اما هر چند این امر برای بنده منافع مالی نداشته و ثواب آن را به روح امام و شهدا هدیه کرده ام اما  مدتی است مسئولین دولتی هر شهر و شهرستان به دلیل خط مشی های خفقانی که دنبال می کنند به محض اطلاع از حضور بنده حقیر در هر نقطه از ایران اسلامی مراسم را لغو می کنند که این هم همان خواسته های استکباری است.

 

این پدر شهید هسته ای افزوده است: شاید این بار گمان کرده اند که می توانند دست به ترور شخصیت پدر شهید زده و صدایش را در حلقوم خفه کنند. اما غافل از اینکه بنده حقیر فرزند همان روح الله خمینی(ره) هستم که فرمود: ما را از مرگ نترسانید ما فرزند محرم هستیم و از گرسنگی نهراسانید که ما فرزند رمضان هستیم و یا آنکه فرمود: آنقدر کشور به کشور می رویم تا حرف های خودمان را بزنیم . ما هم به تاسی از آن پیر سفر کرده هر جا که برویم حرفهایمان را می زنیم و جایی که نرویم هم بیانیه می دهیم تا بی کفایتی عده ای از مسئولین ظاهر فریب  به گوش مردم و جوامع دانشجویی برسد و در این راه نه تنها ترسی نداریم بلکه از خداوند توفیق مسئلت می کنیم. انشاء الله
پدر ناقابل شهید احمدی روشن                         

 

 

 

منبع: شهدای ایران

هاینونن: ایران باید بخشی از اطلاعات نظامی خود را در اختیار آژانس قرار دهد

هاینونن: ایران باید بخشی از اطلاعات نظامی خود را در اختیار آژانس قرار دهد

معاون سابق مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سخنرانی خود در جلسه استماع کنگره آمریکا مدعی شد که ایران برای جلب اطمینان نسبت به ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای خود، باید بخشی از اطلاعات نظامی خود را در اختیار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار دهد.

به گزارش مصاف به نقل ازخبرگزاری فارس، کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا روز سه شنبه جلسه استماعی را با موضوع «راستی آزمایی پایبندی ایران به تعهدات هسته ای» با حضور 4 تن از کارشناسان و مقامات ارشد آمریکا به ریاست «اد رویس» رئیس این کمیته، برگزار کرد.

 

«اولی هاینونن» معاون سابق امور پادمان‌ها در آژانس بین المللی انرژی اتمی در سخنرانی خود در این جلسه استماع با تمرکز بر جنبه های مربوط به راستی آزمایی بخش های مورد نیاز در توافق جامع هسته ای با ایران گفت: «در توافق صورت گرفته در ژنو موسوم به طرح اقدام مشترک برخی مسائل نباید اصلا مطرح می‌شد. در توافق جامع هسته‌ای با ایران ضرورتی برای وجود قعطنامه‌های احتمالی و جدید شورای امنیت دیده می‌شود. همچنین در این توافق باید به گزارش‌های آتی آژانس درباره اجرای پادمان‌ها در ایران نیز توجه شود.»

 

وی همچنین تأکید کرد: ایران در طول تاریخ مذاکرات صورت گرفته اغلب اقداماتی در جهت «شفاف سازی» درباره برنامه هسته ای اش را برای اعتماد سازی در جامعه بین المللی پیشنهاد کرده است. اخیرا نیز «حسن روحانی» رئیس‌جمهوری ایران صراحتا اعلام کرد که ایران آمادگی دارد تا اقدامات بیشتری را در جهت شفاف‌سازی صورت دهد.»

 

معاون سابق مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در ادامه اظهارات خود پیشنهاد نظارت از راه دور در تأسیسات نطنز، فردو و اصفهان مطرح کرد. وی همچنین پیشنهاد داد: «ایران به منظور اعتمادسازی بیشتر بهتر است به آژانس اجازه دهد تا تولید و یا واردات قطعات سانتریفیوژها و مواد هسته‌ای‌اش را مورد راستی آزمایی قرار دهد.»

 

این مقام آمریکایی در ادامه گفت: «اگرچه آژانس بین المللی انرژی اتمی تأیید کرده که ایران تمام فعالیت‌های مرتبط تسلیحاتی خود را متوقف کرده اما بهتر است ایران اطلاعات لازم درباره برخی مسائل نظامی از جمله اطلاعات مربوط به موشک‌های شهاب 3 را در اختیار آژانس انرژی اتمی قرار دهد.»

 

«اولی هاینونن» در حال حاضر عضو ارشد مرکز علوم و امور بین الملل «بلفر» بوده و در دانشگاه هاروارد نیز مشغول فعالیت می‌باشد.

 

«جوزف آر. دی ترانی» رئیس پیمان اطلاعات و امنیت ملی و مدیر سابق مرکز ملی مقابله با اشاعه هسته‌ای در دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا، «استفن جی. ریدمیکر» مشاور امنیت ملی مرکز «سیاست دوحزبی»، دستیار سابق وزیر خارجه آریکا در اداره کنترل تسلیحات و اداره امنیت بین‌الملل و عدم اشاعه هسته ای، و نیز «جان ای. لادر» مشاور ارشد مرکز مشاوره راهبردی «توئنتی» (20twenty Strategic Consulting, Inc) و مدیر سابق مرکز عدم اشاعه در جامعه اطلاعاتی آمریکا در این جلسه به سخنرانی و ارائه نظرات خود درباره برنامه هسته‌ای ایران پرداختند.

خاطراتی از آزاده شهید «سید علی‌اکبر ابوترابی»

خاطراتی از آزاده شهید «سید علی‌اکبر ابوترابی»

اگر (امام) خمینی مثل ابوترابی باشد مقلدش می‌شوم

سرگرد عراقی چند بار به حاج‌آقا گفته بود «آقای ابوترابی، اگه {امام} خمینی مثل تو باشه، من مقلدش می‌شوم.»

• 
  
• 
  
• 
  

به گزارش مشرق، شاید بتوان به جرات گفت که مجموعه صفاتی چون مجاهد، آزادگی، انسانیت، عالم، سیاست‌مدار دینی، روحانی، فرهیخته و در یک کلام مبلغ واقعی دین را می‌توان در «حجت الاسلام سید علی اکبر ابوترابی» خلاصه کرد. او که الحق شایسته عنوان زیبای «سید آزادگان» بود.

آنچه آزادگان که سال‌های سال با او زندگی کرده‌اند از او می‌گویند به خوبی بیانگر خصوصیات و روحیات اوست. 12 خرداد سالروز عروج و پرواز او بود. آنچه در ادامه می‌آید گوشه‌هایی از خاطرات اوست به پاسداشت یاد او که عیناً این شعار رزمندگان را به اثبات رساند که «تا زنده‌ایم، رزمنده‌ایم...» 

 

*پرستاری از یک فریب‌خورده

یکی از اسرا، که بارها با جاسوسی‌اش برای عراقی‌ها سبب کتک خوردن بچه‌ها از جمله حاج آقای ابوترابی شده بود، مریض شد. از شدت تب می‌سوخت و نیاز به پرستاری داشت اما کسی حاضر نبود به کسی که این همه در حق دیگران بدی کرده، رسیدگی کند. عراقی‌ها هم گوشه آسایشگاه رهایش کردند. حاجی شب تا صبح بالای سرش نشست، مدام او را پاشویه می‌داد و به او رسیدگی می کرد. اسیر مزبور وقتی چشمانش را باز کرد و دید حاجی این گونه دارد از او پرستاری می‌کند از خجالت سرخ شد و پتو را روی سرش کشید. صدای گریه‌اش آسایشگاه را پر کرده بود. بعد از آن شده بود مرید حاجی. حاجی با محبتش او را زنده کرد.

*بی‌خبر از همه جا

یکی از بچه‌ها خطایی کرد که خبرش همه‌جا پخش شد. می‌دانست به گوش حاج‌آقا هم رسیده. چند روزی آفتابی نمی‌شد. خجالت می‌کشید. یک روز دلش را به دریا زد و رفت پیشش. حاج‌آقا جلوی پایش بلند شد. وقتی هم عذرخواهی می‌کرد، حاجی طوری رفتار می‌کرد که انگار از همه چیز بی‌خبر است.

*اولین‌ نفر هستم!

یک روز برایمان از سیگار گفت و از ضررهایش. بعد، از همه سیگاری‌ها خواست همت کنند سیگار را ترک کنند. حرف‌های حاجی به گوش یکی از سیگاری‌ها رسید. خیلی وقت بود سیگار می‌کشید. گفت «من سیگار رو ترک نمی‌کنم. همین الانم می‌روم تو روش وا میستم و همین را بهش می‌گم». بلند شد و رفت پیش حاج‌آقا. حاجی را دید، تا خواست حرف بزند، حاجی دستش را گرفت توی دستش، حالش را پرسید و گفت «با من کاری داری؟». با لکنت زبان گفت «نه حاج‌آقا، اومدم بگم من اولین نفری هستم که دیگه سیگار نمی‌کشم!»

 

*از نظراتتون چشم‌پوشی کنید!

وقتی به اردوگاه موصل 2 آمد، ما با همه درگیر بودیم. با عراقی‌ها، با مخالفان، با صلیبی‌ها و حتی با بعضی از افراد مذهبی. او هرگز به ما نگفت که اشتباه کردید، همیشه می‌گفت «به‌ خاطر هدایت دیگران باید از نظراتتون چشم‌پوشی کنین».

*توجه به مکروهات

به مکروهات هم توجه داشت. توی مناسبت‌های مختلف که همه با هم روبوسی می‌کردند، حاج‌آقا فقط معانقه می‌کرد. صورت کسی را نمی‌بوسید. جوری هم رفتار می‌کرد که کسی متوجه نشود. یک روز دلیلش را پرسیم. گفت «این‌جا مجبورن ریششون رو از ته بزنند. این جور موقع‌ها، نبوسیدن صورت بهتره. لازمه رعایت کنیم.»

*فقط سُر خوردم...

یکی از افسرهای بعثی حاج‌آقا را بی‌رحمانه شکنجه کرد. تمام بدنش زخمی و کبود شد. کمی بعد، فرمانده اردوگاه رسید. به حاج‌آقا خیلی احترام گذاشت. همان افسر هم همراهش بود. پرسید «چرا به این حال و روز افتادی؟» حاج‌آقا به افسر که رنگ و رویش پریده بود، نگاهی کرد و گفت «چیز مهمی نیست. پام سر خورد، افتادم زمین.» بعد از آن ماجرا، افسر گه‌گاه که به دیدن حاج‌آقا می‌آمد، شیرینی و سیگار می‌آورد می‌داد به حاجی که بین بچه‌ها تقسیم کند.

*من را ببخشید!

توی اردوگاه تکریت 17، یک سرگرد عراقی به نام حسن بود که بچه‌ها را خیلی اذیت می‌کرد. روزی که مأموریتش تمام شد، همه خوشحال شدند. حاج‌آقا گفت بدرقه‌اش کنیم. نمی‌خواستیم روی حرف حاج‌آقا حرفی بزنیم. یا اکراه دنبالش رفتیم. سرگرد دم در ایستاد و شروع کرد به گریه کردن! بهمان گفت «شرمنده‌ ام کردین!» بعد خداحافظی کرد و رفت.

چند روز بعد، با چند کیسه شکر آمد پیشمان. شکرها را به ارشد اردوگاه داد. گفت «اینا مال اسراست. بگو من رو ببخشن.»

*امام مهربان‌تر از این حرف‌هاست

سرگرد عراقی چند بار به حاج‌آقا گفته بود «آقای ابوترابی، اگه {امام} خمینی مثل تو باشه، من مقلدش می‌شم». حاج‌آقا هم گفته بود «این چه حرفیه؟ من خودم شاگرد کوچک امام بوده‌ام. امام خیلی مهربون‌تر و رئوف‌تر از این حرف‌هاست».

*برداشتن بار از دوش وَلی

در یکی از راهپیمایی‌های حرم تا حرم – که مسافت حرم امام خمینی(ره) تا حرم امام رضا (ع) را پیاده طی می‌کردند- یکی از آزاده‌ها آمد کنار حاج‌آقا و گفت «مشکل مسکن آزاده‌های تهران حل نشده. شما که با مقام معظم رهبری ارتباط نزدیک داری، موضوع را به آقا بگو و کمک مالی بگیر. شاید این مشکل حل بشه.»

حاج‌آقا کمی فکر کرد و گفت «ما زمان اسارت از خدا می‌خواستیم آزاد بشیم و برگردیم ایران، بتونیم باری از دوش این عزیز برداریم. حالا خودمون هم بیاییم و به سنگینی این‌ بار اضافه کنیم؟ نه، این‌کار درست نیست.»

*می‌آیم دَرِ خانه‌ شما

بعد از ظهر سوار تاکسی شدیم. بین راه راننده که می‌دانست حاج‌آقا نماینده مجلس است، سر صحبت را باز کرد و گفت «توی اتحادیه تاکسیرانی یه مشکلی دارم که نمی‌دونم به کی باید بگم.» بعد مشکلش را بازگو کرد. حاج‌آقا گفت «سربرگ مجلس همراهم نیست، آدرس خونه رو بده، فردا میام همون‌جا نامه‌ات رو می‌نویسم.» فردای آن روز زنگ خانه‌اش را زد. از بالا نگاه کرد دید حاج‌آقا دم در ایستاده! تعجب کرد. با عجله آمد پایین. هرچه اصرار کرد که حاج‌آقا برود تو، قبول نکرد. دم در نامه‌اش را نوشت و رفت.

*با ماشین خاموش بیایید

خانه‌شان طبقه سوم بود. هر وقت کارش داشتیم، سحرها قرار می‌گذاشتیم، می‌رفتیم خانه‌شان. بهمان می‌گفت «وقتی با ماشین می‌آیید، از بالای خیابون که شیب داره بیایید. ماشینتون رو هم خاموش کنید. بوق هم نزنین. مبادا همسایه‌ها از خواب بیدار بشن.»

خودش هم وقتی می‌خواست از طبقه سوم پایین بیاید، کفش‌هایش را در می‌آورد.

*منبع خاطرات: کتاب "حجت الاسلام"

مشروح سخنان سیدحسن نصرالله در چهاردهمین عید مقاومت لبنان:

طرح «اسرائیل بزرگ» سقوط کرد / واکنش نصرالله به دیدار مریم رجوی با مخالفان سوریه

دبیرکل حزب الله لبنان در مراسم جشن چهاردهمین سالروز «عید مقاومت و آزادسازی 2000» در شهر «بنت جبیل» از آغاز شکست طرح حمله به مقاومت در منطقه سخن گفت و تاکید کرد که سقوط «پروژه اسرائیل بزرگ» مهمترین دستاورد پیروزی مقاومت در سال 2000 است. نصرالله در ادامه با اشاره به شکست مخالفان سوریه و دیدار سران آنها با منافقین در پاریس گفت: دیدار منافقین با مخالفان سوریه نشانه ناامیدی و شکست ائتلاف معارضان است.

به گزارش بین الملل پایگاه 598 ، «سیدحسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان در مراسم باشکوهی که مقاومت اسلامی لبنان، یکشنبه چهارم خرداد در شهر «بنت جبیل» واقع در جنوب این کشور برگزار کرد، اعلام کرد که شکست طرح حملات آمریکا و غرب به مقاومت در منطقه آغاز شده است طرح این کشور در سوریه شکست خواهد خود و سوریه و محور مقاومت بزودی پیروز خواهند شد.

دبیر کل حزب الله لبنان در آغاز سخنرانی خود با اشاره به پیروزی مقاومت در آزادسازی جنوب لبنان از اشغالگری 22 ساله رژیم صهیونیستی گفت: ما همه ساله به مناسبت پیروزی سال 2000 در این مکان جمع می‌شویم تا همه ساله بر این مفاهیم تاکید کنیم: اول اینکه پیروزی در سال 2000، دستاوردی تاریخی و بزرگ بود و همچنین اینجا هستیم تا بر پیام‌ها و معانی آن تاکید کنیم که مهمترین آنها سقوط طرح «اسرائیل بزرگ» بود؛ که همچنان بازتاب‌های این پیروزی در دو طرف جبهه برقرار است.

سید حسن نصر الله افزود: ما تاکید می‌کنیم که این پیروزی متعلق به لبنان و امت عربی و اسلامی است و نمی‌توان آن را به گروه خاصی منحصر کرد و این پیروزی متعلق به امت اسلامی است که همگی علیه صهیونیسم در حال جنگ هستند.

سید حسن نصر الله با بان اینکه اگر پیروزی سال 2000، نبود پیروزی‌های بعدی هم رخ نمی‌داد و پیروزی سال 2000 اساس پیروزی‌های بعد بود، افزود: ما در اینجا جمع شده‌ایم تا از جانفشانی‌های بزرگ ملت لبنان که جان، مال و امنیت خود را فدا کرد، تقدیر کنیم. ما از جانفشانی‌های جنبش‌های مقاومت، ارتش لبنان، ارتش سوریه و گروه‌های فلسطینی تقدیر می‌کنیم.

دبیر کل مقاومت اسلامی لبنان افزود: ما قصد داریم فرهنگ «امید به آینده» و «امید به پیروزی» را تقویت کنیم. این فرهنگ و فرهنگ اعتماد به خداوند، ملت، نیروی انسانی بود که ما را به این پیروزی رساند.

پیروزی‌های مقاومت نتیجه پیروزی در سال 2000 است

وی افزود: از پیروزی سال 2000 تا عقب نشینی اسرائیل از غزه تا شکست این رژیم در جنگ تموز [33 روزه در سال 2006] و تا مقاومت غزه در سال 2008 همگی ثمره این اعتماد به نفس بود. ما تاکید می‌کنیم که می‌توانیم پیروز شویم و دشمن هر اندازه که بزرگ باشد و سلاح بروز داشته باشد امکان شکست در برابر اراده ما را دارد. مهم این است که دائما این ایمان و اعتماد به نفس و عزم و اراده را داشته باشیم.

سید حسن نصر الله گفت متاسفانه امروز تلاش می‌شود تا بین اسلام و تفکر اسلامی از یک طرف و  قتل، سر بریدن و نابودی عبادتگاه‌ها و صدور احکام اعدام در مورد دیگران به خاطر مواضع سیاسی آنها از طرف دیگر ارتباط برقرار شود و برقراری این ارتباط جنایتی در حق اسلام است.

دبیر کل مقاومت اسلامی لبنان افزود هر مسلمانی که ادعای انتساب به اسلام را دارد اگر نیکی کند به خود و دینش نیکی کرده است و اگر بدی کند به خود بدی کرده چرا که دین بدی را نمی پذیرد.

تاکید نصرالله بر معادله طلایی مقاومت و قدرت بازدارندگی

دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه گفت: در وضعیت فعلی، (در برخورد) با دشمن صهیونیستی بر گزینه مقاومت تاکید می‌کنیم. یعنی اینکه لبنان به قدرت بازدارندگی دست پیدا کند. زیرا تنها سیاست و استراتژی مقاومت است که می‌تواند از ملت، سرزمین و نهادهای دولتی کشور و  همچنین از آب، گاز، آینده و کرامت لبنان و.. پاسداری کند.

نصرالله با بیان اینکه در سایه اختلاف موازنه قدرت با دشمن، جز این راهبرد (رویکردی) وجود ندارد و هیچ استراتژی جدی دیگری جهت رسیدن به این هدف وجود ندارد، افزود: بر تمسک به معادله طلایی «ارتش، ملت و مقاومت» تاکید می‌کنیم چه در بیانیه وزارتی نوشته شده یا نشده باشد. این مفهوم در بیانیه وزارتی (کابینه فعلی) ذکر شده است.

دبیر کل حزب الله لبنان با بیان اینکه مهم این است که لبنان به قدرت بازدارندگی برای پاسداری از کشور مجهز شود، از بهبود توان و قدرت مادی و انسانی ارتش لبنان حمایت کرد و افزود:‌ به شما تاکید می‌کنم که مقاومت با وجود همه تحولات منطقه، از قدرت بازدارندگی محافظت می‌کند و دشمن این موضوع را می‌داند.

وی وظیفه حزب الله را بهبود بخشیدن قدرت بازدارندگی به دور از همه بحث و حدیث‌ها درباره سلاح مقاومت و آینده آن خواند و افزود: این امر از ایمان ما به درست بودن معادله طلایی نشأت می‌گیرد. ما در راستای بهبود قدرت بازدارندگی فعالیت می‌کینم و نمی‌توان گفت که در صورت رسیدن به سطح قدرت (مشخصی)، این سطح توان کافی است.

مقاومت در قبال تجاوزهای دشمن صهیونیست ساکت نمی‌ماند

نصرالله با تاکید بر لزوم توجه به سایر پرونده‌های لبنان مربوط به نبرد با اسرائیل از جمله موضوع مزارع شبعا، تپه‌های کفر شوبا و همچنین بخش لبنانی «الغجر»، پرونده افراد مقاومت، غیر نظامیان یا اسیران، پرونده تجاوز (دشمن صهیونیستی) به حریم‌های هوایی، دریایی و زمینی لبنان، افزود: در برهه زمانی اخیر شدت تجاوزات اسرائیل به مرزهای بین‌المللی (لبنان) با فلسطین اشغالی افزایش یافته است. این امر نیازمند توجه است. رویارویی با دشمن در هر مکانی که ورود پیدا کند به ما مربوط می‌شود ولی در اینجا درباره بخش مستقیم مربوط به مرزها سخن می‌گویم. در کل، رسیدگی به این موضوع توسط ارتش لبنان و نیروهای یونیفل صورت می‌گیرد. اگر اوضاع به مرحله خطرناک نرسد، طبیعی است که رسیدگی به این امر توسط دولت صورت می‌گیرد ولی اگر تجاوزها ادامه پیدا کنند، این امر نیازمند راه حل است.

دبیر کل حزب الله لبنان افزود:‌ آنچه در طرف دیگر مرزها رخ می‌دهد بیانگر ناراحتی دشمن از سعادت و عزت اهالی مناطق جنوبی لبنان است. دشمن این را تحمل نمی‌کند. اسرائیل نمی‌تواند خانواده‌هایمان را در امتداد مرزها ببیند که احساس امنیت بکنند و در شب و روز (به راحتی) تحرک می‌کنند. این امر جزئی از شکست دشمن در سال 2000 است ولی بخش دیگر آن به ترس دشمن بر می‌گردد.

امروز دشمن از مقاومت لبنان می‌ترسد، نه بالعکس

وی افزود: قبلا ما می‌ترسیدیم، مردم و کشاورزان ما می‌ترسیدند ولی امروزه آنانی که در سرزمین‌های اشغالی سکونت دارند، می‌ترسند. کشاورزان و حتی صدای آب هم سربازان آنها را می‌ترساند. امروزه با ارتشی مواجه هستیم که  در مواضعش بیش از ترس موضوعات ترسناک، می‌ترسد. ترس اسرائیل تنها به سربازان مرزها محدود نمی‌شود بلکه حتی در جبهه داخلی و رهبران سیاسی و جامعه شهرک نشین آن نیز می‌ترسند. آنها از مقاومت و امادگی آن می‌ترسند... این امر با دیدگاه دشمن نسبت به جبهه مقابلش ارتباط دارد. دشمن می‌داند که جبهه مقابلش (مقاومت) در دستیابی به سطح بالای آمادگی (نظامی) جدی است و لذا هر صدا و حرکتی را علیه خود می‌پندارد.

نصر الله افزود: امروز به شما می‌گویم که همان گونه که در 25 ماه مه سال 2000 میلادی (به منطقه مسکونی خودتان) بازگشتید و در مرزها به حرکت در  آمدید و همچنین جشن‌ها را برگزار کردید، همان گونه بمانید. خانه‌ها را بنا سازید و سازندگی کنید و از این دشمن نهراسید. اسطوره (شکست ناپذیری دشمن) جزئی از گذشته شد که کودکان ما آن را  برای یکدیگر تعریف می‌کنند. این دشمن دیگر جرأت (حمله به این مناطق) را ندارد. نمی‌خواهیم با عجله با امور برخورد کنیم ولی اگر اوضاع به مرحله‌ای برسد که نیازمند دخالت مقاومت باشد، در آن صورت مقاومت در مقابل هیچ تجاوزی علیه اهالی خودش در مناطق مرزی سکوت نخواهد کرد. مقاومت آنقدر شجاعت، قدرت و حکمت دارد که جلوی طرح‌هایی که اسرائیل به دنبال تثبیت آنها در مناطق مرزی است، ایستادگی کند.

سوریه از مقاومت حمایت کرده و اکنون مقاومت از آن حمایت می‌کند

دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه سخنرانی خود به سوریه و بحران این کشور اشاره کرد و تأکید کرد که سوریه و محور مقاومت در این جنگ پیروز خواهند شد.

نصرالله گفت: امروز می خواهم دوباره به شما بگویم که چرا در کنار سوریه قرار گرفته‌ایم، یاد آور می‌شوم که سوریه همیشه و همچنان قلب قومیت عرب بوده است و تنها این کشور بوده که در مقابل گسترش اسرائیل مقاومت کرده است و شرق عربی را از دسترس اسرائیل حفظ کرده است که طمع نیل تا فرات را دارد.

وی افزود: سوریه همیشه و همچنان قلعه ممانعت از گسترش اسرائیل بوده است. سوریه همیشه افتخار عدم ارتباط با دشمنان را داشته است و برقراری روابط به هر شکلی با اسرائیل را رد کرده است. [در میان اعراب] تنها سوریه بوده است که از مقاومت لبنان و فلسطین حمایت کرده و این سوریه‌ای است که ما از آن حمایت می‌کنیم.

نصر الله تصریح کرد: چرا ما حق نداریم از پشتیبان خود و موضع قدرت در منطقه دفاع کنیم؟ در شرایطی که نظاره گر هستیم که از سراسر دنیا صهیونیست‌ها را برای دفاع از خرافات به سرزمین‌های اشغالی می‌آورند.

هشدار سید حسن نصرالله درباره طرح تجزیه منطقه

وی افزود: طرحی وجود دارد تا منطقه را بر اساس مذهب تقسیم کند؛ ولی به نظر می‌آید که طرح تقسیم منطقه بیشتر از این مسائل است و پروژه تقسیم منطقه بر اساس تقسیم آن به امارت‌ها و تکه‌های مختلف طراحی شده است به گونه ای که هر گروه مسلح بر یک بخش تسلط داشته باشد. حرف جدید این است که کشور ما به تعداد گروه های مسلح تقسیم شود حتی یک سازمان واحد اگر دو فرمانده داشته باشد دو دولت را تشکیل خواهد داد مانند دولت داعش و جبهه النصره به عنوان مثال و باید با این توطئه مقابله کنیم.

به گفته نصرالله، هنگامی که به این پروژه و ابزار های آن نگاه می‌کنیم کسانی را به یاد می آوریم که صهیونیست ها را از سراسر نقاط دنیا به فلسطین آوردند و امروز این نقشه تکرار شده است و آمریکا و غرب و کسانی که کنار آنها هستند تروریست‌ها را از سراسر دنیا جمع می‌کنند وبه آنها سلاح و تسهیلات و پوشش می‌دهد و آنها را به سوریه وارد می‌کنند تا سوریه و محور مقاومت را نابود کنند که اصل طرح صهیونیستی و بقای آن را در منطقه تهدید می‌کند. این طرح سوریه را هدف قرار داده است و منطقه به صورت بسیار زیادی عقب گرد کرده است و با شکست های زیادی روبرو شده است و عوامل زیادی در این مسئله سهیم بوده است ولی عامل اصلی در میدان مقاومت سوریه و ملت آن بوده است.

نقش اسرائیل در جنگ سوریه کاملا آشکار است

دبیر کل حزب‌الله لبنان گفت: اگر سوریه خودش در مقابل این جنگ استقامت نمی‌کرد، عوامل اساسی [توطئه] آشکار نمی‌شد. از مهم‌ترین این عوامل، رسوا شدن گروه‌های مسلح در سوریه و افکار و درگیری‌های داخلی‌شان است. بروشنی آشکار شد که کسانی که به سوریه اعزام شده‌اند تا سوریه را تهدید کنند، الان دارند همه را تهدید می‌کنند. همه دنیایی که آنها را به سوریه فرستاد، این کار را کردند تا سوریه و محور مقاومت را نابود کنند و در عین حال از اینها خلاص شوند. اما به نظر می‌رسد که این دنیا، دریافت که سوریه و محور مقاومت ساقط شدنی نیست و کسانی که به سوریه اعزام شده‌اند اکنون دارند به جایی بازمی‌گردند که از آنجا آمده‌اند یعنی از اروپا و دیگر نقاط.

نصرالله افزود: اکنون باید از آشکار شدن نقش اسرائیل در اتفاقات سوریه سخن بگوییم. به نظر می‌رسد که ناامیدی آنچه «ائتلاف معارضان» سوریه نامیده‌ می‌شود به جایی رسیده است که دشمنان شکست خورده مانند مجاهدین خلق (گروهک منافقین) با آنان دیدار می‌کنند. امروز شاهد رابطه با اسرائیل و همکاری با آن در مرزهای جولان (سوریه) و کمک لجستیک و آتشباری هستیم. اهدافی متعلق به ارتش سوریه هست که اسرائیلی‌ها آن را به نفع گروهک‌های مسلح بمباران می‌کنند. امروز ما در مقابل طرح جدیدی از مرزهای جولان هستیم و به شما می گویم که این مسئله جز ناامیدی و ننگ برای سوری‌ها و فلسطینی‌ها و همگان به بار نخواهد آورد.

سوریه و محور مقاومت در حال پیشروی هستند

نصرالله این موضوع را تهدید توصیف کرد و افزود: با  آشکار شدن این حجم از تهدید از طرف گروه‌های مسلح برای دولت‌های منطقه، امروز می‌توانیم بگوییم که سوریه ایستادگی کرد. محور مقاومت ایستادگی کرد و یکپارچگی خود را حفظ کرد و توانست پیروزی واقعی و تعیین‌کننده‌ای را رقم بزند. امروز سوریه و محور مقاومت در حال پیشروی هستند. سوریه در سطح میدانی و آشتی‌های مردمی و به سوی انتخابات ریاست جمهوری‌ای پیش می‌رود که همه ارعاب و استهزائی که دولت‌های به اصطلاح «دوستان سوریه» به راه انداختند، نتوانست مانع این حق ملی سوریه شود یا آن را متوقف کند.

غرب تلاش می‌‌کند انتخابات سوریه برگزار نشود

دبیر کل حزب الله لبنان افزود: اکنون تلاش می‌کنند که انتخابات ریاست جمهوری سوریه را دچار مشکل کنند؛ همچنانکه به زور گلوله و آتش این کار را می‌کنند. مثلا شنیدیم [و شنیدید] که داعش اعلام کرد که کسی حق ندارد در حسکه (در شرق سوریه) در انتخابات شرکت کند.

نصرالله افزود: سوریه در امر انتخابات پیش می‌رود و چالش اصلی این است که به ملت سوریه اجازه دهند که انتخاب کند بخصوص در مناطقی که زیر آتش مخالفان است. البته که [از نظر مخالفان] شرکت در انتخابات ممنوع است.

طرح جنگی 2006 علیه لبنان اکنون علیه سوریه اجرا می‌شود

نصرالله افزود: در سال 2006 طرحی در سطح منطقه بود،‌اما درگیری در لبنان بود. ما مقاومت لبنان با همه شاخه‌ها، ارتش و ملت لبنان، همه با هم ایستادیم و با این طرح مبارزه کردیم. امروز نسخه جدیدی برای منطقه پیچیده‌اند اما زمین بازی در سوریه است. امروز چه کسی با سران و مردم سوریه می‌جنگند در حالی که دوستان در کنارش ایستاده‌اند. برخی می‌گویند کسی که در سوریه می‌جنگد سران سوریه نیستند، بلکه [نیروهای] فلانی هستند. این درست نیست. آنجا [در سوریه] برخی دوستان هستند که نوعی از کمک‌ها را ارائه می‌کنند.

سقوط طرح غرب علیه سوریه آغاز شده است/ همه از سوریه تشکر خواهند کرد

نصرالله تاکید کرد: در این جبهه پایداری شده است. سقوط این طرح [جنگ علیه سوریه و مقاومت] آغاز شده است. به شما می‌گویم که طرح جنگ سوریه شکست خواهد خورد و سوریه و محور مقاومت و امت اسلامی پیروز خواهند شد و اجازه نخواهند داد که طرح آمریکایی، ایده‌ها و برنامه‌هایش بر ما تحمیل شود. آن روز خواهد آمد که همه در آن بایستند زمانیکه همه حقایق آشکار شود و همه ملت‌ها و دولت‌های منطقه بروند و از سوریه و مردمش به دلیل ایستادگی‌شان و پیروزی‌شان تشکر کنند. زیرا آنان بعدا خواهند فهمید که سوریه با ایستادگی خودش چه خطراتی را دفع کرد و چه پیامدهایی را از کل منطقه بخصوص از فلسطین دور کرد.

نصرالله تاکید کرد: حتی دولت‌هایی که علیه سوریه توطئه کردند خواهند آمد و از سوریه به دلیل ایستادگی و پیروزی‌اش تشکر خواهند کرد. همه کسانی که از ما انتقاد کردند که چرا در سوریه دخالت کردیم، روزی خواهند آمد و به ما خواهند گفت «احسنت بر شما».

طرح «14 مارس» برای تمدید ریاست جمهوری سلیمان شکست خورد

سید حسن نصرالله در بخش آخر سخنان خود در جشن «عید مقاومت و آزادسازی» به مسائل داخلی لبنان پرداخت و با اشاره به اینکه این کشور از امروز (یکشنبه، پس از پایان دوره ریاست جمهوری میشل سلیمان) در مرحله مهم و حساسی قرار گرفته است، تصریح کرد که با ورود به این مرحله اتهاماتی که به حزب الله (درباره تلاش برای تاخیر در روند انتخاب ریاست جمهوری زده می‌شد) باطل شده است و لازم است با دقت و حساسیت با این مرحله مواجه شد و لازم است که ثبات، آرامش داخلی و توافق میان گروه‌های سیاسی حفظ شود.

نصرالله با اشاره به اینکه نباید در انتظار توافقات بین‌المللی و منطقه برای انتخاب رئیس جمهور جدید شد، افزود که رئیس جمهور جدید لبنان باید در سریع‌ترین زمان ممکن انتخاب شود.

دبیرکل حزب با بیان اینکه همچنان شرایط برای انتخاب رئیس جمهوری قوی که مورد اعتماد تمام طرف‌های لبنانی باشد و بتواند کشور را از این مرحله سخت عبور دهد فراهم است، گفت: فراکسیون تغییر و اصلاح مجلس لبنان به ریاست میشل عون و سعد الحریری رئیس جریان المستقبل توافقاتی جدی داشته‌اند. اما آنچه (پیش از این و) تاکنون (از طرف 14 مارس) حاصل شده معرفی یک کاندید چالشی برای بستن راه بر کاندید اصلی است که اکنون روی آن بحث می‌شود.

نصرالله با اشاره به اهداف جریان 14 مارس برای انتخاب رئیس جمهور، تاکید کرد که طرح حقیقی آنها این بود که رئیس جمهور تا قبل از 25 می (پایان دوره قانونی ریاست جمهوری میشل سلیمان) انتخاب نشود و در حقیقت طرح اصلی تمدید دوره ریاست رئیس جمهور (یعنی میشل سلیمان)‌بود. آنها [یعنی جریان 14 مارس] خواستار انتخاب رئیس جمهور جدید نبودند. آنان دنبال تمدید دوره ریاست بودند و برای تحقق دوره تمدید، پیشنهادهای زیادی ارائه دادند. آنچه [14 مارسی‌ها در پنج هفته گذشته در پارلمان] انجام دادند معرفی نامزدی چالشی بود تا روند انتخاب رئیس جمهور مختل شود و دوره ریاست جمهور تمدید شود. اما این طرح، یعنی طرح تمدید شکست خورد.

حزب الله دنبال رئیس جمهوری است که از پشت به مقاومت خنجر نزند

نصرالله تاکید کرد: مهم این است که امروز کار ادامه یابد و گفت‌وگوها کامل شود تا گشایشی در افق [سیاسی کشور] حاصل شود. ما خواستار انتخاب رئیس جمهور در اسرع وقت هستیم. ما دنبال رئیس جمهوری نیستیم که از مقاومت در لبنان حمایت کند. [این امر پیشکش]. مقاومت لبنان [خودش] از کشور و مردم و میهن و کیان و حاکمیت و امت حمایت می‌کند.. ما خواستار رئیس‌جمهوری هستیم که علیه مقاومت توطئه نکند. از پشت به مقاومت خنجر نزند و بر موضع خود درباره مقاومت ثابت باشد.

سید حسن نصرالله تصریح کرد که به عهد خود با شهدا و امتمان و ملتمان و تمام انسان‌های با شرافت پایبند هستیم و این را ثابت می‌کنیم. مقاومت خواهیم کرد و پیروز می‌شویم.

نصر الله در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ما باید همگی به توانایی‌های خود در مقابله با چالش ها اعتماد و تحقق پیروزی ایمان داشته باشیم و از اسرائیل و طمع‌های این رژیم با تکیه بر معادله طلایی هراسی نداشته باشیم. شکست طرح حمله به محور مقاومت و امت اسلامی در منطقه آغاز شده است و این محور روز به روز یکپارچه‌تر می‌شود و پیشرفت می‌کند و مسئله مهم این است که در لبنان از کشور و آرامش داخلی خود محافظت کنیم.